چه کسانی بزرگترین ضررهای تاریخ بازار سهام را دیدند؟
به گزارش نبض بورس، بازارهای مالی، بهویژه فارکس و مشتقات مرتبط با آن، همیشه با روایتهایی از سودهای نجومی و سقوطهای ویرانگر همراه بودهاند. اگرچه افسانههای زیادی درباره سقوط بازار سهام والاستریت در سال ۱۹۲۹ نقل میشود، اما تصویر ماندگار آن دوره صفهای طولانی معاملهگرانی است که پس از ورشکستگی شرکتها و صندوقهای سرمایهگذاری، امید خود را از دست داده بودند. از آن زمان تاکنون، ساختار بازارها تغییر کرده، سفارشگذاری دیجیتال شده و معاملات به بستر اینترنت منتقل شدهاند، اما یک واقعیت همچنان پابرجاست: اشتباه انسانی، ریسک بیشازحد و نظارت ناکافی میتوانند ضررهایی چند میلیارد دلاری به بار آورند. در ادامه، به برخی از بزرگترین و مشهورترین ضررهای تاریخ بازارهای مالی میپردازیم؛ رویدادهایی که هنوز هم بهعنوان درسهای بزرگ مدیریت ریسک شناخته میشوند.
نیک لیسون و فروپاشی بانک بارینگز
نیک لیسون یکی از شناختهشدهترین نامها در تاریخ ضررهای مالی است. او در اوایل دهه ۱۹۹۰، در سن تنها ۲۸ سالگی، بهدلیل اعتماد بیشازحد مدیران، کنترل عملیات معاملاتی بانک قدیمی Barings را در بورس ارز بینالمللی سنگاپور در دست گرفت. لیسون که بهعنوان معاملهگری جسور و خوششانس شناخته میشد، پس از مدتی با زیانهای سنگین مواجه شد. برای پنهان کردن این ضررها، از یک حساب مخفی با شماره ۸۸۸۸۸ استفاده کرد و آمار واقعی معاملات را گزارش نداد.
اوج فاجعه در سال ۱۹۹۵ رقم خورد؛ زمانی که لیسون روی رشد شاخص Nikkei ژاپن شرطبندی کرد. وقوع زلزله پیشبینینشده در کوبه باعث سقوط شدید شاخص شد، اما لیسون به امید بازگشت بازار، موقعیتهای خود را افزایش داد. این تصمیم اشتباه، ضرری معادل ۱.۳ میلیارد دلار به بار آورد و در نهایت باعث ورشکستگی بانک Barings با بیش از دو قرن سابقه شد. لیسون به ۶.۵ سال زندان محکوم شد و این پرونده به نمادی از خطرات نبود نظارت مؤثر تبدیل شد.
یاسائو هاماناکا؛ آقای کوپر و بازار مس
یاسائو هاماناکا که در بازار با نام «آقای کوپر» شناخته میشد، معاملهگر ارشد شرکت ژاپنی Sumitomo بود؛ شرکتی بزرگ در حوزه مالی، خودرویی و متالورژی. تخصص او معاملات مس بود و حتی شایعاتی وجود داشت که کنترل حدود ۵ درصد از کل بازار جهانی مس را در اختیار دارد. این تمرکز شدید، ریسک سیستماتیکی ایجاد کرد که در نهایت به شکست انجامید.
در سال ۱۹۹۶، خبر ضرر ۲.۶ میلیارد دلاری Sumitomo منتشر شد؛ ضرری که بازارهای جهانی را شوکه کرد. هاماناکا به هشت سال زندان محکوم شد، عمدتاً به دلیل جعل امضای رئیس شرکت در مکاتبات تجاری. با این حال، هنوز هم بحثهای زیادی درباره میزان دقیق تقلب و نقش واقعی او در دستکاری بازار وجود دارد و این پرونده یکی از پیچیدهترین رسواییهای مالی ژاپن محسوب میشود.
برایان هانتر و سقوط صندوق آمارانت
صندوقهای سرمایهگذاری پوشش ریسک یا همان هجفاندها، سابقهای طولانی در ضررهای بزرگ دارند و برایان هانتر یکی از چهرههای شاخص این حوزه است. او تحلیلگر اصلی صندوق Amaranth بود و در معاملات آتی گاز طبیعی تخصص داشت. پس از طوفان کاترینا و تخریب زیرساختهای نیواورلئان، قیمت گاز طبیعی افزایش یافت و سودهای کلانی نصیب صندوق شد. این موفقیت باعث شد هانتر سرمایه بیشتری برای معاملات در اختیار بگیرد.
اما بازار همیشه مطابق پیشبینی حرکت نمیکند. در ۱۴ سپتامبر، تنها طی ۲۴ ساعت، پیشبینیهای هانتر اشتباه از آب درآمد و بیش از ۵۶۰ میلیون دلار زیان به صندوق وارد شد. تلاش برای جبران خسارت در هفتههای بعد، شرایط را بدتر کرد و در نهایت ضرری حدود ۶.۵ میلیارد دلار به بار آمد که به ورشکستگی صندوق Amaranth انجامید. این ماجرا نشان داد که حتی تحلیلهای پیچیده نیز در برابر نوسانات غیرمنتظره بازار آسیبپذیرند.
کوئکو آدوبولی و ضرر ۱.۴ میلیارد دلاری UBS
یکی از رویدادهای مهم سالهای اخیر، پرونده کوئکو آدوبولی، معاملهگر بریتانیایی بانک سوئیسی UBS است. او متهم شد که با انجام معاملات غیرمجاز، ضرری معادل ۱.۴ میلیارد دلار به این بانک وارد کرده است. آدوبولی در مصاحبهای با BBC، برخلاف بسیاری از معاملهگران مشابه، اتهامات را بهطور کامل نپذیرفت و مدعی شد فشار سیستم بانکی برای کسب سود بیشتر، معاملهگران را به پذیرش ریسکهای افراطی سوق میدهد.
او معتقد بود که مدیریت ارشد بانک از بسیاری از معاملات او اطلاع داشته و تا زمانی که این معاملات سودده بودند، اعتراضی نکرده است. با این حال، پس از زیانده شدن موقعیتها، تمام مسئولیت متوجه او شد. آدوبولی در نهایت به جرم کلاهبرداری محکوم و به هفت سال زندان محکوم شد. این پرونده بحثهای گستردهای درباره فرهنگ ریسکپذیری در بانکهای بزرگ و مسئولیت مدیران ارشد ایجاد کرد.
درسهای نانوشته بازارهای پرریسک
مرور این نمونهها نشان میدهد که بزرگترین ضررهای بازار فارکس و بازارهای وابسته، اغلب نه بهدلیل یک اتفاق غیرقابل پیشبینی، بلکه نتیجه ترکیب خطرناک اعتماد بیشازحد، نبود شفافیت، فشار برای سودآوری و ضعف نظارت بودهاند. این داستانها یادآور آن هستند که در بازارهای مالی، مدیریت ریسک و پایبندی به اصول حرفهای، اهمیتی بهمراتب بیشتر از جسارت و شانس دارند؛ درسی که هر معاملهگر، از مبتدی تا حرفهای، باید آن را جدی بگیرد.|بورس24





