به گزارش نبض بورس، محمدعلی رضایی هنجنی | این فیلم یک شاهکار هنری نیست، اما یکتکه دوستداشتنی از سرگرمی پاپکورنی است.
داستانی که جودی فاستر درباره فروپاشی مالی ساخته است، شاید چندان اصیل نباشد، اما میتوان گفت صادقانهتر از فیلم «رکود بزرگ» که نامزد اسکار بود، است.
این فیلم به کارگردانی جودی فاستر که خارج از رقابت در جشنواره کن به نمایش درآمد، با جو جنونآمیزی همراه است و نیاز به ژانر خاص خود دارد: اکشن دیوانهوار. جولیا رابرتس نقش یک تهیهکننده تلویزیونی خسته را بازی میکند که باید ستاره رو به افول خود را کنترل کند: لی گیتس، با بازی جورج کلونی، مجری خودشیفته و پرمدعا یک برنامه تلویزیونی به نام «هیولای پول» است. او با انتخاب سهام و اظهارنظرهای شوکآور در مورد بازار، سرمایهداری بیحدوحصر را جشن میگیرد و با رقصهای هیپ - هاپ خندهدار با بکدنسرها، حرکات مضحکی انجام میدهد. گفته میشود که او شباهتهایی به یک کارشناس واقعی به نام جیم کریمر، مجری برنامهای به نام «پول دیوانه» در شبکه CNBC، دارد.
یک روز، لی به یک شرکت که در مشتقات مالی بسیار پیچیده معامله میکند، توصیهای میکند و این شرکت ۸۰۰ میلیون دلار ضرر میکند و پسانداز بسیاری از افراد کوچک را از بین میبرد، از جمله یک راننده کامیون به نام کایل بودول، با بازی جک اوکانل که وارد صحنه میشود و لی را با اسلحه تهدید میکند و او را مجبور میکند که یک جلیقه انفجاری سیمتکس بپوشد و از همه مردم عادی که توسط والاستریت فریب خوردهاند، عذرخواهی کند و توضیح دهد.
باید اعتراف کرد که این فیلم بهعنوان یک تریلر پر تنش هم شدیداً جذاب است. این فیلم شامل مدیر زن سختگیر و معمولی تلویزیون است که در فیلمهای «شبکه»، «اخبار پخش» و «شبگرد» دیده میشود و علاوه بر همه اینها، این فیلم چندان هم نقد تندی ندارد: فیلم چندان علاقهای به بهچالشکشیدن سیستم ندارد.
نیازی به گفتن نیست که شخصیت کلونی در واقع نوعی آدم خوب است و با جسارت، فیلم جودی فاستر حتی نشان میدهد که او و رابرتس شروع به انجام کمی روزنامهنگاری واقعی درباره نحوه دقیق گمشدن این میلیونها دلار توسط این شرکت و اینکه چه کسی واقعی است میکنند. آنها شرور هستند، حتی زمانی که جورج خوشتیپ اسلحهای روی سرش دارد و چاشنیهای TNT به اندامهای حیاتی او فشار داده میشود.
اما این فیلم سرگرمکننده و بدون شک قابل تماشاست. کلونی با مهارت و طنز ذاتیاش، پوچی موقعیت خود را اجرا میکند. او برای این فیلم همان چیزی است که لسلی نیلسن برای کمدیهای زاکر/ابراهام بود و رابرتس بهخوبی نقش زن مستقیم و خستهاش را بازی میکند.
و نکته دیگری نیز باید در دفاع از این فیلم گفته شود این است که با وجود محافظهکاری آشکار آن، در واقع اصرار دارد که با وجود تمام حرفهای پوچ و توخالی پولدارها در مورد اینکه چگونه الگوریتمهای معاملاتی فراتر از کنترل و درک مخالفان هستند، بگوید که اشتباه کار سادهای است و افراد واقعی مرتکب کلاهبرداری، دروغ و نقض قانون میشوند. به روشی که همه میتوانند آن را درک کنند و کاری در مورد آن انجام دهند. این فیلم یک شاهکار نیست، اما یکتکه دوستداشتنی از سرگرمی پاپکورنی است.
میتوانید این فیلم را با دوبله فارسی از اینجا تماشا کنید.