به گزارش نبض بورس، این روزها قطعی برق موجب شده است تا همه نگاه ها به استخراج رمزارزها به خصوص بیت کوین در کشور جلب شود. بسیاری دلیل این قطعی برق را به میزان مصرف برق برای استخراج بیت کوین گره می زنند و هر روز خبری مبنی بر کشف یک مزرعه غیرمجاز استخراج رسانه ای می شود.
من مهندس برق هستم و کارم در زمینه تجهیزات برقی و سیستم های امنیتی است. دو سه سال اخیر هم کار راه اندازی فارم (مزرعه استخراج بیت کوین) و کانفیک کردن ماینر را انجام می دهم.
حقیقتا بازار خوبی داشت و از طریق دوستان و آشنایان معرفی شد و اسقبال مردم هم از این کار خیلی زیاد بود.
به نظر من اوج این بازار به دو سال قبل برمی گردد که هم قیمت ها مناسب تر بودند و هم افراد کمتری از این بازار مطلع بودند و کسانی هم که از این بازار اطلاع داشتند درآمد زیادی کسب می کردند. اما نسبت به ارزش بیت کوین و درآمدی که ماینر ها داشتند، اوج سوددهی ماینر ها در اردیبهشت ماه سال جاری بود که قیمت بیت کوین تا 60 هزار دلار هم بالا رفت و خب قاعدتا خیلی برای کسانی که فارم داشتند سود به همراه داشت.
من افراد زیادی را در این کار دیده ام، از کارخانه دار های بزرگ که سرمایه های بسیاری دارند و فارم های حرفه ای راه اندازی کرده اند تا، افراد عادی که شاید وضعیت معیشتی خوبی هم نداشتند اما در یک منزل مسکونی حتی با یک یا دو دستگاه استخراج را شروع کردند و درآمد نسبتا خیلی خوبی هم دارند.
به طور مستقیم کار نکرده ام اما طبق اطلاعاتی که دارم این کار انجام می شود برای مثال یک نمونه فرودگاه پیام کرج هست که اصلا یک بخش از فرودگاه را به فارم اختصاص دادند که البته زیاد علنی نیست اما آنجا استخراج بیت کوین می کنند و اتفاقا شاید خیلی از ماینر هایی که در گمرک گیر می کنند هم بعد از مدتی وارد چرخه فارم فرودگاه بشوند.
به طور کلی سیستم مایینینگ جایی به صرفه هست که شما برق قوی با تعرفه ی خیلی پایین داشته باشید، که این امکان در اختیار کارخانه ها و شرکت های بزرگ قرار دارد و طبیعتا شهرک های صنعتی و شهرک های اطراف و شهر های صنعتی این امکان را دارند که افراد در آنها فارم راه اندازی کنند. اما داخل تهران هم مواردی بوده مثال همین دو هفته گذشته یک فارم در غرب تهران شناسایی شد که تقریبا 7 هزار ماینر داشت.
بله من در منزل شخصی هم نصب ماینر انجام دادم اما در منزل شخصی این کار خیلی سخت هست چراکه این دستگاه ها صدا و گرمای بسیاری تولید میکنند و باید حداقل یک اتاق خاص برای دستگاه ها در نظر گرفته بشود.
درآمد این کار خیلی خوب است چرا که به نسبت کار تخصصی هست و کسی که برای راه اندازی فارم چند میلیارد هزینه میکند طبیعتا هزینه زیادی هم برای نصب و راه اندازی می کند.
نصاب ماینر مثل همه ی نصاب های دیگر پیگیر قانونی یا غیر قانونی بودن فارم نمی شود مثل نصاب یک ماشین لباسشویی یا یخچال که هیچ وقت سوال نمی کنند که کالا قانونی خریداری شده یا غیر قانونی؟ و نصاب ماینر هم به این دید برای نصب می رود که فارم قانونی هست و حتی این احتمال هست که در یک فارم غیر قانونی به نصاب بگویند که فارم قانونی است و مجوز دارد که البته نصاب این امکان را ندارد که از این موضوع اطمینان حاصل کند.
با تعرفه برقی که برای فارم های قانونی وجود دارد خیلی از فارم هایی که مجوز دارند کم هست به این دلیل توجیه اقتصادی ندارد بنابراین من معتقدم 90 درصد فارم ها غیر قانونی هستند و البته آمار جهانی به این شکل هست که درصد بسیار زیادی از ماین دنیا در ایران انجام می شود و خب از جایی که مردم قدرت این کار را ندارند بخش قابل توجهی از این کار توسط دولت انجام می شود که مزایا و معایب خودش را دارد.
قیمت دستگاه ها همواره افزایشی بوده چرا که هم قیمت دلار و هم ارزش بیت کوین که افزایش پیدا می کنند قیمت هم افزایش خواهد داشت چرا که تقاضا بیشتر می شود. برند های موجود، اینوسیلیکون، واتس ماینر و انت ماینر هستند که در ایران هم پرفروش و پرطرفدارند.
تعداد وارد کننده های قانونی انگشت شمار هست و وارد کننده های قانونی فقط اجازه واردات دستگاه های خاصی را دارند که نسبت بازدهی به مصرف برق، معقولی دارند و اجازه واردات هر دستگاهی را ندارند و واردات قانونی صرفه اقتصادی کمی دارد چراکه اکثر وارد کننده ها به صورت غیر قانونی این کار را انجام می دهند و تعداد وارد کننده های غیر قانونی هم خیلی زیاد هست ، لزوما این کار توسط شرکت ها انجام نمی شود و هر فرد می تواند هر تعداد دستگاه وارد کشور کرده در بازار آزاد به فروش برساند.
اگر کسی این کار را برای راه اندازی فارم خودش انجام دهد امکان دارد اما معقول نیست چرا که اگر زمانی که صرف واردات دستگاه می شود دستگاه ها مشغول کار باشند اختلاف بین خرید و واردات جبران می شود. اما هر کسی که به تولید کننده دسترسی داشته باشد می تواند آنلاین سفارش ثبت کند و به صورت قانونی یا غیر قانونی دستگاه های مورد نیازش را وارد کند.
دقیقا! این دستگاهی هست که هر روز کار کردن همراه با سود و هر روز خاموشی آن همراه با زیان خواهد بود
از طریق آگهی در سایت ها امکان انجام این کار وجود دارد حتی برای خرید، فروش و نصب و البته دوستان هم معرفی میکنند.
الآن شرایط به صورتی هست که از هر صنف با این کار در ارتباط هستند مثلا من کسانی را دیدم که کارشان موبایل فروشی یا واردات سیم و کابل بوده و وارد این کار شدند یا دارند از این بازار برای کسب درآمد استفاده می کنند.
طرح ها و ایده هایی که برای ساخت اتاق های سرد و گرم استفاده می شود که هر فارم هم متفاوت این کار را انجام میدهد جالب هست.
کسانی که غیرقانونی کار می کنند پوشش خوبی برای فارم در نظر میگیرند یعنی: برای خارج نشدن صدای دستگاه ها اتاق سایلنت درست میکنند، تهویه خوب در نظر می گیرند و برای برق هم به صورت حرفه ای حتی از زیر زمین چندین متر کابل کشی می کنند. دولت هم می تواند گروه هایی تشکیل بدهد که به صورت دوره ای میزان مصرف برق مناطق را کنترل کنند و با مشاهده افزایش مصرف مناطق را بازرسی کنند و این کار ممکن هست چرا که فارم آنقدر عظیم و بزرگ هست که حتی اگر صاحبان از بازرسی مطلق باشند هم به سرعت نمی توانند فارم را مخفی کنند.
مصرف برق دستگاه های قدیمی از 5 آمپر و دستگاه های جدید تا 14 آمپر هست، بر طبق روال از برق نیروگاه ها استفاده می شود اما روش هایی هم اداره برق در نظر گرفته است که برای مثال می توان با استفاده از سلول خورشیدی برق تولید کرد، برق تولیدی را به اداره برق فروخت و به همان میزان برق مصرفی از اداره برق گرفت. یک سری هم از ژنراتور های دیزلی استفاده می کنند که این کار به خاطر قیمت پایین سوخت های فسیلی انجام می شود البته در خیلی از جاهای دنیا از انرژی باد و آتشفشان و منابع طبیعی دیگری که ایجاد گرمایش و آسیبی برای طبیعت ندارند استفاده میکنند.
خب مطمئنا برای فارم ها صرفه اقتصادی ندارد چون دولت برق را در اختیار همه قرار داده و این برق خیلی ارزان هست مخصوصا برق های صنعتی و آمپر های بالا و قیمت های پایین
تنها موردی می تواند تا حدودی از نظر صرفه اقتصادی برابری داشته باشد ژنراتور های گازوییلی هستند اما سلول های خورشیدی و ژنراتور های بادی هم این بازدهی را ندارند و هم بسیار هزینه بر هستند.
قطعی برق موضوعی هست که سالهاست مخصوصا در فصل تابستان با آن روبه رو هستیم و به نظر من درست نیست که آن را به استخراج ها مربوط کرد چرا که 10 سال قبل هم مشکل برق بوده و با این که زیرساخت ها بهتر شده اند و تولید برق هم قوی تر شده اما به نظرم ظرفیت برق کشور تامین کننده این موضوع هست اما نمی توان منکر این شد که ماینر ها بار اضافی بسیاری را تحمیل میکنند به شبکه.
وسوسه به انجام این کار شده ام اما به خاطر دردسر هایی که این کار دارد یا جریمه های موجود سمت این کار نرفته ام ولی راه های دیگری هم برای ورود به دنیای ارزهای دیجیتال هست که کاملا قانونی و بی دردسر باشند.
بزرگترین مشکلی که در این صنف وجود دارد نبود متخصص و کارشناس های درست است، اگر وزارت صنعت و معدن از افراد متخصص استفاده کند میتوان شرایط مناسب هر دستگاه را برای کسانی که قصد ورود به این کار را دارند محاسبه کرد اما نبود این افراد باعث شده هزینه های بیهوده برای این کار در نظر گرفته اند که کسانی که در فکر ورود به این صنعت هستند تمایل به غیرقانونی کار کردن دارند.
نمیتوان گفت رمزارزها ضرری برای محیط زیست دارند چرا که تنها بیت کوین و چند ارز دیجیتال دیگر هست که برای تولید و پایداری شبکه آن ها به ماینر نیاز هست و خب مطمئنا این برای محیط زیست آسیب زننده هست که به خاطر پیگیری های سازمان جهانی به سمتی حرکت میکنیم که منبع تغذیه این ماینر ها از موادی باشد که تجدید پذیر اند و به نسبت آسیب کمتری برای محیط زیست دارند.
صددرصد! الآن کشوری مثل السالوادر با این پس زمینه بیت کوین را در کشور رسمی اعلام کرده و با سوخت های کاملا تجدید پذیر و سازگار با محیط زیست شروع به راه اندازی فارم های بزرگ می کند و مطمئنا یکی از کشور های پیشرو در این زمینه در آینده خواهد بود.
حتما ارزهای دیجیتال دیگر هم استخراج می شوند با توجه به شرایط خاصی که دارند مثلا اتریوم مانند بیت کوین لزوما نیاز به ماینر ندارد و با گرافیک هم این کار انجام می شود و پایداری دیتای شبکه با هارد های اس اس دی می تواند انجام شود و خب این موضوع باعث شده تا اتریوم هم ارز محبوبی در ایران باشد.
به نظر من در آینده دور این اتفاق خواهد افتاد اما در در حال حاضر با این تعرفه برق ماینینگ به همین منوال ادامه پیدا خواهد کرد.
با توجه به خصوصیات خاص رمز ارز ها نه تنها در ایران بلکه در دنیا این موضوع در سال های اینده فراگیر خواهد شد و حتی پول کاغذی از بین خواهد رفت و البته الآن هم این کار یعنی خرید و فروش رمزارزها در ایران به صورت قانونی و از طریق صرافی ها انجام میشود اما نیاز دارد که قوانینی برای این موضوع تصویب شود که امنیت داشته باشد. به نظرم آینده روشنی دارد!
می توان به چشم یک سرمایه گذاری به آن نگاه کرد اما الآن به شکلی نیست که بتوان سرمایه خود را به کلی وارد آن کرد چرا که نیاز به قوانین و نظارت هایی دارد که مثال اگر دزدی اتفاق افتاد قابل پیگیری باشد.
کلا رمزارزها مثل پول هستند و در واقع همه چیز به پول وابسته است یعنی اگر شما قصد خرید خانه، ماشین یا هرچیز را داشته باشید برای این کار به پول نیاز دارید و رمزارزها جای پول را میگیرند پس میتوان گفت همه مشاغل با رمزارزها در ارتباط خواهند بود. به صورت خاص تنها صرافی ها و فارم ها هستند که مختص این کار در آینده میتوانند ایجاد شوند و همینطور تعمیرگاه ها و مراکز خرید و فروش ماینرها ولی در کل تمام مشاغل همان طور که خیلی از رستوران ها و فروشگاه ها شروع به کار کردن با ارزهای دیجیتال کردند.
در واقع می توانند چراکه این افراد دنبال کننده های زیادی در دنیا دارند و افراد بسیاری آن ها را قبول دارند و خب سیگنال های مثبت یا منفی آنها میتواند تاثیر بسیاری بر این بازار داشته باشد و همینطور کشور ها هم با قوانینی که وضع میکنند تاثیر خواهند گذاشت اما این شرایط به نظر من برای وضع فعلی این بازار هست چرا که حجم معاملات آن پایین است و تاثیرپذیری زیاد و زمانی که این بازار خیلی قوی تر بشود نظرات این اشخاص یا محدودیت کشور ها تاثیر بسیاری نخواهد داشت.
مطمئنا در این قضیه کشورهایی که اقتصاد ضعیفی دارند استقبال می کنند تا قوی بشوند و بالعکس کشور هایی که اقتصاد قوی و ارزش پول بالایی دارند مخالفت شدید می کنند اما چیزی که واضح هست این است که این روند انقدر قوی هست که هیچ شرکت یا شخص خاصی نمیتواند متوقفش کند.
خب به همین خاطر هست که تمام کشور ها حتی مخالفین، شروع به ساخت زیرساخت ها کرده اند، خیلی از کشور ها الآن رمز ارزهای خودشان را تولید می کنند و قوانین خودشان را وضع می کنند تا هم در این صنعت پیشرو باشند و هم ازرش و جایگاه خودشان را از دست ندهند.
شاید یک کم خنده دار باشد اما شما در فیلم ها خیلی اتفاقات را می بینید که از سال ها قبل به مواردی که آن زمان شاید معنادار نباشد اشاره شده در مورد ارزهای دیجیتال هم همینطور هست در آینده همه چیز دیجیتال خواهد شد و این واسطه پولی و بانکی از بین خواهد رفت و قطعا این اتفاق خواهد افتاد چون مردم این را میخواهند و نمیتوان جلو آن را گرفت.
به نظر من بله! اما به خاطر پشتوانه ی پولی که هر کشور باید در بانک جهانی داشته باشد قوانین و پایه هایی نیاز هست که مثال هر کشور هر چقدر که میخواهد ارز تولید نکند و این زمان بر هست شاید 20 یا 30 سال دیگر که پول کاغذی جای خود را به ارزهای دیجیتال بدهد و این هم برای بانک ها و هم برای مردم بسیار منفعت و سود خواهد داشت.
من دوست دارم که چون این صنعت، صنعت جدیدی هست و تا حدی خودم اطلاع دارم و میدانم که چقدر مردم نسبت به آن علاقه دارند یک سری کارگروه های ویژه و حرفه ای در نظر بگیرند که این صنعت را بررسی کنند، ما می توانیم پیشرو باشیم در دنیا و با توجه به شرایط کشور و علاقه مردم می شود یک سری زیرساخت ها را فراهم کرد که خیلی قوی در این امر جلو برویم و پیشرفت زیادی بکنیم و این میتواند آینده کشور و مردم را تغییر دهد.