به گزارش نبض بورس، محمدعلی رضایی هنجنی | فیلم سینمایی The Flaw فیلمی هوشمندانه، مهیج و تأثیرگذار است. این فیلم درباره بانکدارهای حریص نیست؛ انگشت اتهام را بهسوی شروران نمیگیرد. بلکه به ما یادآوری میشود که حرص اساس همه سرمایهداری است و علل این وضعیت پیچیده هستند.
آیا میخواهید فیلمی درباره بحران مالی آمریکا در سال ۲۰۰۸ ببینید؟ پس امیدوارم این فیلم را ببینید، چون این یکی از بهترین فیلمهای مستند در این حوزه است.
دیوید سینگتون (کارگردان فیلم «در سایه ماه») فیلمی ساخته که هم بسیار سرگرمکننده است و هم بسیار بینشبرانگیز. این فیلم بدون هیچگونه نظر شخصی و پیشداوری ساخته شده و هیچگونه حقهبازی به سبک مایکل مور در آن وجود ندارد. در عوض، سینگتون گروهی از اقتصاددانان و کارشناسان را پیدا کرده است که ریشههای بحران را با زبانی ساده توضیح میدهند: «این یک بحران بدهی است، اما همچنین یک بحران نظریه اقتصادی نیز هست. این مصاحبهها با یک راهنمای تور که یک بانکدار سابق است و گروهی را در وال استریت همراهی میکند و همچنین با کلیپهای انیمیشن از دوران خوشبینی بیشتر در هم آمیخته شده است.
دیوید فیرهد، تدوینگر فیلم، کار فوقالعادهای با این مواد از ویدیوهای آموزشی دهههای ۵۰ و اوایل ۶۰ - عصر طلایی سرمایهداری - انجام داده است. این فیلمها اکنون بسیار بامزه هستند، اما در عین حال به ساختن تصویری از پیشینه تاریخی بحران کمک میکنند. ظاهراً از سینگتون پرسیده شده بود که آیا این انیمیشنها را به طور خاص ساختهاند، چون «بسیار زیبا با هم جور میشوند».
سینگتون با مهارت ما را از سالهای منتهی به بحران همراهی میکند و اصطلاحاتی مانند «فرضیه بازار کارآمد»، ایدئولوژی اقتصادی رایج دهه ۱۹۷۰ - خرد جمعی - را توضیح میدهد و سپس به دو دهه بعد میپردازد که در آن زمان ظهور جهانیسازی و صنعتیسازی شروع به ضربه زدن به نیروی کار آمریکایی کرد. این دوران فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ظهور چین بود. با کاهش دستمزدها، مردم شروع به سوار شدن بر موج سفتهبازی کردند. یک تبلیغ از آن زمان از ما میپرسد: «دوست ندارید بدون پول، ثروتمند شوید؟» حباب بدهکاری شروع به رشد کرد.
سپس مردم خط مقدم را میبینیم، کسانی که قربانی سیستم وامهای غارتگر شدند که خانههایشان را از دست دادند و زندگیشان نابود شد. در طول سالهای ریگان، کلینتون و بوش، توزیع مجدد ثروت به سمت بالا به شدت صورت گرفت و ثروتمندان بخش زیادی از پول خود را در املاک و مستغلات مانند عمارتهای همپتونز که برای بسیاری خانه دوم یا سومشان بود، سرمایهگذاری کردند. اشتباه فاحش این بود که فرض میشد قیمت املاک همیشه افزایش مییابد.
این فیلم درباره بانکدارهای حریص نیست. انگشت اتهام را بهسوی شروران نمیگیرد. بلکه به ما یادآوری میشود که حرص اساس همه سرمایهداری است و علل این وضعیت پیچیده هستند. سینگتون بدون اینکه کنترل خود را از دست بدهد، ما را از این مسیر میبرد و برخی از پیشفرضهای رایج را برمیگرداند، برای مثال، این بحران در درجه اول بحران فقرا نبود، بلکه بحران طبقه متوسط موفق بود. او به دهه ۱۹۲۰ برمیگردد، دوره دیگری از نابرابری شدید درآمد، زمانی که مردم تشویق میشدند با وامهای مسکن بیمه شده دولتی در خانهداری سرمایهگذاری کنند. بهعنوان یک نتیجه جانبی، میبینیم که چگونه این امر به ایجاد گتوهای شهری کمک کرد. منطقهای بدون یهودی، آسیایی و آفریقایی آمریکایی به معنای معامله املاک بهتر بود. این موضوع با ترکیب خلاقانهای از فیلمهای معاصر و آرشیوی نشاندادهشده است.
اگر هنوز مطمئن نیستید که چگونه حباب ترکید و چرا در وضعیت اقتصادی کنونی هستیم، توصیه میکنم این فیلم را ببینید.
سینگتون ما را از آغاز فاجعه ۲۰۰۸ همراهی میکند و نشان میدهد که مشکل اصلی، رونق وامهای مسکن و اوراق بهادار بانکی مبتنی بر این وامها بوده است. او بهخوبی تأکید میکند که بخش عمده این فعالیتها مبتنی بر بازپرداخت وام بوده است؛ یعنی گرفتن وام بیشتر و بیشتر برای یک ملک قبلاً وامدار، اغلب برای پوشش بدهیهای دیگر؛ بنابراین، این موضوع گسترش رؤیای مالکیت خانه نبود. عنوان فیلم از اظهارنظر سطحی آلن گرینسپن، رئیس فدرال رزرو، مبنی بر وجود یک «نقص» در سرمایهداری جهانی گرفته شده است، اما فیلم کاملاً مشخص نمیکند که منظور از «نقص» گرینسپن چیست و چگونه اشتباه است. اغلب احساس میکردم که فیلم نیروهای و جریانهای سرمایه را مانند یک نیروی طبیعی مانند آبوهوا توصیف میکند، نه چیزی که توسط نهادهای سیاسی مجاز و ایجاد شده است. فیلم «درون کار» فرگوسن در نشاندادن چگونگی ایجاد این وضعیت توسط سیاستمداران و مدیران عامل بانکها بسیار تیزبینتر بود. فرگوسن همچنین به طرز چشمگیری اقتصاددانان مغرور را به توضیح شکستهای خود به چالش کشید. سینگتون اجازه میدهد که آنها با لبخندزدن و تکاندادن سر، انگار که بالاتر از همه اینها هستند، از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنند. بااینوجود، فیلم آموزندهای است.