شکی نیست که شرکتهای بیمهای هم همانند سایر بنگاههای اقتصادی کشور از همکاری با مشتریان کلان بدحساب متضرر میشوند؛ بهعبارتی، این مشتریان با نپرداختن بهموقع حق بیمههای خود سبب افزایش زیان انباشته، کاهش قدرت ریسکپذیری و بروز مشکلات نقدینگی برای شرکتهای بیمهای میشوند. بدهیهای معوق یک خسران جدی برای صنعت بیمه بهشمار میآیند و بارها به مدیران صنعت بیمه گوشزد میشود که «اگر شرکتهای بیمهای در برابر بیمهگذاران بدحساب، منسجمتر عمل کنند و رفتاری حرفهای در پیش بگیرند، میتوان به بهبود وضعیت صنعت بیمه امیدوار بود.» براین اساس، شناسایی و معرفی بیمهگذاران بدحساب را میتوان یک ضرورت جدی در شرایط فعلی برای حفظ و افزایش سرمایههای صنعت بیمه عنوان کرد.
برخی بر این باورند که شرکتهای بیمه میتوانند با اراده جمعی و نظارت بیشتر نهاد ناظر، یک بانک اطلاعاتی و کارنامه اعتبارسنجی برای مشتریان کلان صنعت بیمه ایجاد کنند.
به نظر میرسد که برخی از شرکتهای بیمهای اعتبارسنجی درستی از میزان توانایی شرکتهای بیمهگذار در زمینه وصول حق بیمه انجام نمیدهند یا حتی به فاکتورهای موردنیاز برای بستن قرارداد توجه چندانی نمیکنند.
شاید بتوان ریشه عقد قرارداد برخی شرکتها با مشتریان کلان بدحساب را درجابهجایی پیدرپی مدیران عامل شرکتهای بیمهای و اهداف زودگذر برخی شرکتها برای بالا نشان دادن پرتفو و عملکرد بهتر آنها جستوجو کرد.
در این بین برخی سهامداران خصوصی شرکتهای بیمهای و ریسکهای تکلیفی آنها هم به معضلی برای شرکتهای بیمهای تبدیل شده و با پرداخت نکردن بهموقع حق بیمههای خود، سبب متضرر شدن سایر سهامداران شرکت بیمهای شدهاند.
برخی از کارشناسان بیم معتقدند که «صنعت بیمه در مرحله اول باید یک خوداصلاحی داشته باشد و بعضی از اشکالات مانند رقابتهای ناسالم و نرخشکنیها را برطرف کند؛ در مرحله دوم، بیمه مرکزی باید روی شرکتهای بیمه نظارت و هدایت بیشتری داشته باشد و روابط بین بیمهگذار و بیمهگر را تنظیم کند.
فراموش نکنیم که بیمه مرکزی و سندیکای بیمهگران میتوانند با تعریف سازوکاری آشکار، جلوی تحمیل ریسکهای جبرانناپذیر به شرکتهای بیمه خصوصی را گرفته و با راهاندازی یک بانک اطلاعاتی جامع و معرفی شفاف بدهکاران کلان صنعت بیمه، مانع از بستن قرارداد با این بدهکاران شوند.
در سیستمهای اقتصادی که با جریان وجوه سروکار دارند، گردش صحیح و سریع منابع و مصارف، بیانگر سلامتی سیستم و کارایی روشهای اجرایی آن است. این مسئله در صنعت بیمه بهعنوان یکی از عوامل رشد، ارتقا و بهرهوری دارای نقش حیاتی است. مطابق صورتهای مالی منتشرشده، شرکتهای بیمه از محل عملیات بیمهای سود ناچیزی کسب میکنند و بیشترین سود خود را از محل گردش نقدینگی وجوه و سرمایهگذاریهای انجامشده کسب میکنند؛ بنابراین، مدیریت نقدینگی کارا و صحیح میتواند برای شرکتهای بیمهای بسیار حائز اهمیت باشد.
یکی از مشکلات اساسی که امروزه شرکتهای بیمه با آن مواجه هستند، بحث مطالبات معوق و انباشت دریافتیهای بیمهگذاران و مشتریان است که بنا به دلایلی از قبیل ورشکستگی بیمهگذاران، بدحسابی آن ها و تخلفات کارمندان و نمایندگان، باعث بهوجود آمدن مطالبات معوق شده است. بر این اساس جلوگیری از رشد مطالبات معوق و وصول آنها بهصورت بالقوه و بالفعل، باعث ورود بهموقع وجوه نقد به شرکت شده و توان برنامهریزی شرکتهای بیمه را در ارائه خدمات و پرداخت خسارتِ بههنگام و کامل را فراهم خواهد کرد.
مجتبی کاتب: کارشناس اقتصادی