به گزارش نبض بورس، بررسی روند نیمه اول بازار نشان میدهد که شدیدترین دوره نزولی بازار، مربوط به خردادماه بوده که شاخص تا رقم یک میلیون و ۹۵ هزار و ۶۹۷ واحد سقوط کرد و پس از آن، با افت و خیزهای خیلی کوتاهی و با شیبی ملایم، بازار مسیری به سمت بالا را حرکت میکرد؛ تا جایی که ششم شهریورماه به اوج خود رسید و روی قله یک میلیون و ۵۷۵ هزار و ۷۶۲ واحد ایستاد. اما پس از آن، بورس تهران نتوانست این مسیر رو به رشد را ادامه دهد و در روندی نزولی قرار گرفت؛ تا اینکه در نهایت در پایان شهریورماه به رقم یک میلیون و ۳۸۶ هزار و ۴۶۶ واحد رسید، در حالی که بورس تهران تقریبا ۱۹۲ روز پرنوسان را طی کرده است. با این وجود، روند کلی بازار در نیمه ابتدای ۱۴۰۰، از رشد ۵.۸ درصدی شاخص بورس حکایت دارد. همچنین قیمت دلار در محدوده ۲۷ هزار و ۲۰۰ تومان و ۲۷ هزار و ۸۰۰ تومان گرفتار شده است، سکه و طلا هم تحت تاثیر قیمت ارز بالا و پایین میشوند و سرمایه گذاران محتاط را بیش از پیش گیج میکنند.
با این حال پیش بینیها حاکی از این است که میتوان در نیمه دوم سال به بورس امیدوار ماند و توقع رشد داشت. دو کارشناس بورس در این زمینه پیش بینیهای خود را نسبت به آهنگ حرکت بورس در نیمه دوم سال ۱۴۰۰ بیان کرده اند.
بسیاری از فعالان بورس، در بیم و امید فضای بازار در نیمه دوم سال، آن هم در شرایط مبهم مذاکرات و روند بازارهای دیگر هستند. آنها به چیزهای مختلفی فکر میکنند؛ اینکه ادامه سرمایه گذاری در بازار سرمایه، امن و مطمئن خواهد بود؟
مجید عبدالحمیدی، کارشناس بازار سرمایه به خبرآنلاین میگوید: اصلاح کوتاه مدت شاخص بورس امری عادی بوده و نباید باعث نگرانی سهامداران شود. در شرایط فعلی تهدیدی متوجه بورس نخواهد بود و احتمالا در هفته دوم مهرماه وضعیت معاملات بورس صعودی خواهد بود و سهامداران قادر به کسب بازدهی معقول از این بازار خواهند بود.
طبیعتا در چنین شرایطی قیمت ارز کنترل خواهد شد و آنجاست که باید الگوی معاملاتی در بازار سهام نیز نسبت به این کنترلها تغییر کند و سهامداران با توجه به متغیرهای پیش روی بازار و به دور از هیجان، سبد بهینه تری برای کسب حداکثر سود با تحمل حداقل ریسک را چینش کنند.
هر چند در چنین شرایطی نمیتوان انتظار داشت که بورس تورم زده تهران بتواند مانند ماههای نخست سال ۹۹ سمت و سوی صعودی داشته باشد و با حرکتی تند و تیز به قلههای جدید دست پیدا کند، اما انتظار برای رکودی شدن بازار هم غیرمحتمل است.
به گفته عبدالحمیدی در حال حاضر قیمت دلار نیمایی۲۰ درصد از قیمت دلار آزاد کمتر است. نزدیک شدن قیمت دلار نیما به قیمت دلار آزاد، باعث رشد سودآوری بازار میشود. با توجه به اینکه بورس تهران بازاری است که به دنبال تورم حرکت میکند، اگر تورم امسال ۴۰درصد باشد، بازار بیش از ۴۰ درصد رشد خواهد کرد.
این رشد به دو دلیل اتفاق میافتد؛ یکی اینکه به اندازه تورم داراییهای شرکتها رشد کرده و دیگر اینکه برخی شرکتها که فروش آنها بر اساس نرخهای جهانی است با نرخهای بالاتری میفروشند و سود بالاتری محقق میکنند.
عبدالحمیدی در ادامه در خصوص اینکه چه سهمها و صنعتهایی در حال حاضر شانس بیشتری در بازار دارند میگوید: در مرحله اول سهامهای پتروشیمی و بعدا ز آن گروه خودروییها شانس بالایی دارند، چراکه وضیعت تکنیکالی مناسبی دارند.
علاوه بر این هم میتوان شرکتهای بیمهای را هم نام برد، ولی هیچ کدام را بدون یک تحلیل کامل و موثق پیشنهاد نمیکنم.
به گفته او تا پایان سال ۱۴۰۰ درگیر تصمیمات تیم اقتصادی فعلی در دولت دوازدهم هستیم و با در نظر گرفتن وضعیت کنونی کشور و وجود مسائلی مانند بحران ارزی، کسری ۴۵۰ هزار میلیارد تومانی بودجه و وضعیت نامناسب منابع انرژی در کشور، انتظاری جز کاهش یارانه حاملهای انرژی و رشد نرخ ارز نداریم که این عامل منجر به سودآوری شرکتها خواهد شد و این موضوع نویدبخش بازاری مطمئن و پویا در شش ماه دوم سال ۱۴۰۰خواهد بود.
سعید رجبی، کارشناس اقتصادی هم درباره روند بازار سهام در نیمه دوم ۱۴۰۰ میگوید: در شرایط فعلی عوامل اصلی موثر در بورس تهران را میتوان در تغییرات قیمت ارز، میزان تورم و برجام خلاصه کرد. افزایش قیمت ارز و تورم به ظاهر اثرات مثبت بر شاخص بورس میگذارد، اما در نهایت موجب کاهش تقاضای کل و تشدید رکود در کل اقتصاد خواهد شد که شرکتهای بورسی نیز در نهایت از آن اثر خواهد پذیرفت.
از طرفی، بحرانی که سال گذشته با وجود هشدارهای اقتصاددانان دامن بورس تهران را گرفت، موجب شده سیاست گذاران بورسی با ابزارهای رسمی و غیررسمی مانع اثرگذاری رفتارهای هیجانی سهامداران خرد بر بازار سرمایه شوند. هرچند با توجه به ضرر هنگفت سهامداران خرد، به این زودی اعتماد آنها برنخواهد گشت.
به گفته او برجام فعلا در بلاتکلیفی به سر میبرد. طرفهای برجام فعلا تمایلی به ادامه مذاکره ندارند و در صورت شروع دور جدید مذاکرات هم بسیار بعید است طی شش ماهه آینده به نتایجی اثرگذار بر اقتصاد و نرخ دلار منتهی شود. با تمام این شرایط احتمال قریب به یقین در نیم سال دوم سال ۱۴۰۰ باید انتظار داشت بورس تهران اثرپذیر از تورم و قیمت ارز با رشد مواجه شود، اما نه رشدی ناشی از مولفههای بنیادین. این شرایط صرفا مناسب نوسا نگیران بورس تهران خواهد بود.