به گزارش نبض بورس، محمدعلی رضایی هنجنی | فیلم سینمایی «اماکن تجاری» یک کمدی هوشمندانه، مهیج و تأثیرگذار است که اثری که نگاهی متفاوت و فکاهی به بازارهای مالی و کالایی آمریکا ارائه میکند.
فیلم «اماکن تجاری» شبیه به برخی کمدیهای کلاسیک از فرانک کاپرا و پرستون استرجس است؛ اثری که میخواهد هم خندهدار باشد و هم حرفی درباره ماهیت انسان و حواشی بازارهای مالی و کالایی آمریکا بزند و بخشهایی طولانی هم وجود دارد که فراموش میکنیم کمدی است و درگیر داستان میشویم. این ایده فوقالعادهای برای یک داستان است: یک سفیدپوست ازخودراضی و یک سیاهپوست دورهگرد جایشان را عوض میکنند و مهارتهایی را یاد میگیرند که هرگز فکرش را نمیکردند روزی بیاموزند.
البته این ایده کاملاً جدید نیست (مثلاً «شاهزاده و گدا» اثر مارک تواین نیز به ذهن میرسد). اما مانند بسیاری از داستانها، اهمیت طرح داستانی کمتر از شخصیتهاست و شخصیتهای فیلم «اماکن تجاری» ابداعات کمدی فوقالعادهای هستند. ادی مورفی نقش بیلی ری والنتیان، کلاهبرداری را بازی میکند که اولین حضورش بهصورت یک کهنهسرباز نابینا و بدون پا است. دن اکروید، لویی وینثورپ سوم، کارگزار بورس ازخودراضی را بازی میکند و در یک انتخاب بازیگری استادانه، رالف بلامی و دان آمچه کهنهکار، در نقش برادران دوک، ثروتمندان غیر قابل تصوری ظاهر میشوند که شرطهای کوچکی روی زندگی انسانها میبندند.
یک روز، شرطبندی وسوسهانگیزی به ذهنشان خطور میکند. آکروید مورفی را به جرم دزدیدن کیفش دستگیر کرده است. این اتهام ناعادلانه است و مورفی بیگناه است، اما مورفی سیاهپوست است و بدشانسی آورده که جلوی یک کلاب اعیان با آکروید برخورد کند. برای مورتیمر دوک (آماچه)، کسی که معتقد است محیط بیش از وراثت اهمیت دارد، این فرصتی طلایی برای اثبات تئوری اوست. او با برادرش شرط میبندد که اگر آکروید و مورفی جای هم را عوض کنند، بچه خیابانگرد سیاهپوست بهزودی در پیشبینی بازار کالاها به همان اندازه بااستعداد خواهد بود که فارغالتحصیل لیگی آیوی سفیدپوست.
ازآنجاییکه دوکها ثروتمند هستند، تقریباً میتوانند هر کاری را انجام دهند. آنها همه چیز آکروید را از او میگیرند - شغلش، خانهاش، پیشخدمتش، نامزدش، لیموزینش و عزتنفسش. آنها هر چه را از آکروید گرفتهاند به مورفی میدهند و بقیه فیلم سرگذشت این دو شخصیت دگرگونشده را دنبال میکند که با سختی با زندگی جدیدشان سازگار میشوند و در یک کلاهبرداری در بازار کالاها که برادران دوک سعی در انجام آن دارند، درگیر میشوند.
این فیلم کمدی خوبی است. بهخصوص به این دلیل خوب است که به دستکاریهای کمدی موقعیت از ایدهٔ اصلی بسنده نمیکند و تنها به سراغ نکات آشکار درباره تعصب نژادی در آمریکا نمیرود. در عوض، ویژگیها و عجیبوغریبیهای شخصیتها را بهگونهای توسعه میدهد که آنها بهخاطر خودشان بامزه باشند. این کار سطح بالاتری از نویسندگی را به فراتر از دستکاریهای داستانی که معمولاً در کمدیهای محبوب به دست میآوریم، اضافه میکند و همچنین نیازمند کارگردانی خوب است.
اما قابلتوجهترین بخش فیلم، بازی جذاب بازیگران است. مورفی و آکروید در «اماکن تجاری» مکملهای کاملی برای هم هستند، زیرا هر دوی آنها به طرز خاصی میتوانند عجیبوغریب باشند و ما هرگز فقط به یک "سیاه" و یک "سفید" نگاه نمیکنیم (این موضوع کمدی را غیرقابلاجرا میکرد). هر دوی آنها شخصیتهایی را بازی میکنند که علاوه بر تعصبات، عجیبوغریبیها و سبکهای شخصیشان، هوش ذاتی بالایی دارند. تماشای تفکر آنها سرگرمکننده است.
به بازیگران مکمل هم توجه زیادی شده است، بهجای اینکه آنها را بهعنوان کلیشه در نظر بگیرند. جیمی لی کرتیس نقش یک بدکارهای با قلبی از طلا و اوراق خزانه بسیار را بازی میکند؛ آمچه و بلامی با شخصیتهای برادران دوک حسابی خوش میگذرانند؛ و دنلم الیوت با موفقیت نقش دربان هر دوی آکروید و مورفی را بازی میکند که کار سختی است.
خلاقیت فیلم تا صحنههای اوج ادامه دارد که شامل تعقیب و گریز دیوانهوار همیشگی نمیشود، بلکه یک کلاهبرداری در بازار کالاها، یک مهمانی شب سال نو در قطار و یک گوریل را در بر میگیرد.
اثری که نگاهی متفاوت و فکاهی به بازارهای مالی و کالایی آمریکا ارائه میکند.