به گزارش نبض بورس، در دوسال اخیر سازمان بورس و اوراق بهادار به منظور حمایت از تولید، تصمیم به تأمین مالی بسیاری از شرکتهای تولیدی بزرگ گرفته است. مدیران اقتصادی کشور نیز بر این باورند که تأمین مالی شرکت پروژهها میتواند اثرات مطلوبی بر رشد اقتصادی کشور داشته باشد. طبق آمارها سهم بازار سرمایه از تأمین مالی پروژهها طی سالهای اخیر رشد قابلتوجهی داشته، اما هنوز سهم بازار بدهی بالاتر است. همچنین سهم بازار سرمایه بهطور تقریبی بین ۳۰ تا ۴۰ درصد از کل تأمین مالی پروژهها تخمینزده شده. به گفته مدیران سازمان بورس در یک سال اخیر، برای ۱۴۸ شرکت مجوز افزایش سرمایه صادر شده و 11 شرکت رسماً در مسیر پذیرهنویسی قرار گرفتهاند که از مجموع ۲۰۰ هزار میلیارد تومان مجوز صادرشده، ۹۹ هزار میلیارد تومان مربوط به انجام افزایش سرمایه از محل آورده نقدی و مطالبات سهامداران، ۷۰۰۰ میلیارد تومان از محل سلب حق تقدم از سهامداران فعلی شرکت، ۷۶ هزار میلیارد تومان از محل سود انباشته و اندوختهها و ۱۸ هزار میلیارد از محل مازاد تجدید ارزیابی داراییها بوده است. در گفتوگوی تفصیلی با وحید روشنقلب، مدیر نظارت بر بازار اولیه سازمان بورس و اوراق بهادار آخرین وضعیت سهم بازار سرمایه در تأمین مالی تولید را بررسی کرده است که در ادامه مشروح آن را از نظر میگذرانید.
«شگستر» اولین تجربه موفق تأمین مالی بورسیها
وحید روشنقلب، مدیر نظارت بر نرخ اولیه بورس، با بیان کرد: «موضوع مشارکت مردم در اقتصاد و تأمین مالی پروژههای نیمهتمام از اهمیت ویژهای برخوردار است. سازمان بورس در سالهای اخیر تلاش کرده با مکانیسمهای مختلف- ازجمله پذیرهنویسی- به تأمین مالی پروژههای نیمهتمام کمک کند. بعضاً مشارکت مردم در اقتصاد به مواردی همچون اقتصاد تعاونی تقلیل داده میشد اما شاهد بودیم سازمان بورس در سال گذشته و جاری با مکانیسم پذیرهنویسی از محل سلب حق تقدم از ایدرو، نخستین شرکت پروژهمحور با نماد «شگستر» را از طریق بازار سرمایه تأمین مالی کرد و یک پروژه نیمهتمام صنعتی را به اتمام رساند.» وی افزود: «این نوع تأمین مالی به شرکتها این امکان را میدهد که از منابع مالی جدید برای تکمیل پروژههای نیمهتمام خود استفاده کنند. درواقع این مکانیسم به شرکتها کمک میکند با جذب سرمایهگذاران جدید، پروژههای خود را به اتمام برسانند و از منافع اقتصادی آن بهرهمند شوند.»
روشنقلب درباره سازوکار تأمین مالی پروژهها در بازار سرمایه ادامه داد: «سازوکار تأمین مالی پروژههای نیمهتمام به این صورت است که شرکتها باید تمامی مجوزهای قانونی و مستندات لازم را برای پروژههای خود تهیه و ارائه کنند. این مستندات شامل مجوزهای محیطزیست، پروانه بهرهبرداری و تأمین مواد اولیه است. همچنین مؤسسان شرکتها باید پیشبینیهای لازم برای تکمیل پروژه را انجام دهند و مشخص کنند منابع مالی لازم برای اتمام پروژه چگونه تأمین خواهد شد.» وی در ادامه عنوان کرد: «پس از ارائه اطلاعات و مستندات به بورس، هیئت پذیرش بورس یا فرابورس این اطلاعات را بررسی کرده و در صورتی که طرح کسب و کار ارائهشده قابلتحقق باشد، مجوز تأمین مالی صادر میشود. پس از دریافت مجوز، شرکت میتواند اقدام به پذیرهنویسی کند. در این مرحله، سرمایهگذاران جدید میتوانند سهام شرکت را خریداری کنند و منابع مالی حاصل از این فروش برای تکمیل پروژهها استفاده میشود. مؤسسان باید تعهد دهند پروژه را در زمان مقرر به بهرهبرداری برسانند و در صورت عدم تحقق این تعهدات، سهامداران حق دارند اصل سرمایه و سود بانکی خود را دریافت کنند.»
تأمین مالی بورسیها میتواند ناجی تولید شود
روشنقلب در ادامه عنوان کرد: «بازار سرمایه ظرفیتهای زیادی برای تأمین مالی پروژههای تولیدی و صنعتی دارد و با توجه به اینکه پروژههای نیمهتمام زیادی وجود دارد، این مکانیسم میتواند به تکمیل آنها کمک کند، بهعنوانمثال شرکت «سوخت سبز زاگرس» در دومرحله- افزایش سرمایهای به میزان 1600 تا ۲هزارمیلیارد تومان در مرحله اول و مبلغی نزدیک به همین رقم در مرحله دوم- تأمین مالی کرده، همچنین مجوز تأمین مالی برای پروژهای به مبلغ حدود هزارمیلیارد تومان صادر شده است. کیفیت و سودآوری پروژهها نقش مهمی در موفقیت تأمین مالی دارد و میتوانند سودآوری قابلقبولی را ارائه دهند و بیشتر مورد توجه سرمایهگذاران قرار میگیرند.»
چالشهای پذیرهنویسی بورسیها
مدیر نظارت بر نرخ اولیه بورس معتقد است سقف تأمین مالی برای پروژهها به وضعیت بازار سرمایه و ریسکهای مرتبط با پروژه بستگی دارد و پروژهها باید در مقیاس مناسبی باشند تا با ظرفیتهای بازار سرمایه همخوانی داشته باشند. وی درباره سقف تأمین مالی شرکت پروژهها تصریح کرد: «تأمین مالی در بازار سرمایه معمولاً از مقادیر کم شروع میشود و میتواند به چندهزارمیلیارد تومان نیز برسد. سقف تأمین مالی به وضعیت پروژه، سودآوری آن و شرایط بازار سرمایه بستگی دارد. پروژهها باید در مقیاس بزرگ شرکتهای بازار سرمایه باشند، یعنی اگر یک شرکت دارای مقیاس کوچکی باشد، نمیتواند بهراحتی وارد این فرایند شود. هرچه ریسک پروژه بیشتر باشد، تأمین مالی نیز دشوارتر خواهد بود.»
روشنقلب تأکید کرد: «برای پذیرش پروژهها در بازار سرمایه، حداقل مستندات قانونی و تأییدات لازم باید ارائه شود. این امر شامل پروانه بهرهبرداری، مجوزهای مربوط به ایجاد پروژه و تأمین مواد اولیه و یوتیلیتیهاست. مؤسسان و سهامداران فعلی شرکت باید تعهد دهند پروژه را در زمان مقرر به بهرهبرداری برسانند. در صورت عدم تحقق این تعهد، سهامداران حق دارند اصل سرمایه و سود بانکی خود را دریافت کنند. این تعهدات به کاهش ریسک سرمایهگذاران کمک میکند و اطمینان میدهد که سرمایهگذاری آنها در پروژهها به حداقل ریسک ممکن کاهش یابد.»
در سال 1403 از 5 شرکت تأییدشده تنها یک شرکت پروژه، تأمین مالی شد
روشنقلب در رابطه با مسیر پذیرهنویسی شرکت پروژهها در بورس تا امروز اظهار داشت: «در حال حاضر ۱۱ شرکت پروژه در مسیر پذیرهنویسی بورس تهران قرار دارند، تاکنون از هفت شرکت پروژهای که پروندهشان در هیأت پذیرش بورس تهران مطرح شده، پنج شرکت تأییدیههای لازم را دریافت کرده و مراحل تأیید دو شرکت دیگر نیز بعد از رفع ابهامات هیأت پذیرش مجدداً در این هیأت مطرح میشود.» وی افزود: «اکنون چندین شرکت درحال تکمیل مدارک برای تأیید کلیات پروژههای خود در هیئت پذیرش بورس و فرابورس هستند. بهتازگی یک مجوز پذیرهنویسی عمومی برای یک طرح راه آهن صادر شده که بهزودی افشا خواهد شد.»
مدیر نظارت بر بازار اولیه سازمان بورس و اوراق بهادار افزود: «تا اواسط سال جاری، برای ۱۴۸ شرکت مجوز انجام افزایش سرمایه از سوی سازمان بورس و اوراق بهادار صادر شده که از مجموع ۲۰۰ هزار میلیارد تومان مجوز صادر شده، ۹۹ هزار میلیارد تومان مربوط به انجام افزایش سرمایه از محل آورده نقدی و مطالبات سهامداران، ۷۰۰۰ میلیارد تومان از محل سلب حق تقدم از سهامداران فعلی شرکت، ۷۶ هزار میلیارد تومان از محل سود انباشته و اندوختهها و ۱۸ هزار میلیارد از محل مازاد تجدید ارزیابی داراییها بوده است.»
نهایتاً 6 ماه تا تأمین مالی شدن زمان نیاز است!
مدیر نظارت بر نرخ اولیه ارز درباره متوسط زمان تأمین مالی شرکت پروژهها گفت: «بازه تأمین مالی برای شرکتها معمولاً از مقادیر کم شروع میشود و سقف مشخصی ندارد. پروژهها باید در مقیاس شرکتهای بازار سرمایه باشند و هرچه شرکت بزرگتر، ریسک پروژه بیشتر است، طبیعتاً تأمین مالی دشوارتر خواهد بود. در مقابل مؤسسان باید تعهد دهند پروژه را در زمان مقرر به بهرهبرداری برسانند و در صورت عدم تحقق این تعهد، سهامداران حق دارند اصل سرمایه و سود بانکی خود را دریافت کنند.» وی افزود: «کیفیت طرح کسبوکار و سودآوری پروژه نیز از عوامل مهم در تصمیمگیری هیئت پذیرش بورس و فرابورس است. معمولاً فرایند تأمین مالی از زمان ثبتنام شرکت تا تأیید آن حدوداً 6ماه طول میکشد، اما این زمان به کیفیت مستندات و مجوزهای قانونی بستگی دارد.»
وی عنوان کرد: «اگر شرکتی پس از پذیرش نتواند به سودآوری لازم دست یابد، واکنش بورس به دلایل عدم تحقق سودآوری بستگی دارد. اگر دلایل خارج از اراده شرکت باشد، ممکن است سهامداران نتوانند از تعهدات استفاده کنند. اما اگر دلایل در حوزه اختیارات شرکت باشد، سهامداران حق دارند از تعهدات استفاده کنند و سرمایه خود را پس بگیرند. درنهایت با وجود ریسکهای موجود، کنترلها و تعهدات جدید به حداقل رساندن ریسکها کمک میکند. با این حال هیچگاه نمیتوان ریسک را به صفر رساند. در مورد افت قیمت سهام و تأثیر آن بر انگیزه سهامداران برای مشارکت در پروژههای بعدی، این موضوع میتواند تأثیر منفی داشته باشد. برای مقابله با این چالش، نیاز به شفافیت بیشتر و بهبود عملکرد پروژهها وجود دارد تا اعتماد سرمایهگذاران جلب شود.»
روشنقلب درباره ابزارآلات جدید بورس ایران برای تأمین مالی افزود: «سازمان بورس در سالهای اخیر اقدامات متعددی در حوزه ابزارها و راهکارهای تأمین مالی انجام داده. این اقدامات شامل ایجاد معافیتهای مالیاتی برای افزایش سرمایه و تسهیل فرایند تأمین مالی از طریق ابزارهای سرمایه و بدهی است، همچنین اوراق جدیدی برای تأمین مالی سریعتر طراحی شدهاند که به شرکتها کمک میکند بهراحتی و سریعتر منابع مالی مورد نیاز خود را تأمین کنند. شرکتهای دانشبنیان نیز میتوانند از این مسیر برای تأمین مالی پروژههای خود استفاده کنند و درکنار پذیرش آنها در بورس و فرابورس، به گسترش این روش کمک کنند. سازمان بورس بهدنبال این است که شرکتها بتوانند از طریق منابع موجود در شرکت، افزایش سرمایه از محل سود انباشته و ورود سهامداران جدید، تأمین مالی پروژههای خود را انجام دهند، همچنین اوراقی که در بازار سرمایه منتشر میشود، در سالهای گذشته رشد مناسبی داشته، بهعنوان مثال در سال ۱۴۰۲، ۶۴ همت اوراق برای شرکتهای خصوصی منتشر شده است.»
تکلیف دانشبنیانها در بورس چه میشود؟
روشنقلب در مورد ورود شرکتهای دانشبنیان و پلتفرمها، به بورس و تأمین مال آنها گفت که این شرکتها نیز میتوانند از طریق تأمین مالی در این مسیر گنجانده شوند. پذیرش شرکتهای دانشبنیان در بورس و فرابورس در چندسال اخیر گسترش یافته و این شرکتها میتوانند از این طریق اقدام کنند. هرچند ممکن است برخی زیرساختهای این شرکتها بهطور کامل با این نوع تأمین مالی منطبق نباشند. بااینحال درصورت انطباق، این امکان وجود دارد. در مورد ابزارهای بدهی، ما میتوانیم از ضمانتنامههای صندوقهای پژوهش و فناوری برای انتشار اوراق کوچک و کوتاهمدت استفاده کنیم که این موضوع به تأمین مالی شرکتهای دانشبنیان از طریق بازار سرمایه کمک شایانی خواهد کرد.
وی درباره نقش نهادهای مالی واسط و مشاوران سرمایهگذاری در فرایند پذیرش و تأمین مالی شرکتهای پروژه عنوان کرد: «نهادهای مالی و ارگانهای دیگر میتوانند به کمک بازار سرمایه و سازمان بورس در این مسیر بیایند. یکی از ارکان این روش تأمین مالی، مشاورهای است که میتواند با آموزش بهینه به متقاضیان تأمین مالی و همچنین بررسی و شناسایی پروژههایی که با دستورالعملها منطبقند، به گسترش این راهکار تأمین مالی کمک کند. بسیاری از فعالان اقتصادی که در خارج از بازار سرمایه بهدنبال ایجاد پروژههای خودند، ممکن است آشنایی کافی با راهکارهای موجود در بازار سرمایه برای تأمین مالی نداشته باشند. شناسایی بهینه این راهکارها توسط مشاوران فعال در بازار سرمایه میتواند به گسترش این روش تأمین مالی و جذب شرکتهای بیشتر کمک کند.»
دولت قانونگذاری را برای بورس تسهیل میکند
وحید روشنقلب درباره اقدامات حمایتی دولت با تأکید بر اینکه وظیفه دولت تسهیل فرایند قانونگذاری است، اظهار داشت: «دولت نیز از راهکار تأمین مالی حمایت میکند، بهعنوان مثال در شورای ملی تأمین مالی که اخیراً بهدنبال الزام قانون تأمین مالی تولید ایجاد شده، مصوباتی برای تسهیل تأمین مالی شرکت پروژهها از طریق بازار سرمایه به تصویب رسیده. این مصوبات به حمایتهای قانونی از شرکتها کمک میکند تا بتوانند با سهولت بیشتری از طریق بازار سرمایه تأمین مالی کنند. ارتباط دولت با این راهکار بیشتر به حمایتهای قانونی و مجوزهای لازم مربوط میشود، زیرا تأمین مالی از طریق بازار سرمایه انجام خواهد شد.»
وی افزود: «تا انتهای دیماه، ۵۲ همت انتشار اوراق برای شرکتهای خصوصی اتفاق افتاده. پیشبینی میشود تا انتهای سال، این عدد به حدود سال گذشته برسد. ما بهدنبال گسترش راهکار انتشار اوراق کوچک و کوتاهمدت و عرضه خصوصی اوراقیم تا تعداد بیشتری از شرکتها بتوانند از این طریق تأمین مالی شوند.»
اثرات ورود شرکت پروژهها به بورس بر اقتصاد کشور
روشنقلب درباره اثر ورود شرکت پروژهها بر اقتصاد کشور معتقد است وجود آنها میتواند به افزایش عمق بازار و قدرت انتخاب سرمایهگذاران کمک کند. با وجود شرکتهایی که درحال تکمیل پروژهها هستند، پورتفوی سرمایهگذاران متنوعتر خواهد شد. این شرکتها ممکن است ریسکهای متفاوتی نسبت به شرکتهای بهرهبرداری شده داشته باشند، اما تلاش شده این ریسکها به حداقل ممکن برسند. درنهایت ارتباط بین بازار اولیه و بازار ثانویه و حجم معاملات بازار ثانویه میتواند به بهبود وضعیت بازار سرمایه کمک کند و درکنار افزایش سود سرمایهگذاران، به اقتصاد کشور نیز یاری رساند. وی افزود: «شرکتها باید بتوانند از تکمیل پروژههای نیمهتمام بهرهبرداری کنند و از ارزش افزوده ایجادشده در این پروژهها بهرهمند شوند.»
شفافیت اولویت بورسیها
وی در رابطه با اقدامات سازمان بورس، به منظور بهبود وضعیت شفافیت و اعتماد شرکتهای خارج از مجموعه به این مسیر، تصریح کرد: «یکی از موضوعاتی که بهخصوص در پروژههای غیرخصوصی مطرح است، عدم شفافیت نسبت به پروژهها و پاسخگویی ناکافی درخصوص تکمیل آنهاست اما وقتی پروژهها وارد بازار سرمایه میشوند، بهدلیل الزامات گزارشدهی ماهانه و سهماهه، شفافیت بیشتری ایجاد میشود. مدیران شرکتها باید نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشند و این موضوع میتواند به تسریع در تکمیل پروژهها کمک کند.»
وی افزود: «یکی از این اقدامات ایجاد زیرساختهای کنترل داخلی معتبر و حاکمیت شرکتی است که به شفافیت و اطلاعرسانی بهتر کمک میکند. این موضوع بهویژه برای شرکت پروژهها حائز اهمیت است.»
منبع: فرهیختگان