به گزارش نبض بورس، محمدعلی رضایی هنجنی | سلاح اصلی فیلم شرمساری است. اینکه شرکتها و مؤسسات مالی در این نظام همچنان به بهرهکشی از اکثریت مردم آمریکا، از جمله هواداران خود ادامه میدهند، داستانی است که تاکنون گفته نشده است.
افتتاحیه فیلم جدید مایکل مور از دل قبر ما را خطاب میکند. این صدا متعلق به فرانکلین دی. روزولت است که کمتر از یک سال مانده به مرگش، خواستار «نسل دوم حقوق بشر» برای آمریکاییها شده است. او میگوید شهروندان حق دارند صاحبخانه، شغل، تحصیلات و مراقبتهای بهداشتی باشند. او با کلماتی سنجیده و دقیق، با جدیت تمام به دوربین سخن میگوید.
تا پیش از کشف این فیلم توسط یکی از پژوهشگران مور، این تصاویر هرگز برای عموم دیده نشده بود. روزولت که به دلیل بیماری شدید قادر به ایراد سخنرانی سالانه وضعیت کشور در کنگره نبود، آن را از طریق رادیو پخش کرد و سپس دوربینهای خبری موویتون نیوز را برای فیلمبرداری بخشهای اضافی دعوت کرد که در آن از «نسل دوم حقوق بشر» دفاع میکرد. این فیلم در هیچیک از خبرنامههای آن زمان گنجانده نشد. امروزه، به طرز عجیبی، این سخنان همچنان مرتبط هستند و بهبودهایی که او خواستار آن است، هنوز محقق نشدهاند.
در لحظاتی مانند این، فیلم «کاپیتالیسم: یک داستان عاشقانه» مور به زیبایی سخن میگوید. در زمانهای دیگر، پیام او کمی مبهم است. او معتقد است که کاپیتالیسم سیستمی است که ادعا میکند به کارآفرینی آزاد پاداش میدهد؛ اما در واقع به طمع پاداش میدهد. او میگوید این سیستم مسئول انباشت ثروت در بالای هرم قدرت است: یک درصد ثروتمندترین آمریکاییها بیش از ۹۵ درصد پایین جامعه ثروت دارند. در زمانی که آمریکا در حال بحث درباره قمار قانونی است، این بازی از مدتها پیش در والاستریت انجام میشده است.
اما برای ترمیم اقتصادمان باید چه کنیم؟ مور سوسیالیسم را توصیه نمیکند. او معتقد است اوباما خیلی زود برای آرامکردن ثروتمندان کوتاه آمده و اصلاحات اساسی انجام نداده است. سلاح اصلی مور شرمساری است. اینکه شرکتها و مؤسسات مالی همچنان به بهرهکشی از اکثریت مردم آمریکا، از جمله هواداران حزب چای و معترضان تالار شهر ادامه میدهند، داستانی است که تاکنون گفته نشده است.
مور دو افشاگری تکاندهنده دارد. اولی درباره چیزی است که در واقع «بیمه کشاورز مرده» نامیده میشود. آیا میدانستید شرکتها میتوانند برای کارگران خود بیمه عمر خریداری کنند تا پس از مرگ آنها، خودشان از مزایا بهرهمند شوند؟ این یکی از انواع بیمه کارمندی است که آنها مشکلی با آن ندارند. شرکتها معمولاً همسر بازمانده را از پولی که از مرگ فرد به دست آوردهاند، مطلع نمیکنند.
دومی قمار بیملاحظه و غیراخلاقی به نام «مشتقات مالی» است. مشتقات مالی آنقدر پیچیده هستند که توسط کامپیوترها پردازش میشوند و حتی نویسندگان نرمافزار هم واقعاً آنها را درک نمیکردند. مور از سه متخصص میخواهد آنها را برایش توضیح دهند. هر سه شکست میخورند. اساساً، اینها شرطبندیهایی هستند که بر اساس انتظار پیشفرض ما در وامهای مسکن انجام میشوند، اگر ما پیشفرض کنیم، شرطها سود میدهند. اگر پیشفرض نکنیم چه؟ سرمایهگذاران میتوانند با شرطبندی روی شکست خود، شرطهای خود را پوشش دهند. آنها امیدوارند که به هر دو روش برنده شوند.
وامهای مسکن ما وثیقه این شرطبندیها هستند. مور میگوید آنها برش داده میشوند و تکهتکه میشوند و دوباره بستهبندی میشوند و در این طرف و آن طرف پخش میشوند. او مصاحبهای با نماینده مارسی کاپتور (دموکرات - اوهایو) دارد که به رایدهندگانش توصیه میکند: اگر بانکی اقدام به وصول قانونی کرد، نقلمکان نکنید و خواستار ارائه نسخه قرارداد وام مسکن خود شوید. در بسیاری از موارد، آنها نمیتوانند.
این فیلم زمانی مؤثرتر است که این موارد شرمآور موجود را توضیح یا آشکار میکند. زمانی که مایکل، مایکل است، فیلم کمتر مؤثر اما شاید سرگرمکنندهتر است. او دوست دارد نمایش بزرگ برگزار کند. در والاستریت، او از بلندگو برای پسگرفتن پول ما استفاده میکند. او از نوار زردرنگ صحنه جرم پلیس برای مسدودکردن بورس استفاده میکند. او یک آشوبگر کلاسیک است. او را دوست داشته باشید یا از او متنفر باشید، باید به او اعتبار بدهید. او توجه ما را به شکلی که هیچ مستندساز دیگری نداشته است، جلب میکند.
او همچنین یک بچه طبقه کارگر است، بدون تحصیلات دانشگاهی، هنوز با کلاه بیسبال و شلوار گشاد که برای قربانیان احساس همدردی میکند. او را تماشا کنید که با مردی صحبت میکند که متوجه شده کارفرمای همسرش «بیمه مرده کشاورز» جمعآوری کرده است. به صحبتهای او با خانوادهای که پس از چهار نسل در حال ازدستدادن مزرعه هستند گوش دهید.
اما منظور مور از عنوانبندی فیلمش چیست؟ شاید این باشد که کاپیتالیسم یعنی هرگز مجبور نیستی بگویی متأسفم!
میتوانید این فیلم را از اینجا تماشا کنید.