به گزارش نبض بورس، بازار سرمایه چند وقتی است که معاملات کمرمقی را تجربه میکند و به جز برخی تک سهمها، شاهد اتفاق خاصی در باقی بازار نیستیم.
به نظر میرسد که برخی اتفاقات پیش آمده و همچنین ریسکهایی که پیش روی بازار سرمایه هستند باعث این تردید در عملکرد سرمایهگذاران شده است.
وضعیت اقتصادی و سیاسی ایران همواره دارای چالشهای جدی بوده و بازار سرمایه نیز به عنوان نمود اصلی اقتصاد کشور، تاثیرپذیری بالایی از این چالشها داشته و خواهد داشت.
قبل از این ریزش اخیر، بازار سرمایه با چاشنی صعود گروه خودرویی و زمزمه آزادسازی قیمت، روزهای خوبی را پشت سر میگذاشت. اما با دستور لغو افزایش نرخ شرکتهای ایرانخودرو و سایپا توسط ریاست جمهوری، بار دیگر عدم ثبات سیاستگذاری در تصمیمگیری، شوک جدیدی به بدنه بازار سرمایه وارد شد و بهانهای ایجاد شد برای شروع روند نزولی اخیر.
قبل از این اتفاق برخی از تحلیلگران با توجه به اظهارات مسئولین دولت جدید، نسبت به بهبود وضعیت اقتصادی امیدوار بودند اما گویی صندلیهای این منصبها با خود گرد فراموشی را به همراه دارد که هرکس بر روی آنها مینشیند، صحبتهای زیبای قبلی خود را فراموش میکند. به هرحال اندک خوشبینی موجود نیز با این اتفاق از بین رفت و عدم اعتماد به بازار سرمایه و تصمیمات احتمالی شدت گرفت. به نظر میرسد حالا معاملهگران به جای بهبود صنایع، چشمانتظار آمار تورمی نشستهاند تا بورس را بر موج رشد نقدینگی به پیش ببرند.
یکی از ریسکهای پیشروی بازار سرمایه که هر روزه رنگ جدیتری به خود میگیرد نرخ بهره اوراق اخزا است که هماکنون به بالای ۲۴ درصد رسیده است.
با توجه به وضعیت اقتصادی کشور و تورم افسارگسیختهای که طی یک سال گذشته ایجاد شد، بسیاری اعتقاد دارند که دولت راهی جز به کارگیری سیاست انقباضی از طریق افزایش نرخ بهره ندارد و احتمال ادامه جدیتر این سیاست را دور از ذهن نمیدانند.
با اینکه چندین بار صحبتهایی از طرف سیاستگذاران مبنی بر عدم علاقه دولت به افزایش نرخ بهره به گوش رسیده است اما افزایش مداوم نرخ اخزا و همچنین نرخ بهره بین بانکی، سبب شده است تا بازدهی مورد انتظار از بورس رقمهای بالاتری ببیند و این موضوع بورس را بیرمق کرده است.
خاطره قطعی برق در تابستان و مشکلاتی که این اتفاق برای تولید شرکتهای سیمانی و فولادی به جا گذاشت همچنان تازه است و اکنون زمان آن رسیده که با سرد شدن هوا و کمبود انرژی، شاهد قطع گاز بسیاری از این شرکتها باشیم تا بازار سرمایه بار دیگر نگران مشکلات کاهش تولید و فروش شرکتها باشد.
کشوری که صاحب دومین منابع گاز بزرگ در جهان است هماکنون با مشکل کمبود انرژی دست و پنجه نرم میکند و زیان آن به شرکتهای بزرگ و سهامداران آن میرسد.
دوباره شرکتهای سیمانی و فولادی در صدر این مشکل هستند و وزارت نفت نیز برای قطعی گاز این شرکتها زمانبندی مشخص کرده است. قطعا این اتفاق نیز همچون تابستان بر روی وضعیت تولید و فروش شرکتها اثر خواهد گذاشت و این عامل یکی از ریسکهای مهمی است که بازار سرمایه به جز عبور از آن چارهای ندارد.
اما مذاکرات را شاید بتوان بزرگترین دغدغه فعالان بازار سرمایه دانست. بدیهی است که روند بورس ما همواره با قیمت دلار و انتظارات تورمی گره خورده است و به دلیل تحریمها، انتظار زیادی از شرکتها برای بهبود وضعیت عملیاتی نمیرود.
به نتیجه رسیدن مذاکرات و شروع دور جدید از برجام میتواند رشد قیمت دلار را تا مقدار قابلتوجهی کنترل کند و فرسایشی شدن آن نیز ممکن است باعث افزایش قیمت دلار حتی تا کانال ۳۰ هزار تومان شود.
وضعیت موجود نشانهای از به نتیجه رسیدن مذاکرات در کوتاه مدت ندارد؛ به نظر میرسد که تحلیلگران اثر ریزش دلار را به رغم احتمال کم آن قابلتوجه میدانند و همین عامل باعث شده است که با احتیاط بیشتری دست به انجام معاملات بزنند.
منبع: بورسان