زمانی که با رشدهای عجیب و غریب برخی نمادها طی بازه های زمانی اندک به دلیل شناور پایین (2 و 3 ) درصد مواجه می شویم این سوال پیش می آید که چرا دامنه نوسان یک شرکت نباید با درصد سهام شناور تناسب داشته باشد.
به گزارش نبض بورس، نماد یک شرکت از بورس تهران زمانی به بازارهای دیگر منتقل می شود که بحث عدم شفافیت، گزارش دهی نامناسب و سودده نبودن شرکت مطرح باشد لیکن به نظر می رسد در صورت پایین بودن سهام شناور یک نماد نیز این اتفاق باید رخ دهد.
بسیاری از افزایش قیمت ها در بازار سرمایه طی ماه های اخیر در چارچوب افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی در شرکت های با سابقه ای که قبل از انقلاب یا دهه 60 و 70 تاسیس شده و اکنون با در اختیار داشتن دارایی های ارزنده و تجدید ارزیابی زمین کارخانه، تاسیسات، ساختمان مواجهند، توجیه می شود.
برخی دیگر از این افزایش قیمت ها ناشی از عوامل بنیادی، افزایش تولید به دلیل طرح توسعه یا فروش شرکت ها به دلایل فصلی و نیز رشد قیمت دلار نیمایی و تاثیر اهرمی آن بر سودآوری شرکت های صادرات محور است، افزایش سرمایه از محل سود انباشته نیز می تواند محرک افزایش تقاضا در برخی نمادها باشد.
در این میان برخی شرکت ها رشدهای عجیبی را طی فواصل زمانی اندک تجربه می کنند، دلیل این رشد ها شناور پایین کمتر از 5 درصد و عدم تمایل برخی سهامداران به عرضه و افزایش سهام شناور به دلیل از دست ندادن کرسی مدیریتی است.
اینکه چرا این موضوع در زمان پذیرش مورد توجه هیات پذیرش واقع نشده البته می تواند ناشی از تغییرات شرکت پس از عرضه در بورس و فرایند خصوصی سازی باشد لیکن پذیرش شرکتی که کرسی مدیریتی آن در اختیار یک فرد یا یک مجموعه باشد با شرط و شروطی سختگیرانه ای باید همراه باشد و در ادامه در صورت از دست دادن شرایط اولیه برای پذیرش در بازارهای اصلی باید به بازارهای پایین تر منتقل شود.
مثال بارز این گونه شرکت ها گروه صنعتی ملی و سیمان فارس است. صندوق بازنشستگی کشوری سهامدار عمده این شرکت است که 87.19 درصد این سهم را در اختیار دارد این در حالی است که شناوری سهم تنها 3 درصد است و قیمت آن از 2900 تومان در تیر ماه تا بیش از 9 هزار تومان در روزهای اخیر افزایش یافته البته قیمت این سهم پیک 9 هزار تومانی را نخستین بار در اواخر آذر ماه تجربه کرده است.
سیمان فارس دیگر نمونه بارز از این قبیل شرکت ها درصد شناوری این سهم تنها 2 درصد است و قیمت این شرکت اکنون بیش از 10400 تومان بوده ، سود محقق شده در 9 ماهه تنها 108 تومان بوده، شرکت سیمان فارس و خوزستان سهامدار اصلی این شرکت با 98 درصد مالکیت است.
محسن خدابخش، مدیریت نظارت بر بورس های سازمان بورس نیز در گفت و گو با خبرنگار نبض بورس در خصوص بازدهی عجیب برخی نمادها گفت: وظیفه سازمان و شرکت بورس ایجاد شفافیت و نقدشوندگی بازار است در این میان هر شخص باید خودش نسبت به دارایی خود دلسوزی و حساسیت داشته باشد.
وی ادامه داد: سهامداران باید به پیام های ناظر توجه کنند، نمادی بیش از ارزش ذاتی در حال معامله است و پس از رشد 20 درصد یا 50 درصد جواب قانع کننده ای به بازار نمی دهد، خود سهامداران باید فعال باشند.
خدابخش در پاسخ به اینکه با توجه به افزایش کدهای بورسی و تازه واردان این بازار که درک درستی از لزوم همخوانی قیمت یک نماد با سودآوری و سایر عوامل موثر در تقاضا ندارند، چرا محدودیتی برای معامله گران گذاشته نمی شود، گفت: مطابق با موازین فقهی هر فرد اختیار دارایی خود را دارد و نمی توانیم او را محدود کنیم توصیه ما این است که این سهامداران از طریق صندوق ها وارد باازر شوند یا با شرکت های سبدگردانی قرارداد منعقد کنند.
به گفته مدیریت نظارت بر بورس های سازمان بورس طی یک سال گذشته درصد سهام شناور شرکت ها در مجموع بازار 6 درصد افزایش یافته است.
به عقیده نگارنده این سطور، سازمان بورس می تواند برای جلوگیری از تکرار وقایع ناخوشایند در بازار نسبت به جابجایی برخی نمادها از بازارهای اصلی بورس و فرابورس به بازار پایه فرابورس اقدام کند ، ضمن آنکه دامنه نوسان شرکت ها باید با درصد شناوری سهام تناسب داشته باشد.