حراج سکه در بازار ملتهب طلا چه هدفی دارد؟
به گزارش نبض بورس، در حالی که نوسانات اخیر بازار طلا و افزایش شدید قیمت سکه نگرانیها را تشدید کرده، بانک مرکزی اعلام کرده است که تا پایان سال، حراج هفتگی سکه را در دستور کار قرار میدهد. این تصمیم در افکار عمومی با این پرسش همراه شده که آیا بانک مرکزی از افزایش قیمتها منتفع میشود یا این اقدام صرفاً تلاشی برای مدیریت بازار است؟ فردین آقابزرگی، کارشناس بازارهای مالی، این سیاست را بیشتر «نمایشی برای نشان دادن کنترل» میداند تا یک ابزار واقعی برای مهار قیمتها؛ با این حال تأکید میکند که مداخله بانک مرکزی بخشی از وظایف حاکمیتی است و نه تلاشی برای سودآوری.
نمایشی برای آرام کردن بازار؟
به گفته آقابزرگی، ورود بانک مرکزی به بازار سکه در دورههای بحرانی، از جنس مداخلهای است که بیشتر جنبه «نمایش نظم و کنترل» دارد؛ او میگوید:
«اینکه تصور کنیم حراج سکه برای سودآوری انجام میشود، مبنای کارشناسی ندارد. بانک مرکزی همانند عملیات بازار باز، وظیفه دارد در شرایط خاص برای مدیریت کوتاهمدت بازار وارد عمل شود.»
با این حال، به باور او این اقدامات زمانی کارایی دارد که اقتصاد زیرساختی سالم و پایدار داشته باشد؛ چیزی که امروز با تورم بالای ۴۰ درصد، رشد اقتصادی نزدیک صفر و نقدینگی سنگین ۱۲ هزار همتی بهسختی قابل مشاهده است.
حراج سکه یا ارزپاشی؟
آقابزرگی معتقد است تلاشهای بانک مرکزی برای کنترل قیمت سکه تفاوت چندانی با سیاستهای ارزپاشی ندارد. او تأکید میکند:
«وقتی قیمت جهانی طلا ثابت است، اما نرخ ارز جهش میکند، هر تلاشی برای کنترل قیمت سکه شبیه دستکاری در دماسنج است. دمای واقعی تغییر نمیکند؛ فقط عدد را بزک کردهایم.»
به همین دلیل، او این نوع مداخلات را واکنشهایی مقطعی میداند که ریشه مشکل را هدف قرار نمیدهند.
تحت فشار دولت و مجلس؛ نه به دنبال سود
این کارشناس تأکید میکند که هدف بانک مرکزی لزوماً انتفاع مالی نیست، بلکه این نهاد تحت فشار سیاسی قرار دارد:
«بانک مرکزی مجبور است وارد بازار شود تا نشان دهد در حال کنترل وضعیت است. در واقع، این اقدام بیشتر پاسخی به فشارهای دولت و مجلس است تا یک استراتژی کارآمد اقتصادی.»
چرا سیاستهای کنترلی بیاثر شدهاند؟
به گفته آقابزرگی، مرور عملکرد ۳۰ ساله سیاستهای کنترلی نشان میدهد:
تقریباً همه این سیاستها کماثر یا بیاثر بودهاند.
اقتصاد ایران بدون انضباط مالی و بدون اصلاح حکمرانی اقتصادی قادر به مهار تورم نیست.
فسادهای ساختاری، ناترازی بانکها و پروندههایی مانند «چای دبش» یا «ارز ۴۲۰۰» نشانههای ضعف حکمرانیاند.
او معتقد است تا زمانی که ساختارهای کلان و روابط اقتصادی بینالمللی اصلاح نشود، هیچ سیاست پولی و ارزی به نتیجه نخواهد رسید.
اقتصاد بدون تنفس جهانی، سیاست پولی مؤثر ندارد
آقابزرگی با اشاره به اهمیت ارتباطات بینالمللی گفت:
«اقتصادی که در انزوای تجاری قرار دارد و کانالهای ارتباطیاش محدود است، نمیتواند از ابزارهای بانک مرکزی بهره بگیرد. سیاست پولی بدون دسترسی به جریان آزاد مبادلات، عملاً عقیم است.»
او تأکید کرد که تا زمانی که روابط خارجی و زنجیره ارزش جهانی به شکل پایدار برقرار نشود، حراج سکه و مداخلات مشابه تنها اعداد تابلوی صرافیها را جابهجا میکنند، نه متغیرهای بنیادین اقتصاد را.
جمعبندی
حراج هفتگی سکه، بیش از آنکه ابزاری اقتصادی برای کنترل قیمتها باشد، نوعی «نمایش کنترل» در بازار ملتهب طلا محسوب میشود. بانک مرکزی نه به دنبال سودآوری، بلکه برای پاسخ به فشارهای سیاسی وارد این عرصه میشود. اما تا زمانی که مشکلات ساختاری، ناترازیهای بانکی و انزوای اقتصادی پابرجاست، این سیاستها اثرگذاری پایدار نخواهند داشت.
منبع: تجارت نیوز




