به گزارش نبض بورس؛ آنطور که مجید عشقی، رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار در گفتگو با شبکه اخبار دارایی و اقتصادی (شادا)، اعلام کرده، پیگیریها برای حذف قیمت گذاری دستوری صنایع مختلف از جمله صنعت خودرو همچنان وجود دارد.
وی همچنین از طراحی یک بسته سیاستگذاری برای سهام عدالت خبر داده و بر این نکته تاکید کرده است که بازار سرمایه مسیری متعادل و رو به رشد خواهد داشت.
با توجه به اینکه حدود ۱۰۰ روز از استقرار دولت سیزدهم میگذرد، در ابتدا درمورد اقدامات بورسی که طی مدت مذکور از سوی سازمان بورس انجام شده ، بفرمائید.
هرچند حدود ۱۰۰ روز از استقرار دولت سیزدهم میگذرد اما شخصاً حدود ۴۰ روز است که در سازمان مستقر شدهام. با این حال باید گفت یکی از مهمترین متغیرهای مورد تأکید در بازار سرمایه، بحث ثبات بازار است. تمام تلاش سازمان در این مدت این بوده که با رایزنی با ذینفعان بازار از جمله سرمایه گذاران، سیاستگذاران و دستگاههای نظارتی، ثبات را در بازار برقرار و از نوسانات مقطعی و بی دلیل جلوگیری کند. فکر میکنم در این زمینه تا حدی هم موفق بودهایم اما نکته مهم در این رابطه این است که عوامل متعددی در نوسانات بازار دخیل هستند. برای مثال بحث کسری بودجه و تأمین مالی دولت، محل حرف و حدیثهای زیادی بوده است. در این راستا با توجه به سیاست وزارت اقتصاد، سازمان بورس نهایت تلاش خود را کرد اما به نظر میرسد برداشت سرمایه گذاران از این تأمین مالی، صحیح نیست. البته سازمان سعی کرده است شفاف سازیهای لازم در این راستا صورت بگیرد.
اتفاقی که درخصوص تأمین مالی در این مدت رخ داد، این بود که قرار شد کسری بودجه از طریق انتشار اوراق برطرف شود. تلاش این بوده است که همزمان با انتشار اوراق، بحث بازخرید اوراق قبلی هم انجام شود تا بین منابع تزریق شده به بازار و منابعی که از بازار خارج میشود، تعادل برقرار شود. سعی شده است به بزرگ شدن نهادهای مالی مانند صندوقها کمک شود تا جذب منابع برای آنها راحتتر شده و قادر به جذب این منابع باشند. از سوی دیگر، در این مدت در فرایند افزایش سرمایه شرکتها هم تسهیلات لازم صورت گرفت. هرچند به دلیل اتفاقات رخ داده در بازار پول و افزایش سود بین بانکی، تأمین مالی برای شرکتها دشوار شده و فشار روی بانکها زیاد است، اما امیدواریم در آینده با تعدیل بخشی این سیاستها، فشارها کاهش یابد.
اینکه بگوییم فروش اوراق هیچ ارتباطی به بازار سرمایه ندارد صحیح نیست؛ چراکه بازارها به یکدیگر مرتبط هستند. اما این ارتباط یک به یک و مستقیم نیست و تأثیر اوراق بسیار کم است. ذائقه ریسک سرمایهگذاران در بازار سرمایه بسیار متفاوت است. افرادی که ریسک پذیرتر هستند هیچگاه در قبال فروش سهام، اوراق نمیخرند. این درحالی است که مشتری صندوقهای سرمایهگذاری یا اوراق با درآمد ثابت، افرادی ریسک گریز هستند. بنابراین میتوان دو جامعه سرمایهگذاری متفاوت از هم را در نظر گرفت.
تا کنون حدود ۱۳۰ هزار میلیارد تومان همه انواع اوراق منتشر شده که عمده آن از نوع اخزا بوده(مطالبات پیمانکاران) که تأمین مالی دولت محسوب نمی شود. از این ۱۳۰ همت حدود ۵۱ همت اوراق تأمین مالی اسلامی دولت بوده و طی همین مدت که ۵۱ همت اوراق جدید منتشر و فروخته شده ۵۸ همت اوراق سر رسید شده قبلی تسویه شده است. بنا براین به صورت خالص بیش از انکه دولت جذب منبع داشته باشد، پرداخت پول داشته و عملاً صندوق ها جذب منبع داشته اند.
بله. باید روی این نکته تأکید کنم که این اوراق بر اساس کشش بازار عرضه میشود. برای مثال هفته قبل قرار بود ۱۰ هزار میلیارد تومان اوراق منتشر شود اما حدود ۷۵۰۰ هزار میلیارد تومان منتشر شد که بر اساس درخواست صندوقها، بانکها و سایر نهادهای مالی بود. از سوی دیگر کل این مبلغ، مجدداً به سیستم بانکی، بیمهها و صندوقهای سرمایه گذاری برگشته است. بنابراین این عدد به صورت خالص روی بازار تأثیری نداشت. باید به این نکته نیز اشاره کنم که بخشی از اوراق منتشره، اوراق نقدی نیست بلکه نزد پیمانکاران است. بسیاری از این افراد نیز اوراق خود را عرضه نمیکنند و تا زمان سررسید نزد خود نگه میدارند. بنابراین این اوراق با اینکه پذیرش شده است و در آمار نیز محاسبه میشود، روی بازار تأثیری ندارد چراکه برای تأمین مالی دولت نبوده است. طبق اخرین آمار بیش از 80 درصد پیمانکاران، اوراق را تا زمان سررسید نزد خود نگه داشتهاند.
ثبات در بازار باعث بازگشت اعتماد سرمایهگذاران عمده و خرد میشود. شفافیت اطلاعات مالی و اطلاعات منتشره شرکتها توسط سازمان پیگیری میشود. اگر اطلاعاتی که روی کدال منتشر میشود و اطلاعاتی که در اختیار سرمایهگذاران قرار میگیرد، شفاف باشد، سرمایهگذار میتواند اعتماد کند. منظور از اطلاعات شفاف، این است که صورتهای مالی شرکتها که در کدال منتشر میشود، مبهم و متناقض نباشد. درحال حاضر در چند صنعت از جمله صنعت بانکداری، تناقض وجود دارد. اگر این مشکل حل شود، اطلاعات مالی شفاف شده و در نتیجه اعتماد سرمایه گذاران به بازار برمیگردد.
مسلماً خیر. برای مثال، موضوع قراردادهای بلندمدت، تأمین خوراک صنایع، بسیار مهم است. تأکید سازمان بورس این است که روابط مالی به صورت بلند مدت مشخص شود تا یک شرکت پتروشیمی یا پالایشگاهی بداند نحوه محاسبه خوراک تا ۱۰ سال آینده به چه صورت خواهد بود ؟ اگر تکلیف این موضوعات به صورت بلند مدت مشخص باشد، سرمایهگذار نیز تکلیف خود را میداند. در این راستا سیاستی که سازمان بورس دنبال کرد و خوشبختانه سیاستگذاران دولتی از جمله وزیر اقتصاد، معاون اول رئیس جمهور و رئیس جمهور روی آن تأکید دارند این است که بتوانیم ثبات را در سیاستها به نحوی اعلام کنیم که سهامداران و شرکتها تکلیف خود را بدانند و قادر باشند در بلند مدت برنامهریزی کنند. رویکرد کلی دولت حذف قیمت گذاری دستوری است.
سرمایهگذاری در بورس یک سرمایه گذاری بلند مدت است و شخصاً نگاه و سرمایهگذاری کوتاه مدت در این بازار را توصیه نمیکنم. چراکه بازار در کوتاه مدت با نوساناتی مواجه است که سهامداران را اسیر خواهد کرد و باعث ضرر آنها میشود. بازار بورس در مقایسه با سایر بازارها در بلند مدت همیشه صعودی بوده اما در کوتاه مدت نوسانات غیرمنطقی داشته است. افرادی که سال قبل وارد این بازار شدند و به سرعت از آن خارج شدند، ضرر زیادی کردند درحالی که اگر این سرمایه گذاری ادامه پیدا میکرد قطعا به سود میرسید. وضعیت شرکتها درحال حاضر بسیار خوب است. تیر یا مرداد سال گذشته من به عنوان کارشناس جرأت نمیکردم کسی را به بورس دعوت کنم اما درحال حاضر شرایط با ثبات است و شرکتها سودآوری خوبی دارند. سازمان بورس مسئول اینکه شاخص "چند" باشد نیست. سازمان بر رفتار ذینفعان، شرکتها و سهامداران نظارت میکند تا قواعد به درستی رعایت شود. درحال حاضر علی رغم افزایش سودآوری شرکتها، اعتماد سرمایهگذاران و سمت تقاضا ضعیف است. اما در بازار موج فروش جدی وجود ندارد. باید با اقدامات اعتمادزا و اطمینان دادن به سهامداران که دولت درمورد شرکتها تصمیمات رادیکال نمی گیرد، بتوانیم اعتماد را به بازار برگردانیم. با برگشت این اعتماد، بازار مسیر خود را پیدا خواهد کرد اما نباید انتظار داشته باشیم بازار دوباره در عرض دو تا سه ماه چند برابر شود. این نه قابل تصور و نه مفید است. اما مسیری متعادل و رو به رشد را خواهد داشت.
بحث افزایش سواد مالی بسیار مهم است. سازمان بورس با کمک ارکان بازار سرمایه درحال برنامهریزی منسجم برای آموزش سهامداران است و مهمترین موضوع این است که دید سرمایهگذاری باید اصلاح شود تا سهامداران آگاه باشند که سرمایه گذاری در بازار سرمایه بلند مدت است و افراد باید پول مازاد خود را وارد این بازار کنند.
وضعیت سهام عدالت به چه صورت است؟ یک سال از آزادسازی سهام عدالت میگذرد اما هنوز امکان فروش آن برای مشمولان وجود ندارد.
درمورد سهام عدالت باید به مرور تصمیمگیری شود. اما به نظر من با توجه به ارزندگی این سهام و وضعیت کنونی بازار، مشمولان برای فروش عجله نداشته باشند و به سهام عدالت به عنوان یک سرمایه گذاری بلند مدت نگاه کنند. فروش سهام عدالت، مخصوصا در این نوسانات به ضرر مردم است. بحث بازارگردانی سهام شرکتهای سرمایه گذاری استانی و نحوه فروش سهام عدالت چه در روش مستقیم چه در روش غیرمستقیم درحال برنامه ریزی است. به طور کلی قرار شده است، بسته سیاستگذاری سهام عدالت طراحی و در شورای عالی بورس مطرح شود.
یکی دیگر از ابهامات بازار سرمایه، تزریق منابع صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت بازار است. در واقع قرار بود یک درصد از منابع صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت بازار سرمایه تزریق شود. این مصوبه در چه مرحلهای قرار دارد؟
این مصوبه درحال پیگیری است. البته بخشی از آن تزریق شده است و تلاش میکنیم این منابع به صورت مستمر و هر ساله به صندوق تثبیت تزریق شود. دولت سیاستی دارد که ارز صندوق توسعه ملی به ریال تبدیل نشود و منابع از محل ریالهایی که قبلا تبدیل شده است به صندوق تثبیت تزریق شود. اما به نظر من با بازگشت اعتماد و ثبات به بازار سرمایه نیازی به منابع صندوق نخواهیم داشت. هرچند صندوق تثبیت و توسعه بازار در جایی که لازم باشد ورود پیدا می کند اما تلاش این است که کمترین حضور را داشته باشد تا بازار به حالت عادی برگردد.
بیش از ۲۰ تا ۲۵ درصد تامین مالی از طریق بازار سرمایه انجام میشود. برنامه این است که این عدد با شیب نسبتا خوبی افزایش پیدا کند و تا سال آینده به نزدیک ۴۰ درصد برسد. به محض بازگشت اعتماد به بازار سرمایه، پذیرش شرکتهای پروژه محور آغاز میشود. در ماه آینده اولین شرکت سهام خود را به مبلغ اسمی عرضه میکند. همچنین به زودی شرکتهای مبتنی بر دانش و اینترنت وارد بازار خواهند شد و با مشارکت مردمی از بازار هم تامین مالی میکنند و کسب و کار خود را گسترش میدهند. شرکتهای دیگر که عمدتا تولیدی هستند نیز در صف عرضه قرار دارند و کارهای پذیرش آنها انجام شده است.
سازمان بورس در ادامه حمایت از سهامداران خرد از طریق انتشار اوراق اختیار تبعی، از دیگر شرکتها، مخصوصاً شرکتهای بزرگ که تاکنون اوراق اختیار تبعی را منتشر نکرده اند، خواسته است، در سررسید ها و قیمت های متنوع تر این اوراق را منتشر کنند. به زبان ساده، این اوراق، بیمه سهام شده و به سهامدار این اطمینان را می دهد که قیمت سهم در یک بازه زمانی مشخص به قیمت خاصی خواهد رسید. یعنی سهم ارزنده است و رشد متعادل خواهد داشت. سازمان درحال انجام و پذیرش این فرایند است و سعی میکند روند مستمری باشد. از طرف دیگر سعی میشود زیرساختهای فنی لازم برای پرداخت سود از طریق سجام فراهم شود که سهامداران ناچار نباشند برای دریافت سود به شرکتها و بانکها مراجعه کنند. البته این اراده باید از سمت شرکتها نیز وجود داشته باشد.
باید به این موضوع اشاره کنم که بازارهای متعددی در بورس و فرابورس وجود دارد. خواهش من از سهامداران این است که در بحث انتخاب سهم، ریسک بازارها را مد نظر قرار دهند. بسیاری از زیانهای سنگینی که سرمایهگذاران، مخصوصا سهامداران خرد متحمل شدهاند مربوط به بازار پایه بوده چرا که بازار پایه بسیار پرریسک است. سرمایهگذاری که اطلاعات کافی ندارد نباید وارد این بازارها شود. من به سهامداران توصیه میکنم به صورت غیرمستقیم و از طریق صندوقهای سرمایهگذاری وارد بازار سرمایه شوند.
همتون
ایکاش پولمو پشکل میگرفتم
به هزار دلیل
مثل اینکه خبر ندادی مردم تا خرخره رفتن تولجنی که شماها برامون ساختید، واقعا رفتی ببینی مردم چقدر متضرر شدن
الان آمدی برای ما لالالایی میخونی
1-حداکثر زمان برگزاری مجمع عمومی سالانه بعد از یکماه از اتمام سال مالی بعنوان نمونه شرکتی که سال مالیش از اول فروردین 1400بوده واتمام سال مالیش اخر اسفند 1400 میباشد مجمع ان باید در فروردین برگزار شود که متاسفانه الان اکثرا شهریور برگزار میشه
2- حذف قانون به حد نصاب نرسیدن اعضا در مجمع سالانه شرکت که معمولا مشاهده میکنیم دور اول رو عمدی سهامدارای درصدی تشریف نمیارن و مجمع رو عقب میندازن
3-حداکثر زمان واریز سود سهام یکماه باشد در حالیکه امروزه تا هشت ماه فرصت دارن و بعضی شرکتها میندازن ماه هشتم که ظلمه
4- هم قیمت شدن نرخ فروش ارز در سامانه نیما با بازار ازاد و صرافیها چه ظلمی بالاتر از اینکه صادر کننده باید ارزشو در سامانه نیمایی بفروشه که 15% زیر قیمت نرخ صرافیهاست اینم ظلم بعدی
5- اخذ مجوز به بانکها جهت سرمایه گذاری در بازار سرمایه
6- حداکثر زمان یکماه برای تعیین تکلیف سود سالیانه سهامی که بنا به تصمیمات درمجمع عمومی سالانه انباشته میشود و تقسیم نمیشود بعضا مشاهده میشود عر ساله مقداری سود تقسیم نمیشود و در حساب اعضای هیئت مدیره و سایر مورد سواستفاده جهت سود گرفتن از بانک و یا غیره میگردد که این هم ظلم دیگری به سهامدار خرد میباشد
7-کاهش زمان افزایش سرمایه
8-الزام شرکتها به تجدید ارزیابی زمین و تجهیزات شرکت در راس هر 5سال .امروزه متاسفانه در قانون تجدید ارزیابی اختیاریه که باید اجباری شود تا ارزش روز کارخانه برای سرمایه گذار مشخص شود چونکه در تجدید ارزیابی قیمت زمین و تجهیزات شرکت توسط کارشناسان ارزش گذاری میشود
9-بازگشت دامنه نوسان به -+5 چونکه اکثر سهامدارا همواره صف رو دوست دارن و بهش عادت کردن