به گزارش نبض بورس، یک ضرب المثل معروف وجود دارد که می گوید: "یک اسکناس یک دلاری در جیب هر کس ارزش متفاوتی دارد!"
چقدر این ضرب المثل درست است و چرا واقعا ارزش یک پول مشخص نزد افراد متفاوت است؟ یا چرا دیدگاه سرمایه گذاری و خرج کردن پول نزد افراد متفاوت است؟
اگر از افراد مختلفی پرسیده شود که اگر هم اکنون ۵۰۰ میلیون تومان به شما بدهند چه می کنید؟ پاسخ ها بسیار شگفت انگیز و متفاوت خواهد بود. قطعا افراد این پول را در حوزه های مختلفی چون خودرو، مسکن، سهام (بنیادی و غیربنیادی)، ارز دیجیتال، سفر رفتن و پرداخت بدهی و ... هزینه خواهند کرد.
حالا پرسش این است که چرا ۵۰۰ میلیون تومان نزد افراد مختلف ارزش متفاوتی دارد و در حوزه های مختلف سرمایه گذاری و هزینه می شود؟
در این زمینه با ثاراسادات میران کارشناس مالی رفتاری و بازارهای مالی مصاحبه کردیم.
ثاراسادات میران در این باره به خبرنگار نبض بورس گفت: کانمن و تورسکی از نظریه پردازان بزرگ دانش مالی رفتاری می باشند. همانطور که از نام این رشته مشخص می باشد این دانش یک علم میان رشته ایی می باشد که در بر دارنده علوم مالی و روانشناسی است. یکی از تئوری هایی که در بازار های مالی پر کاربرد می باشد، تئوری چشم انداز است. تئوری چشم انداز به تجزیه و تحلیل و تصمیم گیری افراد در دنیای مالی و اقتصادی تحت شرایط ریسک می پردازد.
از آنجایی که برخی از تصمیمات انسانها به ناچار می بایست تحت شرایط ریسکی اتخاذ شود، پس کسب اطلاعات و دانش در این زمینه می تواند تا حدی یاری رسان افراد جویای علم و عمل باشد.
در تئوری چشم انداز به این نکته پرداخته می شود که تابع ارزش در منطقه سود مقعر و در منطقه زیان محدب است. همچنین بیان می گردد که شیب تابع ارزش در منطقه زیان بیشتر از منطقه سود است و این تئوری اساس رفتار غیر عقلایی انسانها در شرایط زیان را توضیح می دهد.
همه ما شنیده اییم که به سودهایت اجازه رشد بده و جلوی زیانت را بگیر.
اما اگر جهت نقد کردن سهام خود در پی اخذ تصمیم باشیم، غالبا سهام سودده خود را نقد خواهیم کرد و منتظر می مانیم تا سهام زیان ده ما به نقطه سر به سر خرید بازگردد و این همان نقض قوانین اصلی بازار سرمایه است.
تئوری چشم انداز نحوه توصیف، ادراک، ذهنیت و ارزیابی افراد را از سود و زیان تعریف می کند. این تئوری به دو فرآیند فکری ارزیابی و اصلاح می پردازد.
تابع ارزش در تئوری زیان به این نکته می پردازد که ریسک پذیری در منطقه زیان در افراد در دنیای مالی بیشتر می شود.
به این معنا، افراد هنگامی که در منطقه زیان قرار دارند به جای خروج فوری و ریسک گریزی بیشتر، عموما عملکردی معکوس اتخاذ می کنند و ریسک پذیرتر می شوند و در ناحیه زیان باقی می مانند.
(همان جایی که حد ضرر معامله گران فعال می شود، اما افراد به جای پایبندی به حد ضرر خود، آن را تغییر میدهند یا اعمال نمی کنند.)
این نکته بیانگر این مطلب می باشد که تاثیر زیان بیشتر از سود است.
به عنوان مثال اگر ما در سهمی زیان را تجربه کنیم ممکن است هرگز آن شکست را فراموش نکنیم چرا که انسان ها ذاتا از شکست بیزار هستند. اما موفقیت های بزرگ در سهام را گاهی حتی، به راحتی به خاطر نمی آوریم.
و این مصداق گم کردن مبلغی پول می باشد، در صورتی که اگر همان مبلغ را پس از گم کردن در جایی دیگر در قالب پاداش یا هدیه دریافت کنیم، باز هم درد زیان و از دست دادن، برای افراد محسوس تر می باشد.
حال با توجه به این مقدمه و تئوری، با کارکرد نگرش و ذهنیت تا حدی آشنا شده اییم.
بپردازیم به این نکته که چگونه یک مبلغ یکسان مثلا صد دلار برای افراد مختلف ارزش متفاوتی دارد.
قبل از هر مطلبی باید بدانیم که عوامل زیادی در نگرش افراد در دنیای مالی تاثیر گذار می باشند این عوامل شامل: سن، جنسیت، وضعیت تاهل و تجرد، نوع کسب ثروت، نوع شغل، سرپرست خانوار بودن یا غیره می باشد .
قابل ذکر است میزان ثروت مادی یا میزان درآمد افراد بر ارزشی که برای مبلغی واحد در نظر دارند تاثیر گذار نمی باشد .
به عنوان مثال دو فرد در یک خانواده (یک خواهر و برادر یا دو خواهر ) به مبلغی که در اقتصاد دارای ارزشی واحد است، (صد دلار ) نگرشی یکسان ندارند.
مثلا اگر دو برادر مبلغ یک میلیارد تومان را در سرمایه گذاری جدیدی وارد کنند و هر دو مبلغ صد میلیون تومان دچار زیان شوند، واکنشی یکسان نخواهند داشت.
ممکن است یکی از انها فورا زیان شناسایی کند و از آن سرمایه گذاری خارج گردد اما دیگری با شناسایی عوامل موثر و بررسی نقاط قوت، ضعف، تهدید و فرصت های پیرامونی، با قوای بیشتری وارد همان سرمایه گذاری گردد .
پس با توجه به عواملی که ذکر گردید از قبیل سن و جنسیت، جغرافیا، فرهنگ، همسالان و ... موارد بسیار دیگری در نگرش افراد به یک واحد پولی معین (مثلا صد دلار) تفاوت ایجاد می کند.
همانطور که نیازهای افراد به همان میزان متنوع می باشد .
و این مهر تاییدی بر منحصر بودن رفتار سرمایه گذاران است که همانند اثر انگشتشان یکتا می باشد .
باسپاس از کارشناس محترم،که ادبیات اقتصادی کوتاه وتامل برانگیزی را بیان کردن،،امیدوارم برقرار باشن،،،،