گفتگو با میترا تاتاری | اگر رئیس سازمان بورس بودم بازار را دو طرفه می کردم!

به گزارش نبض بورس، خبرنگار: پروانه محمدی کیا | در بازارهای مالی و بازار سرمایه ایران زنان بسیاری فعال هستند که پله های ترقی را یکی بعد از دیگری طی کرده اند و هم اکنون به عنوان افراد شناخته شده و موفق در این بازار فعالیت دارند. نبض بورس در یک پرونده به گفتگو با زنان فعال در بازارهای مالی پرداخته است تا بانوان بیشتری با تجربیات آن ها آشنا شوند. در این پرونده میترا تاتاری به ۲۰ پرسش نبض بورس پاسخ داده است.

از شما دعوت می شود تا هفتمین قسمت از این پرونده گفتگو با زنان فعال در بازار سرمایه را بخوانید. قرار است هر روز این گفتگوها راس ساعت ۱۸ از سایت نبض بورس منتشر شود.

۱- متولد کدوم شهر هستید؟

مشهد

۲- دوران تحصیلی ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در کدام مدارس طی کردید؟

دوران ابتدایی، دبستان حاتمی، مقطع راهنمایی را در مدرسه حاتمی و دروان متوسطه را در دبیرستان تقوا پیشگان گذرانده ام.

۳- دانشگاه چه رشته ای خواندید؟

مهندسی صنایع گرایش برنامه ریزی و تحلیل سیستم

۴- چه مدرک تحصیلی دارید؟ تا چه مقطعی ادامه دادید؟

لیسانس. تا لیسانس ادامه دادم، آن موقع دوست داشتم خیلی سریع وارد بازار کار شوم اما الان دوست دارم در رشته های مالی ادامه تحصیل بدهم.

۵- بهترین و بدترین ویژگی که دارید چیه؟

بهترین ویژگی من از نظر خودم این است که در هر کاری که وارد می شوم سعی می کنم تا آخر داستان را بروم و کلا اگر از یک کاری خوشم بیاید هیجان و انگیزه زیادی برای آن کار دارم و لذت می برم که برای آن کار وقت بگذارم. بدترین این است که به شدت نسبت به خودم سخت گیرم و توقعاتم از خودم زیاد است برای همین خیلی وقت ها بابت تاخیر در رسیدن به اهدافم خودم را سرزنش می کنم و ناراضی ام.

۶- چگونه با بورس آشنا شدید و کی به این بازار مالی وارد شدید؟

طریقه آشنایی من با بورس از طریق یکی از دوستان بود. البته من سال ها بود که خیلی دوست داشتم که وارد بورس شوم اما بیشتر از اسم بورس خوشم می آمد و اطلاعاتی نداشتم تا اینکه یکی از دوستان گفتند که در حال طی کردن دوره های آموزش بورس هستند که من روز بعد دقیقا شروع کردم به گذراندن دوره ها و آن قدر علاقه مند شدم که می توانم به جرات بگویم تمام کارهای خود را کنار گذاشتم و با تمام وجود علیرغم اینکه کارمند بودم، آموزش بورس را دیدم.  از سال ۱۳۹۵ وارد بورس شدم.

۷-  اولین سهمی که خریدید، کدام سهم بود؟

 اولین سهمی که خریدم وبملت بود.

۸-  اولین سهمی که ضرر کردید چی بود؟ چقدر ضرر کردید؟

اولین سهمی که ضرر کردم سهم ذوب بود. مقدار ضرر خیلی کم بود چون زمانی که ذوب را خریدم بازار در حال درجا زدن بود.

۹- در کدام سهم بیشتر ضرر کردید؟ چقدر بود؟ چه سالی بود؟

فکر می کنم سال ۱۳۹۷ اولین سهم را با ضرر زیاد بستم اما یادم نمی آید کدام سهم بود.

۱۰- اولین سهمی که سود کردید یادتان هست؟ چقدر سود کردید؟

اولین سهمی که سود کردم وبملت، ونفت و سهم دیگری بود که هم اکنون خاطرم نیست. البته سهم ذوب هم بود که تقریبا دو سال و نیم نگه داشتم و با سود خوبی از آن خارج شدم.

۱۱-  در کدام سهم بیشتر سود کردید؟ چقدر بود؟ چه سالی بود؟

ذوب بود.

۱۲- از چه زمانی آموزش دیدن را شروع کردید؟ سر کلاس کدام اساتید حاضر شدید؟

اولین استاد من آقای دکتر ترحمی در مشهد بودند و ایشان نقش بسزایی در علاقمندی من به بورس و بازارهای مالی داشتند. بعد از آن من کلاس اکثر اساتید را شرکت کردم و حتی کلاس هایی که در تهران برگزار می شد را به صورت آنلاین شرکت می کردم و یا به صورت مجازی تهیه می کردم. به مدت سه سال من در کلاس های هر آن کسی را که می شناختم چه در دروه های تابلوخوانی، تکنیکال، بازارهای جهانی، فارکس و ... شرکت کردم و نگاه کردم. علاوه بر آن کتاب های تحلیل تکنیکال را هر آنچه که موجود بود را خواندم.

۱۳-  از نظر شما الان سختی های آموزش دادن چیه؟

اتفاقا هم اکنون آموزش دادن خیلی ساده تر و بهتر شده است و دسترسی به موارد آموزشی خیلی بیشتر است. وقتی که من شروع کردم و می خواستم تابلوخوانی خود را قوی کنم خیلی تلاش کردم تا در دوره های مجازی شرکت کنم. چون بیشتر کسانی که تدریس می کردند در تهران بودند و کسی در مشهد نبود. هم اکنون از این نظر خیلی بهتر است، فقط سختی های آموزش دیدن را می توانم بازگو کنم. چون هم اکنون آن قدر نفرات آمده اند و دوره های آموزشی برگزار می کنند که توانایی تشخیص اینکه آیا این فرد سال ها در بازار کار می کند یا خیلی زود شروع کرده است و سپس وارد مرحله آموزش دادن شده است،  برای کسی که می خواهد آموزش ببیند سخت است.

۱۴- بهترین و بدترین خاطره دوره آموزش دادن چی بود؟

بهترین خاطراتم مربوط به سال ۱۳۹۷ است. در واقع از سال ۱۳۹۶ من آموزش را شروع کردم اما در سال ۱۳۹۷ به صورت رسمی تر آموزش دیدم. بچه هایی که آن زمان آمدند و کسی هم اطلاعات آن چنانی درباره آموزش نداشت، آن قدر ذوق و شوق داشتند که این من را خیلی هیجان زده می کرد. آن موقع من یادم است که در کلاس ها به آن ها توصیه می کردم که در سبد سرمایه گذاری خود بیت کوین و اتریوم هم داشته باشند که آن موقع کسی هم اسم اینها را نشنیده بود و از یک کلاس مثلا ۵۰ نفری که من میپرسیدم که بیت کوین چیست، شاید یک نفر می دانست. بعدا همه دیدند که آن سرمایه گذاری هایشان بر روی بیت کوین به چه جاهای خوبی رسید.

درباره بدترین خاطراتم باید بگویم که به مرداد ۱۳۹۹ به بعد باز می گردد که خیلی اتفاقات بدی رخ داد. به خصوص روی اتفاقاتی که مثلا در صندوق پالایش رخ داد خیلی ناراحت شدم. بخاطر اینکه این صندوق را خیلی ها با تخفیف از دولت خریداری کرده بودند و هنوز این صندوق به قیمت خریداری شده نرسیده است. خیلی ها آمدند و برای اینکه از بازار جا نمانند و سرمایه برای ورود به بازار جور کنند، خانه، ماشین و ... خود را فروختند و وارد شدند و هنوز که هنوز است روزهای سختی را می گذرانند و خیلی زندگی ها از هم پاشید.

۱۵- در بازارهای مالی دیگه هم فعالیت دارید؟ کدام بازارها؟

بله. هر چند اولین سرمایه گذاری من در بازارهای مالی در بورس ایران بود اما در کل اصل سرمایه گذاری من در فارکس بود. اول در ارز دیجیتال سرمایه گذاری می کردم بعد همان ارز دیجیتال را در فارکس تبدیل به دلار می کردم. آن سال ها ارز دیجیتال را بیشتر میان مدتی نگاه می کردم و بعد اتریوم هولد می کردم. اینجا هم خاطرات خیلی بدی دارم به خصوص درباره بسته شدن بروکر و بلوکه شدن حساب های ایرانیان.

۱۶-  بورس بهتر است یا بازارهای مالی دنیا؟ چرا؟

برای نوسان گیری روزانه و برای کسی که فول تایم تریدر می باشد، بازارهای جهانی مناسب تر است. چون برای یک دی تریدر یا نوسانگیر روزانه داشتن حد ضرر و پایبندی به آن است که خب شما در بازارهای جهانی هیچ وقت صف فروش ها را ندارید در نتیجه می توانید به حد ضرر پایبند باشید.

درباره بورس ایران هم باید بگویم که من عاشق این هستم که گروه های مختلف را جلوی روی خودم بگذارم و بررسی کنم. من با این سهم ها زندگی کردم و بیشتر عمرم را پای چارت های بورسی و معاملات بورس گذاشتم. واقعا بازار بورس را دوست دارم ولی مداخلاتی که صورت می گیرد من الان نمی توانم بگویم که در بازار بورس فعالیت سنگینی دارم.

۱۷-   اگر قرار بود سهم باشید، کدام سهم رو انتخاب می کردید؟ چرا؟

فولاد چون همیشه بزرگوار است و متانت خاصی دارد.

۱۸-  سختی های فعالیت در بازارهای مالی به عنوان یک خانم چیه؟

من در فعالیت هایی که انجام می دهم اجازه نمی دهم که این ذهنیت که حالا من چون یک خانم هستم، شکل بگیرد. در کارم و زمانی که می خواهم ارتباط بگیرم هم اجازه نمی دهم که به این فکر کنم که خب حالا جنسیت من چیست. اصلا سعی می کنم به این مسئله بها ندهم. در نتیجه من خیلی از این مسئله ناراحت نشدم.

اما خیلی خیلی واضح متوجه می شوم که وقتی که یک خانم یا آقا درباره مسئله ای مشترک نظر می دهند، برای مردم داستان ها متفاوت است. مثلا در زمینه تحلیل وقتی یک آقا نظر می دهد خیلی جدی تر گرفته می شود تا یک خانم. به تحلیل خانم ها به این دید نگاه می شود که مثلا آن ها برای سرگرمی این کار را نمی کنند. در مجموع ولی باور کنید به این مسائل من زیاد در ذهنم وزن و بها نمی دهم، بخاطر همین اذیت هم نمی شوم. من در هر کاری که انجام می دهم فوق العاده جدی هستم و درباره آن کار تحقیق می کنم. هر کدام از آقایانی که با هم همکاری داشتیم درباره تحلیل یک چارت متوجه شده است که من چقدر با جدیت و با تحقیق دارم این کار را انجام می دهم.

۱۹- به عنوان یک خانم فعال در حوزه بازارهای مالی، توصیه شما به سایر خانم ها درباره بازارهای مالی چیه؟

این پرسش خیلی خوب است. خانم ها به خصوص خانم هایی که خانه دار هستند و قصد دارند وارد کارهای دور کاری شوند مثل کار همین بازارهای مالی که شما رئیس خود هستید، متاسفانه کار را جدی نمی گیرند. یعنی مثلا فکر می کنند که در اوقات فراغت خود کمی آموزش ببینند و یاد بگیرند. در صورتی که این گونه نیست و باید خیلی جدی به این قضیه نگاه کنند و برای آن جدی وقت بگذارند.

من خانمی را می شناسم که ایشان با سه بچه و سن بالای ۳۵ سال شروع کردند به آموزش دیدن درباره بازارهای مالی و الان به یکی از بهترین کسانی که من می شناسم در بازارهای فارکس تبدیل شدند و درآمد فوق العاده بالایی دارند و عالی دارند کار می کنند. دلیل موفقیت هم جدی گرفتن ماجرا است و دو سال تمام آموزش دیدند و کار کردند. ولی خانم هایی که مثلا با دید یک کار هنری به این داستان بازارهای مالی نگاه می کنند، خیلی سخت است که موفق شوند.

۲۰- اگر جای رئیس سازمان بورس بودید چیکار می کردید؟

اگر جای رئیس سازمان بورس بودم و نهادهای دیگر قرار نبود در کار من دخالت کنند، خیلی کارها می کردم اما مهمترینش این بود که بازار را دو طرفه می کردم. اگر بازار دو طرفه بود شاید این اتفاقاتی که در دو سال اخیر شاهد آن بودیم شاید رخ نمی داد. سهم های به درد نخوری که پروژه می شدند و با سرمایه سنگین مردم بالا می رفتند و بعد رو سر مردم خالی می شدند نمی افتاد.

کار بعدی که انجام می دادم نظارت بر فعالیت کسانی که روی تصمیم گیری مردم تاثیر دارند و همچنین جلوگیری از قوانینی که یک دفعه و یک شبه به وجود می آیند. مثل قوانینی چون تغییر دامنه نوسان در سال گذشته و نامتقارن شدن آن و طولانی تر شدن زمان اصلاح بازار بود.

ولی اتفاقاتی که در بازار رخ می دهد، بیشتر کنترل و مدیریت آن در اختیار بانک مرکزی است و برای همین اگر بخواهم درباره اقداماتی که قرار است در بازار سرمایه رخ بدهد صحبت کنم باید بیشتر درباره بانک مرکزی و اقداماتی که انجام می دهد صحبت کنم.

• به عنوان آخرین سئوال اینکه اگر موردی بود نپرسیدیم و دوست داشتید بپرسم، بفرمایید.

به عنوان حرف آخر من از تریبون شما به همه کسانی که تاکنون با من بودند اعلام می کنم، که مبنای کار من صداقت بوده است. در یک بازار یک طرفه شاید گفتن این مسئله که بازار در حال ریزش است و زمان خروج است، خیلی به ضرر تحلیلگر باشد اما سعی کردم هر آنچه که برای خودم بهتر بود را به مخاطب هم منتقل کنم. به همه کسانی که بودند اعلام کردم که شما باید همه تحلیل ها را بشنوید و تصمیم گیری را شخصا انجام دهید. اما اگر صحبت های من باعث اشتباه عده ای شده است از هم اینجا از آن ها عذرخواهی می کنم و فقط این را بدانید که همه تلاش من این است که هر آنچه می گویم بر مبنای صداقت باشد و اگر اشتباهی هم بوده است قطعا عمدی نبوده است.