شکسته شدن سقف این کانال به سمت بالا (محدوده خط روند نزولی میانمدت) نشانه صعودی است و در صورت اتفاق افتادن این رخداد میتوان تایید کرد اصلاح قیمتی به پایان رسیده و هدف قیمتی را در ابتدا سقف قبلی یعنی محدوده ۵۲ هزار و ۵۰۰ واحد و پس از آن محدوده ۷۷ هزار واحد در نظر گرفت.
در مسیر رسیدن به این هدف قیمتی بعد از عبور از محدوده خط روند نزولی میانمدت و همچنین سقف قبلی، محدودههای قیمتی ۵۵ هزار واحد، ۶۰ هزار واحد، ۶۵ هزار واحد و ۷۰ هزار واحد، بهعنوان محدوده مقاومتی پر قدرت میتوانند مانع افزایش قیمتها شوند.
توجه داشته باشید به دلیل اینکه شاخص صنعت کاشی و سرامیک در تاریخ خود هیچگاه در این اعداد حضور نداشته، این محدودهها از اعتبار چندانی برخوردار نیستند اما شیوههای آماری و تکنیکی برای محاسبه محدودههای مهم در این مواقع وجود دارد و اکثرا تحلیلگران جسور از آنها بهعنوان محدودههای تحلیلی استفاده میکنند.
این اشخاص برای ترسیم خطوط تحلیلی خود به دنبال حداکثر یک یا دو تایید نشانه تکنیکی بدون در نظر گرفتن گذر زمان هستند، در مقابل تحلیلگران محافظهکار برای ترسیم خطوط تحلیلی حداقل دو نشانه تکنیکی یا گذر زمان را لحاظ میکنند.
اگرچه احتمال افزایش قیمتها بیش از احتمال رخداد کاهش قیمتها است اما در صورتی که کف کانال میانمدت به سمت پایین شکسته شود احتمالا فاز اصلاح که میتواند محدوده ۳۳ هزار واحد باشد، ادامه پیدا کند که اگر در این میان محدوده خط روند صعودی بلندمدت به سمت پایین شکسته شود، وارد فاز ریزش قیمت خواهیم شد و این حرکت نزولی میتواند تا محدوده ۲۵ هزار و ۷۰۰ واحد نیز ادامه یابد که احتمال اتفاق افتادن این سناریو بسیار کم به نظر میرسد.
در مسیر اصلاح تا محدوده ۳۳ هزار واحد، سه محدوده ۴۴ هزار و ۳۰۰ واحد، ۳۹ هزار و ۵۰۰ واحد و ۳۶ هزار و ۳۰۰ واحد، بهعنوان محدودههای حمایتی میتوانند مانع کاهش بیشتر قیمتها شوند.