به گزارش نبض بورس، با اين حال، بررسي دقيقتر نشان ميدهد كه اخيرا سياست خارجي ايران نگاه نافذي به همسايگان شمالي خود در قفقاز دارد. سياستهاي تهران در قبال اين كشورهاي اين منطقه، هسته واقعي سياست خارجي ايران، بهويژه در رابطه با مناقشه ارمنستان و آذربايجان را آشكار ميكند. ايران و همسايگانش در قفقاز از درجه بالايي از تقسيمبندي الگوهاي راهبردي براي كسب منافع و جلوگيري از درگيري آشكار بهطور همزمان استفاده ميكنند. بنابراين هر كدام از همسايگان قفقازي ايران در شرايطي هم به دنبال پيوند با ايران هستند و هم خود را در پيوند با دشمنان ايران مييابند. اينكه تا چه حد بتوان اين تعادل را حفظ كرد، بستگي به سطح علاقه همسايگان ايران به سمت بر هم زدن اين تعادل دارد، تعادلي كه خط سير آن آنقدر باريك است كه به تار مويي شبيه است و همان اندازه هم ضعيف به نظر ميرسد.
بسياري از سياستگذاران غربي با ايران در مقام بازيگري قدرتمند در خاورميانهاي ارتباط دارند. با اين حال، ايران از نظر جغرافيايي، ژئوپليتيك و فرهنگي با قفقاز و اوراسيا نيز ارتباط نزديكي دارد و مرزهاي بسيار راهبردي آبي و خاكي با كشورهاي اوراسيا مانند روسيه، آذربايجان، ارمنستان و تركيه دارد. بنابراين تحولات منطقهاي ميتواند مستقيما بر امنيت و منافع ايران تاثير بگذارد. تعامل موفقيتآميز ايران در اين منطقه كم اهميتتر از خاورميانه نيست. پس اهميت تعامل ايران به عنوان يكي از قدرتهاي اوراسيا با قفقاز نه فقط مواضع ايران در خاورميانه را مورد توجه قرار خواهد داد و آن را تقويت خواهد كرد، بلكه رويدادهاي قفقاز ميتواند مستقيما امنيت و سياست راهبردي ايران را تحت تاثير قرار دهد.
بهطور كلي، دكترين راهبردي ايران در منطقه قفقاز تدافعي و مبتني بر همكاري بوده است. در سالهاي پيش از مناقشه جديد در قفقاز جنوبي بر سر قرهباغ كوهستاني، عوامل اصلي سياست ايران در قبال منطقه، حتي تدافعيتر از حد معمول ارزيابي ميشد. اين بدان معنا بود كه ايران تلاش داشت از تاثير منفي رويدادهاي منطقه بر امنيت ملي خود جلوگيري كند و در عين حال روابط نسبتا خوب با كشورهاي منطقه قفقاز را نيز دست نخورده باقي بگذارد. ايران كه در منطقه خاورميانه تلاش دارد ضمن همكاري با دولتهاي مستقر در اين جغرافيا، از گروههاي مقاومت منطقه عليه اشغالگريهاي ايالات متحده و اسراييل حمايت كند، در قفقاز تلاش داشته است در سطح دولت با دولت همكاريهاي خود را بر اساس راهبردش سياستگذاري و اجرا كند.
اما به نظر در سالهاي اخير و پس از مناقشه قرهباغ ميان جمهوري آذربايجان و ارمنستان، از يك سو و جنگ در اوكراين و غزه از سوي ديگر، ايران حفظ رويكرد متعادل خود در قفقاز را بهطور فزايندهاي چالشبرانگيز ميبيند. تحولات تازه در هر سه منطقه مذكور، تهران را نيازمند ريلگذاري جديدي در راهبرد امنيتي و ديپلماسي خود كرده است. از يك طرف، باكو با نزديك شدن به تلآويو در تلاش بوده است تا با كمك رژيم اسراييل، در مناقشه با ارمنستان به اهداف خود برسد. در قبال اين همكاري به نظر ميرسد رژيم اسراييل در تلاش است با ساخت پايگاههايي در جمهوري آذربايجان، هر چه بيشتر به خاك ايران نزديكتر شود. از سوي ديگر ارمنستان كه روابط نزديك و ديرينهاي با ايران دارد، از نظر راهبردي نيز بسيار براي ايران حياتي است و به نوعي شاهراه ايران به بازار اروپاست. پس مناقشه ميان ايروان و باكو باعث شده است رويكرد تهران در قبال منطقه قفقاز جنوبي از حالت تدافعي و همكارانه، به سمت موضعگيريهاي صريح و هشدار به هر گونه تهديد مرزها و راهبرد ايران در منطقه تغيير كند. اين در حالي است كه جنگ اوكراين هم بر روابط سايه انداخته است و روسيه را كه زماني شريك ارمنستان محسوب ميشد، از اين كشور دور كند، چراكه ارمنستان به نظر تمايل دارد به غرب نزديك شود. روسها نيز كه ارمنستان را در قبال جنگ اوكراين تا حدودي عليه خود ميبينند، از ايروان رويگردان شدهاند.
در واقع، دو تحول مهم در سالهاي اخير، يعني بازپسگيري قرهباغ كوهستاني از سوي آذربايجان و حمله روسيه به اوكراين، تغييرات ديپلماتيك جديدي را براي ايران ايجاد كرد. در ماههاي اخير، تغيير محيط ژئوپليتيكي در منطقه، ايران و آذربايجان را قادر ساخته است تا روابطي را كه سرد بود و سردتر هم ميشد، كمي گرم كنند. در عين حال، روابط سنتي ايران با ارمنستان نيز كه در حال افزايش بوده، اخيرا به دنبال نزديكي ايروان به پاريس و واشنگتن، كمي خدشهدار شده است. در ماه مارس، حسين اميرعبداللهيان و جيحون بايراموف، وزراي امور خارجه ايران و آذربايجان در حاشيه نشست سازمان كنفرانس اسلامي در عربستان سعودي با يكديگر ديدار و بر سر بازگشت پرسنل ديپلماتيك آذربايجان به تهران توافق كردند. تعامل مجدد ديپلماتيك اندكي پس از آن اتفاق افتاد كه باكو و تهران در پاييز گذشته توافقنامهاي را براي ساخت راه آهن موسوم به كريدور ارس امضا كردند. اين مسير از طريق خاك ايران، جمهوري آذربايجان را به منطقه خودمختار نخجوان متصل ميكند. آذربايجان پيش از اين به دنبال ايجاد مسير مستقيمتري به نام كريدور زنگزور با تامين حقوق فراسرزميني از ارمنستان بود. ايران به دليل نگراني از ايجاد مانعي بر سر راه تجارت ايران و ارمنستان با زنگزور مخالفت كرده بود.
در حالي كه روابط ايران و آذربايجان در حال چرخش به سمت راهي هموارتر است، روابط ايران و ارمنستان به چالههايي برخورد كرده است. در همان روز در ماه مارس كه وزراي امور خارجه جمهوري آذربايجان و ايران در حال احياي روابط كامل ديپلماتيك بودند، سورن پاپيكيان، وزير دفاع ارمنستان براي ديدار با مقامات عاليرتبه ايران به تهران سفر كرد و آنها هشدار قاطع دادند كه ايروان نبايد بيش از حد به روابط خارجي فرامنطقهاي نزديك شود. منظور ايران از بازيگران فرامنطقهاي فرانسه و ايالات متحده است كه اخيرا ايراوان به دنبال تقويت روابط امنيتي آنها بوده است. نيكول پاشينيان، نخست وزير ارمنستان نيز اخيرا به تنشها با تهران بر سر اين موضوع اذعان كرده است.
به عقيده الدار ممدوف، كارشناس امور قفقاز در اتحاديه اروپا در بروكسل، ارمنستان همچنين به دليل تصور گسترده ارمنيها مبني بر اينكه مسكو در آخرين مرحله از مناقشه قرهباغ به تعهدات امنيتي خود در قبال ايروان عمل نكرده، روياروي روسيه قرار گرفته است. در نتيجه ارمنستان در تلاش براي تنوع بخشيدن به شركاي خارجي خود، بيش از هميشه به قدرتهاي غربي متمايل است. ممدوف بر آن است كه قصد ارمنستان براي درخواست عضويت در اتحاديه اروپا كه اخيرا اعلام شده، عامل تحريككننده دايمي در روابط ايروان با تهران است. روند الحاق، ارمنستان را ملزم به ايجاد تغييرات اساسي براي همسويي سياست خارجي خود با بروكسل ميكند. از جمله اين الزامات، لغو رژيم بدون رواديد ارمنستان با ايران و تغيير جهت تجارت ايروان از اتحاديه اقتصادي اوراسيا به رهبري مسكو است كه ايران با آن توافقنامه تجارت آزاد امضا كرده است. اين تحليلگر در ادامه مينويسد كه تيرگي روابط ارمنستان و روسيه به شدت در تضاد با تقويت روابط تهران با مسكو است، روندي كه تا حدي ناشي از توسعه مسير تجاري شمال-جنوب است كه به روسيه كمك ميكند تاثير تحريمهاي غرب را كاهش دهد. گسترش چنين تجارتي، همكاري نزديكتر ايران و آذربايجان را براي تسهيل ترانزيت كالاهاي روسيه تشويق ميكند.
اعتراض و هشدار ايران به ارمنستان از نظر راهبردي طبيعي است: ايران هرگز نميخواهد بازيگران متخاصم خود را در مرزهايش ببيند. ايجاد پايگاهها نظامي و جاسوسي در مرزهاي ايران از نظر امنيتي ميتواند براي تهران چالشبرانگيز باشد، به ويژه اينكه در سالهاي اخير خبرهايي از اين نوع پايگاهها در مرزهاي شمالي ايران، در دو سوي كرانه خزر، در آذربايجان و تركمنستان به گوش ميرسد. به ادعاي ناظران رژيم اسراييل كه نتوانسته است جلوي نفوذ ايران را در خاورميانه بگيرد، با تغيير راهبرد امنيتي خود، به سمت فشار از مرزهاي شمالي حركت كرده است. برقراري روابط ديپلماتيك ميان باكو-تلآويو و عشقآباد-تلآويو فراتر از يك رابطه سياسي ارزيابي ميشود. اصولا درك رژيم اسراييل از اينگونه ارتباطات ايجاد فشار در آينده بر ايران است. تهران بارها به باكو هشدار داده است كه ايران حضور رژيم اسراييل در مرزهاي خود را تحمل نخواهد كرد و اقدامات لازم را در برابر فعاليتهاي اين رژيم انجام خواهد داد.
از سوي ديگر، برخي عوامل ژئوپليتيكي تهران و ايروان را به سمتهاي متفاوت سوق ميدهند. نخست، تنشها در خاورميانه مرتبط با مناقشه اسراييل و حماس، احتمال گسترش جنگ براي درگير كردن متحدان ايران و شايد حتي خود ايران را افزايش داده است. اين امر تهران را بر آن داشته تا با اتخاذ اقداماتي براي اطمينان از آرامش در مرزهاي شمالي خود، از تهديدات احتمالي جلوگيري كند. با توجه به روابط امنيتي نزديك جمهوري آذربايجان با اسراييل، آخرين چيزي كه ايران به آن نياز دارد، گشودن جبههاي ديگر در قفقاز است؛ به ويژه اينكه متحدان جنگطلب باكو در واشنگتن و تلآويو پيوسته به دنبال تحريك باكو عليه منافع تهران هستند.
به قضيه البته بايد از جنبه ديگري هم نظر انداخت. ايران و روسيه، دو كشوري كه از سوي غرب با تحريمهاي بيسابقهاي مواجه هستند، با حس «همبستگي راهبردي» اخيرا بسيار به هم نزديك شدهاند. گسترش مناسبات ترانزيتي و امنيتي ايران با روسيه رو به رشد بوده است. در سال 2023، روسيه به عنوان سرمايهگذار خارجي پيشرو در ايران، از چين پيشي گرفت. برعكس، چشمانداز تعامل ايران با غرب كاهش يافته است. بنابراين، بهرغم گرم شدن روابط تهران با باكو و ناخشنوديهاي اخير ديپلماتيك با ايروان، به نظر بايد كمي محتاطانه به قضيه نگريست. اين امر به اين دليل است كه نگاه تهران به مساله قفقاز نه تاكتيكي كه راهبردي است. ژئوپليتيك ارمنستان با مساله ترانزيت ايران با اروپاي مصرفكننده بازار رو به رشد آسيا گره خورده است. از سوي ديگر، بعيد است روابط رو به رشد باكو با تلآويو متوقف شود. اين مساله ميتواند به شدت بر روابط تهران و باكو تاثيرگذار باشد، چراكه تهران دشمن تلآويو است و هرگز حضور پايگاههاي موساد و ارتش اسراييل را در نزديكي مرزهاي خود تحمل نخواهد كرد. از سوي ديگر، باكو انديشههاي جاهطلبانهاي را در منطقه دنبال ميكند كه با راهبرد ايران در تضاد كامل است.
ايران به ژئوپليتيك قفقاز به مثابه بازي حاصل صفر نگاه نميكند كه در آن سود يك طرف، دقيقا برابر با زيان طرف مقابل باشد. ايران طبيعتا به دنبال بازگشت به روابط قبل از مناقشه اخير قرهباغ است. اما به نظر اگر شرايط از سوي باكو به همين وضع ادامه پيدا كند، ايران جانب ارمنستان را خواهد گرفت. اما احتمالا به ايروان فشار آورد تا از خواستههاي خود مبني بر يافتن شركاي فرامنطقهاي و ارمنستان نيز احتمالا به دليل ترس از گرفتار شدن به سرنوشت اوكراين از جانب روسيه و همچنين از دست دادن حمايت شريكي قوي همچون ايران، از اين خواسته دست بكشد. در حال حاضر، مقامات ايراني همچنان بهطور مداوم از حاكميت و تماميت ارضي ارمنستان حمايت ميكنند. حتي در شرايطي كه تهران به دنبال تقويت روابط با باكو است، مقامات ايراني مصمم هستند تا تمام تلاش خود را براي باز نگهداشتن مسير تجاري اين كشور به ارمنستان به كار گيرند.
به علاوه، ايران به دنبال آن است كه سياست چندجانبهگرايي خود در قفقاز را حفظ كند. بهرغم توافق بر سر كريدور ترانزيتي ارس با جمهوري آذربايجان، ايران ميخواهد شبكه تجاري خود را در منطقه متنوع كند و اميدوار است مسير ريلي ديگري از طريق ارمنستان و گرجستان به درياي سياه توسعه دهد. مهدي سبحاني، سفير ايران در ارمنستان اخيرا اين نكات را براي تحريك رسانههاي حامي دولت در باكو تكرار كرده است. به نظر ميرسد كه تهران قصد ندارد بر شراكت با باكو قمار كند، چراكه براي تهران، روابط راهبردي مستحكم آذربايجان با اسراييل ميتواند به سرعت روابط ايران و آذربايجان را با چالش روبهرو كند. اين امر به ويژه در رويارويي مستقيم تهران و تلآويو بيشتر به چشم ميآيد. در اين چارچوب، اگرچه ايران ممكن است از حضور رو به رشد غرب، عمدتا فرانسويها، در ارمنستان هيجانزده نباشد، اين حضور تا حدي به تعادل نفوذ آذربايجان در قفقاز كمك ميكند. حمايت از حاكميت ارمنستان يكي از معدود مواردي است كه به نظر ميرسد غرب و ايران امروز بر سر آن توافق دارند.
ايران به دليل تحريمهاي غرب و بهرغم تلاشهاي ديپلماتيك اخيرش، نقش كمي در تجارت انرژي منطقه قفقاز و آسياي مركزي دارد. بخش عمدهاي از صادرات قابل توجه انرژي از منطقه به غرب از آذربايجان از طريق گرجستان و تركيه به درياي آزاد (خط لوله باكو-تفليس-جيهان آذربايجان و دو خط لوله صادرات گاز طبيعي، خط لوله قفقاز جنوبي و كريدور گاز جنوب) يا از طريق روسيه (خط لوله نفت CPC قزاقستان) يا از آسياي مركزي به چين (خط لوله نفت قزاقستان به چين و عمده صادرات گاز طبيعي تركمنستان به چين از طريق همسايگان در آسياي مركزي كه صادرات گاز متوسطي را نيز از قزاقستان و ازبكستان انجام ميدهد) صورت ميگيرد. تجارت انرژي ايران با منطقه محدود به صادرات گاز طبيعي به ارمنستان (در مبادله براي واردات برق از ارمنستان به ايران)، ترانزيت گاز طبيعي آذربايجان به نخجوان؛ محدوديت واردات گاز ايران از تركمنستان و ترانزيت دورهاي صادرات گاز تركمنستان به سمت غرب است.
در حالي كه ايران و روسيه در بسياري از زمينهها با يكديگر همكاري دارند، اين دو بازيگر رقباي بالقوهاي در زمينه صادرات گاز طبيعي هستند. روسيه تلاش دارد اطمينان حاصل كند كه ايران از دستيابي به بازارهاي گاز در اروپا از طريق قفقاز محروم باشد تا نتواند سلطه روسيه در آنجا را به چالش بكشد. گازپروم در واكنش به صادرات گاز ايران به ارمنستان، خط لوله گاز بين دو كشور را خريداري كرد و محدوديتهايي بر آن تحميل كرد. بنابراين ايران نميتوانست حجم قابل توجهي گاز را ترانزيت و در نتيجه به عنوان راه ارتباطي با اروپا عمل كند. پيشبيني ميشود با ايجاد خط لوله گاز طبيعي كه نخجوان را مستقيما به سيستم خط لوله تركيه متصل ميكند، مشاركت ايران در تجارت گاز منطقهاي كاهش بيشتري پيدا كند و در نتيجه نياز آذربايجان به تامين اقليم از طريق ترانزيت از طريق ايران را از بين ببرد.
ايران علاقهمند به ايفاي نقش مهمي در سيستمهاي حملونقل ريلي و جادهاي است كه آسيا و اروپا را به هم متصل ميكند. آسياي مركزي و قفقاز خط سير تجارت به/از منطقه محصور در خشكي خزر عمل ميكند. تهران از طريق حجم قابل توجهي از تجارت و حمل و نقل، منافع تجاري و نيز منافع سياسي را از طريق تعميق ادغام با آسياي مركزي و قفقاز و همچنين ايجاد وابستگي اين كشورها به ايران در نظر دارد.
به عقيده برندا شيفر، كارشناس انرژي منطقه قفقاز و آسياي ميانه در شوراي آتلانتيك، ايران از طريق كريدور مياني ريلي و باري طرح كمربند و جاده چين با آسياي مركزي و قفقاز مرتبط است. از اين رو، ايران مايل است كه با منطقه بزرگتر در مسير اين كريدور علاقه و منافع مشترك ايجاد كند. در پاسخ به انسداد تجارت از بنادر درياي سياه روسيه به دليل حمله به اوكراين، چشمانداز استفاده از كريدور ميانه بهطور قابل توجهي افزايش يافته است. جز گرجستان، تمامي كشورهاي قفقاز و آسياي مركزي محصور در خشكي هستند. بنابراين كشورهاي بالقوه ترانزيتي، مانند ايران، در قاب خروجي تجارت براي اين منطقه محصور در خشكي، نفوذ قابل توجهي پيدا ميكنند.
اما اين در حالي است كه ايران بهرغم خواستههاي خود، منابع كافي را براي ايجاد ارتباطات حمل و نقل مناسب با اين منطقه اختصاص نميدهد. به عنوان مثال، راهآهني كه روسيه، قفقاز و ايران را به هم متصل و امكان دسترسي به آبراه خليجفارس را فراهم ميكند، در بخش قابل توجهي از ايران (رشت تا آستارا) هنوز تكميل نشده است و استفاده از كاميون براي بخشي از ترانزيت از طريق اين كشور الزامي است. ايران، در نتيجه افزايش هزينهها و افزايش زمان حمل و نقل، از جذابيت اين مسير كاسته است. پس به نظر ميرسد ايران براي حفظ و ارتقاي توان راهبردي و ژئواستراتژيك خود بايد سرمايه لازم را در اين امر اختصاص دهد.
شيفر ميافزايد كه حجم تجارت ايران با قفقاز بهرغم همجواري با اين منطقه در حد متوسطي است. هيچ يك از كشورهاي منطقه جزو 5 شريك تجاري اول ايران نيستند. به گزارش رسانههاي ايران، تجارت ايران با ساير كشورهاي حاشيه خزر (به استثناي روسيه) در سالهاي 2021 تا 2022 حدود 2/1 ميليارد دلار بوده است. استانهاي كرانه درياي خزر همچون گيلان، مازندران و گلستان عمدتا با كشورهاي همسايه تجارت خارجي مستقيم دارند. استان آذربايجان شرقي نيز تجارت مستقيم با جمهوري آذربايجان دارد. اين خط تجاري ساكنان اين استانها را قادر ميسازد تا بهطور منظم با ايالتهاي همسايه تعامل داشته باشند و افزايش تجارت مزاياي اقتصادي را براي اين استانها به همراه دارد.
فشار ديپلماتيك جديد ايران براي قفقاز ناشي از دو رويداد معاصر، يعني تسخير مجدد قرهباغ از سوي آذربايجان و حمله روسيه به اوكراين است. ضرورت تغيير ژئوپليتيك ايران را واداشته است روابط خود با آذربايجان را به دليل نقش مهمي كه احتمالا در راهبرد ايران ايفا خواهد كرد، از سر بگيرد. در همين حال به نظر ميرسد روابط آرام و سنتي ايران با ارمنستان كمي از تعادل و توازن خود خارج شده باشد.
وبسايت اوراسيا نت در 4 آوريل مدعي شد كه طرف ايراني در زمينه ايجاد روابط امنيتي اخير ايروان با قدرتهاي غربي، از جمله فرانسه و ايالات متحده اظهاراتي را مطرح كرده است. نيكول پاشينيان، نخست وزير ارمنستان اذعان كرد كه در اين زمينه اختلافنظرهايي با ايران وجود دارد. يكي ديگر از جنبههاي اين سناريوي پيشبيني شده در كشورهاي قفقاز اين است كه آذربايجان به امريكا و اسراييل نزديك شده است. اين امر ميتواند چالشي براي ايران باشد كه مناقشه قرهباغ را به عنوان دامي ببيند كه پاي دشمنانش را به منطقه باز كرده است. با اين حال، با توجه به تنش ناشي از جنگ خاورميانه، ايران مايل است كه آرامش در مرز شمالي خود حاكم باشد و حتي اين آرامش را به آذربايجان و ارمنستان نيز تزريق كند. تلاشهاي ديپلماتيك ايران بهطور همزمان با تغيير راهبرد امنيتي-راهبردياش قابل توجه است.
وزارت امور خارجه ايران بارها بر اهميت همكاريهاي منطقهاي براي برقراري صلح و ثبات در قفقاز تاكيد كرده است و تقويت همكاريهاي اقتصادي و گسترش ارتباطات نقش موثري در برقراري صلح و ثبات و توسعه اقتصادي در منطقه قفقاز دارد. وزارت امور خارجه ايران همچنين بر لزوم استفاده از ظرفيتهاي منطقه از جمله سازوكار مشورتي 3+3 براي حل و فصل اختلافات باقيمانده تاكيد كرد. ايران بارها حمايت خود را از تماميت ارضي كشورهاي منطقه و حق حاكميت آنها بر سرزمين خود بدون تغيير به مرزهاي به رسميت شناخته شده بينالمللي اعلام كرده است. اين كشور همچنين بارها از آذربايجان و ارمنستان، دو همسايه خود خواسته است تا اختلافات خود را از طريق گفتوگو حل كنند.
ايران البته تفوق مطلق آذربايجان در ارمنستان را تهديدي براي امنيت ملي خود ميداند به اين دليل واضح كه اين امر ميتواند خطر نزديكي باكو با تلآويو را تشديد كند. به نظر ميرسد اكنون كه روسيه تمايلي به ماندن در قفقاز ندارد، پاي تلآويو به آن بيشتر گشوده شود. در همين حال، ارمنستان نيز براي حفظ تعادل احتمالا به ايران وابستهتر شود و كمتر به سمت غرب تمايل نشان دهد. به علاوه، شراكت برابر در قفقاز اكنون به اين معني است كه تهران، آنكارا و مسكو ميتوانند بين دو طرف ميانجيگري كنند و مداخله بازيگران خارجي را به حداقل برسانند. آنها بر سر هدف دوم توافق دارند، اما اجماع آنها پس از حمله حماس در 7 اكتبر 2023 به اسراييل با چالش بيشتري مواجه شده است.
بايد افزود كه روابط راهبردي آذربايجان با اسراييل اغلب از سوي تحليلگران «روابط كوه يخ» ناميده ميشود، زيرا مهمترين بخش آن در زير آبهاي متلاطم منطقه پنهان است. دو طرف در زمينه ارتباطات، انرژي، تداركات نظامي، شناسايي و جمعآوري اطلاعات همكاري ميكنند. از طريق اين مشاركت، اسراييل مايل به ايجاد گزينه راهبردي نزديكي به خاك ايران و حمله «به تنهايي» به ايران بدون حمايت امريكا بوده است. ايران در اين زمينه به شدت به باكو هشدار داده است كه اگر از سمت همسايه شمالياش تهديدي حس كند، واكنشي در خود نشان خواهد داد. در مجموع به ادعاي ناظران، به نظر ميرسد كه آذربايجان يا قصد دارد به اسراييل در تهديدات عليه ايران كمك كند يا صرفا اقدامات مخفيانه اسراييل را تسهيل ميكند.
از سوي ديگر، رژيم اسراييل در تلاش است كه قفقاز را صحنه درگيري جديد ايران كند. 22 تيرماه 1402، الي كوهن، وزير خارجه وقت اسراييل، طي اقدامي مداخلهجويانه انگشت اتهام را به سمت ايران در حملات ادعايي عليه سفارتخانههاي اسراييل در باكو، آتن و نيكوزيا گرفت. الهام علياف نيز به دليل حمله به سفارت جمهوري آذربايجان در تهران و اشغال سفارت جمهوري آذربايجان در لندن انگشت اتهام را به سمت ايران نشانه رفت. ايران هر گونه دخالت در اين طرحهاي ادعايي از سوي باكو و تلآويو را رد كرد و گفت كه سازمانهاي چندي در ميان مردم جمهوري آذربايجان هستند كه عليه دولت الهام علياف اقدام به مبارزه ميكنند. از سوي ديگر، نيروهاي مقاومت در منطقه نيز همواره عليه اهداف رژيم اسراييل دست به اقدام ميزنند و تهران همواره اعلام كرده است كه آنها در طرح و اجراي برنامهاي خود عليه اشغالگري اسراييل مستقل عمل ميكنند.
با اين وجود، ايران در تلاش است منطقه قفقاز را به صحنه رقابتهاي فرامنطقهاي تبديل نكند. در شرايطي كه هم ارمنستان و هم آذربايجان در حال گشودن پاي بازيگران فرامنطقهاي به قفقاز جنوبي هستند، ايران به دو طرف هشدار داده است از اين كار بپرهيزند. به نظر ميرسد آذربايجان به دنبال اهداف جاهطلبانه خود است. باكو با پيوند راهبردي با دشمن تهران، يعني رژيم مستقر در تلآويو ميتواند بر مناقشات منطقهاي دامن بزند. از سوي ديگر، ارمنستان نيز كه خود را تحت فشار بيامان غرب، به ويژه ايالات متحده و فرانسه ميبيند، بيم آن دارد كه اين امر روابط بسيار نزديك با ايران را خدشهدار و از طرفي روسها را تحريك كند كه ارمنستان را اشغال كنند. بنابراين مناقشات در سه نقطه اوكراين، قفقاز و غزه بر راهبرد امنيتي ايران تاثير عمده گذاشته است، شايد تهران را برانگيخته است تا در پي سياستي از جنس ديگر در قفقاز جنوبي، منطقهاي با شرايطي كاملا متفاوت از خاورميانه پي بگيرد. اين در حالي است كه دشمنان ايران، از جمله ايالات متحده و رژيم اسراييل مدتهاست علاوه بر خاورميانه، به دنبال آنند كه تهران را از دريچه قفقاز و حتي آسياي ميانه ببينند. در اين شرايط به نظر تهران نيز سياست خود در قبال قفقاز را تغيير داده است و نتايج آن در آينده روشنتر خواهد شد. | خبرگزاری ایران جیب