به گزارش نبض بورس به نقل از دنیای اقتصاد؛ به اعتقاد تمامی فعالان بازارهای مالی، حد نوسان قیمت یک مداخله آشکار در ساز و کار تعیین قیمت است و در ضدیت با اصل بازار به شمار میرود. نتایج چند پژوهش علمی در ایران و خارج از ایران نشان میدهد، حد نوسان قیمت در بورس تبعاتی دارد که از مهمترین آنها میتوان به تسری نوسانها، تاخیر در رسیدن به قیمت واقعی و مداخله در انجام معاملهها اشاره کرد.
به این معنی که دامنه نوسان بهعنوان یک ابزار مداخلهگر در بازار موجب تسری نوسانات به دورهای طولانیتر میشود و به این ترتیب، فرآیند کشف قیمت و نقدشوندگی سهام آسیب میبیند. مدتهاست وجود این دامنه نوسان بلای جان بورس شده است.
زمانی که سهامدار در نوسان مثبت و منفی ۵درصدی، تلاش زیادی برای انجام معاملات تحلیلی به خرج نداده و ترجیح میدهد همان صف خرید و فروش را ملاک دادوستدهای خود قرار دهد. در معاملات بورس تهران در سالهای اخیر به دنبال ایجاد موجهای سفتهبازانه و کوتاهمدت روی سهام مختلف، بسیاری از سهامداران به جای پرسیدن از وضعیت شرکت به روند فعالیت بازیگران بازار سهام توجه میکنند.
به این ترتیب بسیاری از اهالی تالار شیشهای معمولا به جای خرید بر اساس تحلیل و منطق، با پیروی از صف خرید مقاصد نقدینگی خود را انتخاب میکنند.
برخی از سهامداران که غالبا ایجادکنندگان این موجهای سفتهبازی هستند، از رهگذر این موج نقدینگی، سود میبرند، اما در این راه بسیاری از سهامداران به ویژه تازهواردها قربانی میشوند. در این میان، نکته قابل تامل اینکه تبوتاب نقدینگی در پشت هر نمادی نهایتا فرو مینشیند؛ چرا که سهام هیچ شرکتی از بازگشت به ارزش ذاتیگریزی ندارد. این موارد بارها از سوی «دنیای اقتصاد» مطرح شده است اما سیاستگذار همچنان خیال تغییر شرایط را ندارد. شاید نگرانی از تبعات این موضوع در کوتاهمدت (به ویژه با شرایط نامناسب اقتصادی در کشور و ترس از اغتشاش) مانع این امر شده است. اما زمانهای طلایی برای رفع این محدودیتها و رسیدن به استانداردهای جهانی وجود داشت که متاسفانه نادیده گرفته شد و از دست رفت.