به گزارش نبض بورس، بازار سرمایهای که قرار بود ناجی اقتصاد مولد باشد و از طریق جذب سرمایههای سرگردان مردمی اقتصاد را در مقابل تحریمها مقاوم کند، به ابزاری برای سوزاندن سرمایههای مردمی تبدیل شده است.
امیرحسین قاضیزاده زمانی که کاندیدای ریاست جمهوری بود مدعی شد "در صورت انتخاب، اولین فرمان او به عنوان رییس جمهور، بازگشت یکصد و سی هزار میلیارد تومان پول خارج شده توسط ۲۰۰ کد حقوقی به بازار سرمایه است"! قولهای امیرحسین قاضیزاده به این مورد ختم نشد. وی در ادامه مدعی شد که "سه وکیل در قوه قضاییه در حال پیگیری مطالبات زیان دیدگان در بورس هستند. ساماندهی بورس و جبران خسارت زیاندیدگان کار سختی نیست، چون تمام بخشها در اختیار دولت است.۹۰ درصد بازار دست دولت است و اگر کسی در راس دولت باشد که با مجلس و قوه قضاییه همراه باشد ۳ روزه این موضوع پیگیری میشود."
ابراهیم رئیسی هم در زمانی که نامزد انتخابات ریاست جمهوری بود با حضور در سازمان بورس و تجمع مالباختگان اعلام کرد: "مسأله بورس یکی از دغدغههای جدی ماست و معتقدم باید تمام راهکارهای حل مساله به اعتماد افزایی سهامداران و مردم منجر شود تا کاملا به بازار سرمایه اعتماد داشته باشند. "
بازار سرمایه به مانند کودک یتیمی شده که سرپرست و دلسوزی ندارد. هر گروهی که میآید به فکر بهره بردن از آن است و تا جایی پیش رفته که حال امروز را پیدا کرده است.
بررسی متغیرهای بنیادی شرکتهای بورسی حکایت از پویایی و فعالیت است و در هر جایی از این کشور پهناور که بروید تولیداتشان را به وفور مشاهده میکنید، اما در عین ناباوری در بازار سرمایه از شرکتهای زیانده و نامطلوب محسوب می شوند! به راستی چرا؟ مگر میشود؟ این از منظر حقوقی و فقهی جدا جای بررسی دارد.
در شرایطی که تورم در اقتصاد کشور میتازد، نمادهای بازار سرمایه بین ۸۰ تا ۹۰ درصد افت دارند و با توجه به تورم ۳۰۰ الی ۴۰۰ درصدی این ایام، سرمایه سهامداران به هیچ تبدیل شده است.
بازار سرمایهای که قرار بود ناجی اقتصاد مولد باشد و از طریق جذب سرمایههای سرگردان مردمی اقتصاد را در مقابل تحریمها مقاوم کند، به ابزاری برای سوزاندن سرمایههای مردمی تبدیل شده است. با وجود روند صعودی بازارهای موازی مالی از طلا و دلار گرفته تا مسکن و خوراک و ... در هفتهها و ماههای اخیر، اکثر تحلیلگران انتظار صعود شاخص را داشتند اما به صورت عجیب و غیرمنتظرهای بازار دچار ریزش شده است و این موضوع حکایتی فراتر از مسئله اقتصادی دارد.
اینها همه حکایت از این دارد ضعف نظارت بر بورس و وجود برخی دستهای پشت پرده در رانتها و معاملات بازار سرمایه منجر به سقوط بورس شده است. سوء استفادههای برخی مسئولان و افراد پرنفوذ و نوسانات دست کاری شده بورس، جامعه را در بهت و خشم فراوانی فرو برده و افت شدید شاخص تبدیل به چالشی اجتماعی شده است.
باید در انتظار عملکرد دستگاه قضایی باشیم که چه رویکردی نسبت به سوءاستفادههای دو سال اخیر بورس اتخاذ خواهد کرد و آیا مسئولانی که چشم خود را نسبت به سوءاستفادههای بورس بسته یا حتی منافعی بردهاند توسط دستگاه قضایی محاکمه خواهند شد؟