به گزارش ایسنا، یک فرض ناگفته وجود دارد که غرب میداند چه کاری انجام می دهد زیرا نسبت به شرق سابقه طولانیتری در انجام آن دارد. تقریبا همه اقتصادهای توسعه یافته، در غرب اروپا و آمریکای شمالی هستند. با این حال وضعیت درباره سیاست انرژی به طور کلی تغییر کرده است. در چند سال گذشته اتحادیه اروپا عزم خود برای تبدیل شدن به منطقه کربن خنثی در جهان را جزم کرده و میزان قابل توجهی انرژی تجدیدپذیر ساخته و سرمایهگذاریهای عظیمی در هیدروژن سبز انجام داده و با هدف ترغیب عدم مصرف سوختهای فسیلی، سیاستهای پی در پی را تصویب کرده است.
در آمریکا حرکت بزرگ به سوی تجدیدپذیرها دو سال قبل با روی کار آمدن دولت جو بایدن آغاز شد. عبور از اقتصاد مبتنی بر سوخت فسیلی به اقتصاد مبتنی بر انرژی تجدیدپذیر، یکی از محورهای اصلی کارزار انتخاباتی بایدن بود و وی از روز اول، کار در این زمینه را شروع کرد و خط لوله کی استون ایکس ال از کانادا را ممنوع کرد و اندکی بعد حفاری نفت و گاز در زمینهای فدرال را ممنوع کرد.
در این بین، در شرق اوپک پلاس تشکیل شد که در آن دو تولیدکننده بزرگ جهان شامل روسیه و عربستان سعودی و تولیدکنندگان نفت آسیای مرکزی شامل قزاقستان و جمهوری آذربایجان حضور داشتند. اعضای این گروه همیشه هم عقیده نبودهاند و درست در زمان آغاز شیوع پاندمی کووید ۱۹، روسها و سعودیها وارد جنگ قیمت کوتاه مدتی شدند اما از آن زمان اوپک پلاس مانند یک دستگاه خوب روغنکاری شده کار کرده است.
اتحادیه اروپا، انگلیس و آمریکا به نصب توربینهای بادی بیشتر، پنلهای خورشیدی بیشتر و ظرفیت بیشتر شتافتند و خودروسازان که تقریبا همگی آنها در اروپا یا در آمریکا مستقر هستند، دهها میلیارد دلار سرمایه گذاری برای برقی کردن حمل و نقل اعلام کردند. این حرکتها بر مبنای توافق اقلیمی پاریس و با هدف کاهش میانگین دمای جهانی به میزان ۱.۵ تا دو درجه نسبت به سطح پیش از صنعتی شدن بود.
در حالی که غرب سرگرم این سیاست بود، اوپک پلاس تحت هدایت عربستان سعودی و روسیه به اندازهای نفت تولید کرد که در هر زمانی مناسب باشد. بعلاوه روسیه صنعت فلزات و اورانیوم خود را حفظ کرد و روابطش با خاور دور به خصوص چین را مستحکمتر کرد. در این بین، عربستان سعودی در دنیای معدنکاری به سهم خواهی پرداخت و دهها میلیارد دلار به انرژی تجدیدپذیر و سرمایه گذاری در فناوری هوشمند اختصاص داد.
این به معنای آن است که در حالی که غرب به بخش نهایی زنجیره تامین انرژی یعنی توربینهای بادی، پنلهای خورشیدی و خودروهای برقی متمرکز شد، شرق در مواجهه با روسیه و عربستان سعودی به شروع و میانه این فرآیند و روی مواد خامی که بدون آنها فرآیند گذار انرژی ممکن نیست، متمرکز شد. همزمان با این کار، این تولیدکنندگان به کاری ادامه دادند که به مدت دهه ها مشغول آن بودند و سوختهای فسیلی را برای جهان از جمله اقتصادهایی که عبور به سوی انرژی پاک را کلید زده بودند، تامین کردند.
اکنون غرب پی برده که مواد خام به عنوان بخشی از صنعت انرژی تا چه حد اهمیت دارند. شرکتهای حفاری نفت شیل آمریکا نمی تواند تولیدشان را به سرعتی که دولت بایدن میخواهد افزایش دهند زیرا با کمبود روبرو هستند. اتحادیه اروپا با هزینههای رو به رشد برق دست و پنجه نرم میکنند زیرا تولید تجدیدنظرها ضعیف بوده و همزمان تلاش میکند مصرف سوختهای فسیلی را کاهش دهد. اکنون این مصرف رو به رشد است اما به دلیل عرضه محدود، بسیار گرانتر از قبل شده و از قضا، آلایندگیها هم رو به رشد است.
دولت بایدن میخواهد نفت بیشتری از کانادا به آمریکا وارد کند اما خط لوله کی استون ایکس ال که برای این منظور میتوانست استفاده شود، با دستور دولت وی برچیده شد. دولت بایدن همچنین خواهان افزایش تولید داخلی مواد معدنی استراتژیک است اما به نظر میرسد معادنی را که برای انجام این کار ضروری هستند نمیخواهد. دولت آمریکا واردات نفت و فرآوردههای نفتی روسیه را بر سر حمله به اوکراین ممنوع کرده است اما این ممنوعیت از ۲۲ آوریل شروع می شود و تا آن زمان می تواند به انباری سازی واردات روسیه بپردازد.
در اروپا، سیاستمداران در تنبیه روسیه بر سر جنگ در اوکراین فعال بودهاند و تاکنون پنج دور تحریم علیه مسکو تصویب کردهاند که بسیاری از آنها بیشتر به اتحادیه اروپا آسیب می زنند تا روسیه. با این حال مقامات اتحادیه اروپا درباره تحریمهای نفت و گاز صحبت میکنند و هفته پیش به ممنوعیت واردات زغال سنگ روسیه رای دادند که در اوت اجرایی میشود. تحریم مذکور چندان منطقی به نظر نمیرسد زیرا روسیه ۴۵ درصد از زغال سنگ حرارتی اروپا را تامین میکند که برای تولید برق و گرمایش استفاده میشود. اتحادیه اروپا اکنون در جست و جوی جایگزینی برای زغال سنگ روسیه است در حالی که اندونزی (بزرگترین صادرکننده زغال سنگ جهان) قیمتهایش را به میزان چشمگیری افزایش داده و استرالیا که یک غول زغال سنگ دیگر است، هشدار داده است که زغال سنگ کافی برای عرضه به اروپا ندارد.
بر اساس گزارش اویل پرایس، غرب بیداری تلخی داشته و چشمش به روی یک حقیقت ساده باز شده است. این حقیقت که هر کس مواد خام را کنترل کند، همه چیز را کنترل خواهد کرد. و اگر کسانی که مواد خام را کنترل می کنند، دستشان را خوب بازی کنند، در کنترل باقی می مانند در حالی که وابستگی مصرف کنندگان این مواد خام به عرضه خارجی بیشتر میشود.