به گزارش نبض بورس، روند نوسانی بورس در ماهها و هفتههای گذشته نشان از وجود نوعی ترس در میان معاملهگران و سهامداران دارد.
جریان خروج پول از بازار سرمایه در این روزها شدت بیشتری گرفته است، همین مساله تالار شیشهای را با مشکل کمبود نقدینگی مواجه کرده است.
معاملهگران در بازار سرمایه به دلیل ترس از ریزش بیشتر در حال ترک کردن بازار سرمایه هستند. این مساله در ماه های گذشته به وضوح در میان معاملات دیده شده است. قدرت خریداران به شدت کم شده است و فروشندگان از هر فرصتی برای خروج استفاده می کنند. هر خبر مثبتی دراین بین، با ترس و هیجان موجود در بازار سرمایه به بدترین شکل ممکن سرکوب میشود.
کاهش چشمگیر نوسانگیری و نوسان سازی در بازار/چرا بازار خریدار ندارد؟
به نظر میرسد یکی از محورهای اصلی عدم جذابیت بازار، مقایسه اعداد و ارقام بازدهی در سال ۱۳۹۹ با سال جاری است. ارقام چشم گیری که برای حدود ۱۰ ماه قبل بودند و ممکن است باعث شود درحال حاضر عقلانیت، توجیه پذیری و فاصله اندک ارزش ذاتی و ارزش روز معاملاتی برای برخی سهام داران، مخصوصا سهامدارانی که برای کوتاه مدت درحال سرمایه گذاری هستند، خوشایند به نظر نرسد.
به دلیل جو حاکم بر بازار سرمایه، بسیاری از سهامدارانی که بدون کوچکترین اطلاعات و آموزشی وارد بورس شده بودند امروز از آن خارج شده و نوعی عقلانیت بر بازار حاکم شده است. این مساله را می توان در کاهش چشمگیر نوسانگیری و نوسان سازی در بازار مشاهده کرد.
تاثیر کم مولفههای رشد بر بازار
سال ۱۳۹۹ یکی از بینظیرترین سال ها در بازار سرمایه بوده است. رشد شارپ و ریزش ۴۵ درصدی شاخص کل و شکلگیری یکی از عمیق ترین رکودها در بازار از جمله اتفاقات بورس در سال گذشته بوده است. در سال ۹۹ روند صعودی بازار سهام در حالی شکل گرفته بود که این مساله تحت تاثیر مولفه های خاصی از جمله ورود میزان قابل توجهی نقدینگی به بازار از جمله عوامل رشد بازار بوده است.
نوسانات ایجاد شده در نرخ بهره بین بانکی و تغییرات در نرخ ارز از دیگر عوامل موثر در رشد بازار در ۵ ماه ابتدایی آن بوده است. افزایش قیمت کامودیتیها در بازارهای جهانی و رسیدن به سقف تاریخی از موارد دیگر رشد قیمت سهام در تالار شیشه ای بود.
این عوامل در کنار دعوت رئیس جمهور وقت و دولتمردان دولت قبل در راستای ورود مردم به بازار سرمایه، بازار در سال ۹۹ را به یک بازار خاص با بازدهی بالا تبدیل کرد. اما دوران ریزش شاخص در سال ۹۹ نیز یک دوره خاص را برای بازار سرمایه ایجاد کرد.
کاهش ۴۵ درصدی شاخص کل و ریزش تا ۷۰ درصدی بیشتر نمادها در سال ۹۹، بورس را به یکی از بیرحمترین بازارهای مالی تبدیل کرد.
اما در سال جاری بسیاری از مولفه های رشد که در بالا گفته شد، همچنان وجود دارد. تنها مولفه منفی که می توان از پاشنه آشیل این روزهای بورس از آن یاد کرد، به مساله خروج پول سهامداران حقیقی بر میگردد. ترس موجود در بازار به دلیل سقوط بورس در نیمه دوم سال ۹۹، همچنان در بازار موج می زند.
عقلانیت در بورس شکل گرفته است؟
تمامی عوامل مطرح شده در نهایت موجب شد تا P/ E بازار در سال ۱۳۹۹ نسبت به میانگین تاریخی خود بسیار بالاتر برود و در سال ۱۴۰۰ میانگین P/ E نسبت به میانگین تاریخی پایینتر آمده است، به این معنی که تعداد نمادهایی که کمتر ازP/ E نسبی یا میانگین خود هستند، بسیار افزایش پیدا کرده است.
به عبارت دیگر، درحال حاضر به نظر بسیاری از کارشناسان، شرایط برای سرمایه گذاران بلند مدت به دلیل اینکه P/E فوروارد شرکتها کمتر از پنج و متوسط TTM P/E شرکت ها کمتر از هشت است، خوب است بازار در وضعیت مناسبی قرار دارد.
ریسک بازار در حال کاهش است/چرا سرمایهگذاران از بازار سرمایه خارج می شوند؟
بخشی از خروج سرمایه و نقدینگی اشخاص حقیقی و سهامداران خرد متوجه افرادی است که بازار سال جاری را با بازار سال گذشته مقایسه میکنند و دوران حضور این افراد در بازار سرمایه مدت کوتاهی بوده است. این درحالی است که در حال حاضر شرایط عمومی بازار خوب است و به نظر بسیاری از کارشناسان در میان مدت، بازدهی خوبی نسبت به سایر بازارها خواهد داشت.
به عبارت دیگر، در چنین شرایطی اگر متغیرها مانند آنچه در هفته های گذشته بوده است، باشد، بازار کم ریسک خواهد بود. میزان نوسان بازار به شدت کاهش پیدا کرده و قیمت سهام نسبت به قیمت شروع هر روز خود نوسان کمتری را نسبت به گذشته به طور میانگین ثبت می کند که در این حالت می توان گفت ریسک بازار در حال کاهش و هیجان در حال فروکش کردن است.
بازار سرمایه آماده جهش و رشد
بررسی شاخصها نشان می دهد بورس در وضعیتی قرار دارد که اگر تغییری در متغیرها ایجاد نشود و شوک و هیجان منفی نیز به بازار ورود پیدا نکند، اکنون کف قیمتی سهام شرکتها بوده و بسیاری از نمادها در وضعیت ارزندگی قرار دارند.
با این حال به نظر می رسد بازار در مجموع مسیر صعودی تا فصل مجامع (۶ ماه آینده) دارد و از طرفی میتواند بازده مطلوب به پرتفوهایی که به صورت منطقی چیده شدهاند را اختصاص دهد؛ تاثیر روانی اقدامات دولت اگر سرمایهگذاران آن را به نفع یا به ضرر بازار ارزیابی کنند به شدت بیشتر از اثر واقعی خواهد بود. دلیل این مساله نیز به ترس و هیجان موجود در بازار برمیگردد.