اکبر فیض‌یاب قلعه جویی در گفت و گو با خبرنگار نبض بورس، در این باره افزود: اینکه حاکمیت شرکتی در اقتصاد و شرکت‌های ما اتفاق می‌افتد یا نه، پرسشی است که باید برای یافتن پاسخ آن بنگریم که در شرکت‌های ملی، مثل ایران‌خودرو که سهامشان به ظاهر به بخش خصوصی واگذار شده است، تصمیم‌گیرنده کیست و انتصابات چگونه است؟ باید دید چه هدف‌هایی را دنبال می‌کنند و چه تغییری در شرکت به‌واسطه این تصمیمات ایجاد می‌شود؟
وی اضافه کرد: هر چند به ظاهر ممکن است سهام برخی شرکت‌ها مثل ایران خورو، سایپا و... واگذار شده باشد اما کماکان به چند دلیل، حاکمیت شرکتی بر آنها اعمال نمی‌شود. یکی اینکه واگذاری، خصوصی‌سازی یا بهتر بگوییم سهم‌دار شدن بخش خصوصی زیرمجموعه‌ای از اقتصاد کلان ماست که بدنه‌اش همچنان دولتی است؛ به همین دلیل نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم یک شرکت، حتی شرکت صددرصد خصوصی یا شرکتی که دولتی بوده و به بخش خصوصی واگذار شده است، حاکمیت شرکتی داشته باشد.
قلعه‌جویی به ابعاد دیگر این موضوع پرداخت و تصریح کرد: از طرف دیگر متاسفانه در واگذاری‌هایمان، چند پارچگی سیستم‌های مدیریتی و بلوکی دیده می‌شود و به همین دلیل وقتی صبحت از خصوصی‌سازی ایران‌خودرو می‌شود یک صدای واحد در آن شنیده نمی‌شود. درواقع چندین سهام‌دار عمده دارد و همین باعث می‌شود حاکمیت شرکتی در آن اعمال نشود.
این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: با وجود واگذاری و فروخته شدن سهام شرکتی مثل مس یا هر شرکت دیگری، همچنان دولت نقش پررنگی دارد. اگرچه ممکن است دولت سهم خیلی کوچکی در این شرکت‌ها داشته باشد اما به نظرمی‌رسد سهام طلایی ازآن دولت است و حرف آخر را دولت می‌زند.
به گفته وی، به نظر می‌رسد تا زمانی که ساختار، رکن اصلی و بدنه اقتصاد ما دولتی است یا طرز تفکر دولتی بر آن حاکم است، خیلی نباید منتظر حاکمیت شرکتی در سازمان‌ها و ارگان‌های مختلف و در مجموع در سطح اقتصاد کشور بود.
