یک کارشناس اقتصادی با بیان اینکه امکان اشتباه در تشخیص پروژه ها توسط شرکت های سرمایهگذاری استانی به دلیل عدم تخصص لازم وجود دارد، گفت:عملکرد این شرکتها باید شفاف و کنترل شود.
محسن شالباف، کارشناس اقتصادی درگفتگو با مهر، گفت: طرح سهام عدالت از این جهت که موجب توسعه فرهنگ حضور در بورس و افزایش نفوذ بورس در جامعه شده و باعث هموار شدن راه ورود به بورس برای هر کسی که سرمایه جدیدی به دست آورد میشود، طرح بسیار خوبی است و در صورتی که آزادسازی این سهام به خوبی مدیریت شود در آینده لنگری برای ثبات بیشتر اقتصاد خواهد بود.
وی در بیان تاریخچهای از اجرای طرح سهام عدالت، افزود: تعداد معینی از سهام بخشی از شرکتهای دولتی به مردم واگذار شد اما برای اینکه مردم بتوانند در مدیریت این شرکتها نقش داشته باشند، در هر استان، شرکتهایی واسطهای به نام شرکتهای سرمایه گذاری استانی تشکیل شد و مردم سهام دار آنها شدند و آن شرکتها، سهامدار شرکتهای سرمایه پذیر. در این ده سال که از اجرای طرح سهام عدالت میگذرد، شرکتهای استانی مناصب مدیریتی شرکتهای سرمایه پذیر را پر کردند.
نیاز به واسطه مدیریتی سهام عدالت، محل سوال است
شالباف با ابراز نگرانی از برخی ابهامات درباره نقش شرکتهای استانی در مدیریت سهام عدالت ادامه داد: در شرایط فعلی که آزادسازی سهام عدالت انجام شده است، ادامه فعالیت شرکتهای استانی محل سوال است. در حال حاضر ساختار بورس نیز به اندازه کافی توسعه پیدا کرده و مردم میتوانند سهام خودشان را مستقیماً بدون نیاز به واسطه مدیریت کنند. همچنین روشهایی وجود دارد که مردم میتوانند در مدیریت شرکتهایی که دارند به اندازه سهمشان ایفای نقش کنند در نتیجه حضور شرکتهای استانی موجب میشود که تنها یک حلقه واسطهای شکل بگیرد که کارکرد سابق را ندارد و تبعا مقداری هزینه نیز در پی دارد در نتیجه شأن و لزوم این شرکتها به اندازه قبل احساس نمیشود.
شالباف ادامه داد: مکانیزم اینکه مردم چطور میتوانند این شرکتها را مدیریت کنند و این شرکتها چگونه میتوانند در مدیریت شرکتهای سرمایه پذیر نقش داشته باشند، روشن نیست. این ابهاماتی است که درباره این شرکتها وجود دارد.
انتخاب مدیران شرکتهای سرمایه گذاری، باعث نگرانی است
وی با ابراز نگرانی از انتخابات شرکتهای سرمایه گذاری استانی گفت: یکی از مهمترین نگرانیها این است که سهامداران شرکتهای استانی ۴۰ میلیون از مردم هستند که باید در این شرکتها نقش ایفا کنند. انتخاب کردن مدیران این شرکتها باید توسط این ۴۰ میلیون صورت بگیرد. یک مکانیزم شفاف که ۴۰ میلیون نفر بتوانند در انتخاب مدیران شرکت کنند وجود ندارد خصوصاً وقتی نیاز است افراد صاحب صلاحیت، این مدیریت را برعهده بگیرند. این نگرانی وجود دارد که هر ساله یا هر دو سال یکبار توجه عمومی صرف انتخاب مدیریت شرکتهای استانی شود در حالی که ضرورت وجود این شرکتها مشخص نیست.
وی در پاسخ به این سوال که آیا در روش مستقیم نیز معضل انتخابات مجمع وجود دارد یا خیر گفت: انتخاب مجمع در شرکتهای بورسی که سهامی عام هستند، روش معینی است که سالها اجرا شده است. در این شرکتها چند سهامدار عمده وجود دارد که امکان مدیریت شرکتها را دارند و در صورت اضافه شدن ۴۰ میلیون دیگر به عنوان سهامدار، این سهامداران یا میتوانند تجمیع شوند یا به اندازه سهامشان ایفای نقش کنند و اگر سهامداران خرد در مدیریت شرکت نکنند، سهامداران عمده آنرا مدیریت میکنند
شالباف ادامه داد: اما شرکت استانی، شرکتی خواهد بود که همه سهامداران به یک اندازه، سهامدار خرد هستند وقتی شما میلیونها نفر سهامدار خرد برای یک شرکت خاص دارید و هیچیک از سهامداران، سهامدار عمده نیست، برای انتخاب اعضا هیئت مدیره نیاز به برگزاری چیزی شبیه به انتخابات محلی خواهد بود. صرف نظر از موضوع ایجاد یک دغدغه دورهای برای عموم، به جهت انتخاب مدیران این شرکتها، نسبت به کارامدی چنین فرایندی تردید وجود دارد. نگرانی این است که چنین فرایندی به انتخاب مدیران شایسته از بین متخصصین منجر نشود.
لزوم شفافیت و کنترل در انتخاب پروژههای شرکتهای سرمایه گذاری استانی
شالباف درباره نقشهای دیگر این شرکتها گفت: در مصاحبههایی که درباره عملکرد آینده شرکتهای استانی منتشر شده بنظر میرسد این شرکتها قرار است به شناسایی پروژههای سود آور نیز مشغول شوند و بعد از شناسایی این پروژهها بخشی از سرمایه مردم را درگیر این پروژهها کنند. این نقشی هم که برای شرکتهای سرمایه گذاری استانی در نظر گرفته شده، نیاز است که شفاف و کنترل شود.
وی افزود: اینکه به یک شرکت سرمایه گذاری استانی این اختیار داده شود که بر اساس تشخیص خودش پروژهای را انتخاب کند و بر آن سرمایه گذاری کند این خطر وجود دارد که به صورت اشتباه شناسایی کند یا در سرمایه گذاری پروژهها موفق عمل نکند خصوصاً چون تخصص این کار را ندارد.
این خطر وجود دارد که به دلیل عدم تخصص شرکتهای سرمایه گذاری استانی، در تشخیص پروژهها اشتباه صورت گیرد.
هر نقشی در اقتصاد، متناسب هر شرکتی نیست
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: مشخص نیست چرا باید چنین نقشی را برای شرکتهای سرمایه گذاری استانی تعریف کرد هر نقشی که در اقتصاد بنظر میرسد را نباید در شرح وظیفه هر شرکتی نوشت. شرکتهای استانی بهتر بود به صورت متمرکز در مدیریت همین شرکتهایی که سهامدارشان هستند ایفای نقش کنند و اگر خود شرکتهای سرمایه گذاری استانی مایل هستند در پروژههای استانی شرکت کنند وارد خرید سهام مثلاً صندوق پروژهای شوند که همین الان در بازار سرمایه وجود دارند، چه نیاز است که صندوق پروژههای جدید تأسیس شود و وارد مدیریت صندوق مدیریت پروژههای جدید شوند؟ بلکه میتوانند سهام صندوقهای موجود را خریداری کنند
وی تاکید کرد: تعریف نقشهای اضافه برای یک شرکتی که کار اصلی آن مدیریت سهام است به نظر میرسد از نظر اقتصادی وجه روشنی ندارد.