بازار سرمایه این روزها در حالی با افت پلکانی شاخص بورس مواجه شده که اکثر کارشناسان معتقدند در شرایط فعلی قیمت سهمها بسیار ارزنده بوده و آینده این بازار چشم انداز مناسبی دارد اما برخی تردیدها و نگرانیها باعث شده است تا وضعیت کنونی رقم بخورد و سهامداران شاهد روزهای پرالتهابی در بورس باشد.
به گزارش ایرنا، شاخص بورس تهران و فرابورس ایران مدتی است که به صورت پلکانی افت میکند و به نظر میرسد با وجود ارزندگی قیمتها در قیمتهای فعلی فعلی، ترسها و تردیدهای موجود باعث شده است تا خریداران و فروشندگان با ابهاماتی جدی برای تصمیمگیری درباره سرمایههای خود روبرو باشند. اگرچه به نظر میرسد در شرایط فعلی قیمت سهمها بسیار ارزنده است و کارشناسان معتقدند که در صورت برطرف شدن تردیدها، بازار سرمایه بسیار تقویت خواهد شد و قیمتها واقعی میشوند و ممکن است سهامداران سهمهای ارزنده بازار، با فروش آنها در قیمتهایی بسیار پایین، متضرر شوند.
مدتی است که بحث بر سر ریزش شاخص بورس، تبدیل به محور اول بسیاری از رسانههای داخلی و خارجی شده است، همان رسانههایی که تا پیش از این نیز از رشد چشمگیر شاخص سخن به میان میآوردند. اگرچه طبیعی است که جهش چشمگیر شاخص بورس با اصلاح همراه میشود، اما همزمانی این اصلاح با تحولات سیاسی جهانی، گسترش ویروس کرونا، کاهش قیمت نفت، افزایش چشمگیر قیمت طلای جهانی و سایر موارد، باعث شده است تا تردیدهای بیشتری به بازار سرمایه راه پیدا کند. تردیدهایی که باعث شدهاند از میزان معاملات کاسته شود و بسیاری از سهامداران با پولهای نقد خود منتظر بمانند تا مشخص شود مسیر پیش روی شاخص بورس چه شکلی پیدا میکند.
از سوی دیگر احتمال کاهش چشمگیر قیمت دلار، موضوع دیگری است که بر بازار سرمایه تاثیر گذاشته است. در حالی که تا پیش از این افزایش مداوم نرخ دلار، بر بازار سرمایه نیز تاثیر گذاشت و ارزش بازار را بالا برد، اکنون و با کاهش نرخ ارز، بعضی از سهامداران، پایین آمدن شاخص بازار سرمایه را طبیعی میدانند در حالی که اغلب کارشناسان متقدند که هم اکنون اغلب سهمهای بازار، با نرخ دلار ۱۵ تا ۲۰ هزارتومانی محاسبه میشوند و کاهش قیمت دلار تنها از نظر روانی بر کاهش شاخص اثر میگذارد. در واقع اغلب سهمها در شرایط فعلی هم ارزنده هستند و کاهش شاخص بیش از این، تنها به سبب تردیدهای روانی حاکم بر بازار است. از سوی دیگر و با توجه به ارزندگی قیمتها، بازگشت قیمتها به شرایط قبلی و رشد چشمگیر مجدد شاخص بورس در ماههای آینده، دور از دسترس نیست. همانطور که پیش از این و در ریزشهای قبلی بازار سرمایه نیز دیده شده بود که قیمتهای کاهش یافته، ناگهان افزایش پیدا کنند.
اما تردیدهای حاکم بر بازار چیستند؟ به نظر میرسد با افزایش احتمال پیروزی «جو بایدن» نامزد حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و بازگشت احتمالی وی به برجام، انتظارهایی جدی برای کاهش چشمگیر قیمت دلار و ریزش آن در بازار به وجود آمده است. قیمت دلار اکنون به پس از بازگشت از سقف روانی خود، آرام آرام از بهایش کاسته شده است و در روزهای گذشته حتی حدود ۵ هزارتومان از قیمت آن کاسته شد، اگرچه این کاهش قیمت پایدار نماند.
از سوی دیگر احتمال پیروزی جو بایدن، در ابعاد جهانی نیز اثرگذار است. به نظر میرسد کاهش قیمت جهانی طلا و نفت را هم باید در همین ارتباط ارزیابی کرد. قیمت هر انس طلا که به دلایلی همچون تشدید جنگ تجاری چین و آمریکا و گسترش همهگیری ویروس کرونا، به سقفهایی تاریخی رسیده بود، اکنون در مسیر کاهش ارزش قرار گرفته است. قیمت نفت نیز با کاهش تردیدها و ترسها و افزایش محدودیتها در موج سوم و چهارم شیوع ویروس کرونا، پایینتر آمده است. در نتیجه میتوان گفت در شرایط فعلی، بازارهای جهانی به استقبال پیروزی احتمالی جو بایدن رفته است. این در حالی است که شکست «دونالد ترامپ» هنوز قطعی نیست و به دلیل پیچیدگیهای خاص انتخابات آمریکا، ممکن است نتیجه نهایی این انتخابات بسیار دور از انتظار باشد.
همچنین تداوم شیوع ویروس کرونا و کاهش مداوم امیدها به تولید واکسن برای مقابله با این ویروس، نگرانیهای فراوانی را ایجاد کرده است و بسیاری از کارشناسان معتقدند که برخلاف امیدواریهای اولیه، اکنون اغلب کشورها زیر فشار سنگین اقتصادی ناشی از تداوم شیوع ویروس کرونا و کاهش تولید و مصرف کالاها روبرو هستند. فشاری که به نظر هم نمیرسد دستکم تا پایان سال جاری میلادی از آن کاسته شود و افزایش مداوم شمار درگذشتگان ناشی از این ویروس بر وخامت شرایط اقتصاد جهانی افزوده است.
از سوی دیگر به نظر میرسد جناحی که تا پیش از این تلاش میکرد تا با انتقاد از رشد چشمگیر شاخص بورس و تلاشهای دولت برای مشارکت بیشتر شهروندان در سهامداری شرکتهای دولتی، نارضایتی خود از وضعیت بازار را اعلام کند، اکنون با انتقادهای شدید از دولت، مدعی است که شاخص سهام باید بالا برود. وضعیتی که بیش از پیش بر استرس سهامداران افزوده است و سرمایهگذاران این بازار احساس میکنند در میانه یک رقابت جناحی قرار گرفتهاند.
در مجموع می توان گفت باتوجه به موارد مطرح شده در شرایط فعلی مشخص است که عوامل مهمی سبب ترس حاکم بر سهامداران و ایجاد صفهای فروش در بازار سرمایه شده است. اگرچه شاخص بازار سرمایه، دیر یا زود و پس از رفع ابهامات و التهابها، روند صعودی خود را از سر خواهد گرفت، اما سرمایهگذاران نیازمند حمایتهایی جدی از بازار هستند و در این میان علاوه بر دولت، نقش سایر قوا نیز بسیار اساسی و مهم است. به ویژه اینکه مجلس شورای اسلامی نیز میتواند با تصویب قوانین حمایتی جدی، به حمایت از این بازار بپردازد و از فشار روانی بر بازار بکاهد.