به گزارش نبض بورس، مهدی سوری کارشناس بازار سرمایه گفت: بازار مدتی است که در یک محدوده نوسانی قرار گرفته که سهمهای بزرگ در ناحیه ارزندگی قرار دارند و سهامهای کوچک در حال جبران عقب افتادگی خودشان هستند.
وی ادامه داد: بورس چند روزی مثبت و چند روزی منفی است، اما شدت مثبت و منفی بودنها نشان از ترس و طمع سهامداران دارد. این ترس از عدم اطمینان نسبت به آینده سرچشمه میگیرد.
این کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این پرسش که علت ریزش 40 هزار واحدی روز گذشته شاخص کل بورس چیست؟ عنوان کرد: از تابستان سال گذشته در رابطه با همبستگی دلار با شاخص کل هشدارهایی داده بودیم و این روزها شاهد این امر هستیم که هر خبر مثبتی که منجر به رشد دلار میشود باعث رشد بازار سرمایه و هر خبری که باعث ریزش دلار شود، منجر به اُفت بازار میشود.
وی ادامه داد: ایجاد وابستگی شدید بین قیمت دلار و بازار سرمایه از اساس اشتباه است، اما زمانی که کل اهالی بازار سرمایه به یک تحلیل غلط پایبند هستند، با افزایش یا کاهش قیمت دلار، بازار به سرعت واکنش نشان می دهد. عمده دلیل ریزش دیروز بازار نیز قیمت دلار است.
این کارشناس بازار سرمایه تشریح کرد: نگرانی عمده ای که نسبت به بازار سرمایه وجود دارد، رویکرد دولت جدید به وضعیت بورس است. از اوایل سال ۱۴۰۰ نیز هشدار داده بودیم که رویکرد انتخابی دولت به بورس ممکن است بزرگ ترین تهدید برای بازار سرمایه باشد.
سوری با اشاره به قیمت گذاری دستوری عنوان کرد: مهم ترین موضوع، قیمت گذاری دستوری است، اگر اقداماتی برای حذف قیمت گذاری دستوری صورت بگیرد، میتواند باعث پویایی اقتصاد شود. حال اگر اخبار منفی در رابطه با اینکه تیم جدید به اقتصاد نگاه دستوری داشته باشد به گوش برسد، میتواند به بازار لطمه جدی وارد کند.
وی ادامه داد: در چند وقت اخیر شاهد صحبتهای غیرکارشناسی در رابطه با قیمت گذاری سیمان، فولاد و میلگرد هستیم که مرتبط با هدف ساخت یک میلیون واحد مسکونی است و خود این امر میتواند بی اعتمادی را در بازارسرمایه زیاد کند و باعث ریزش شدید شود.
سوری بیان کرد: دلیل عمده ریزش روز گذشته بازار، دلار و صحبتهایی در مورد قیمت گذاری دستوری است و جز این موارد علت خاصی وجود ندارد.
این کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این پرسش که آیا ریزش شدید بازار، ناشی از مشخص نبودن رئیس کل بانک مرکزی است؟ بیان کرد: بانک مرکزی مستقلی نداریم به همین علت تفاوت نمی کند چه کسی رئیس بانک مرکزی باشد.
وی ادامه داد: بانک مرکزی تابع دولت است و تاجایی که دولت ما به جای پیش گرفتن سیاست انقباضی مالی، طرح هزینه و سیاست انبساطی را بیان میکند، شاهد تورم خواهیم بود. به عنوان مثال ۲۰ درصد منابع بانکها به ساخت واحدهای مسکونی اختصاص یابد. زمانی که ما به بانکها تسهیلات تکلیفی میدهیم، منجر به تولید تقدینگی و بالا رفتن تورم و ایجاد مشکلات بسیار شدید در کسب و کارها خواهد شد. بنابراین پیش فرض این خواهد بود که رئیس کل بانک مرکزی هر کسی باشد با فشارهای دولت اقدام به تولید نقدینگی خواهد کرد، بنابراین تفاوتی نمیکند چه کسی در این مقام قرار بگیرد.
منبع:اقتصادنیوز