به گزارش نبض بورس، دونالد ترامپ همچنان بر فشار حداکثری علیه ایران تاکید دارد، اما اظهاراتش نشاندهنده تناقض در سیاستهاست. کاخ سفید در یک یادداشت ریاستجمهوری، از اقدامات سختگیرانهای برای محدود کردن برنامه هستهای و فعالیتهای منطقهای ایران خبر داد، اما چین بهعنوان خریدار اصلی نفت ایران چالشی مهم برای واشنگتن است.
کیت جانسون، کارشناس ژئوپلیتیک و انرژی، 9 فوریه در نشریه فارن پالیسی نوشت: دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، بار دیگر از سیاست فشار حداکثری علیه ایران حمایت کرده و هدف این راهبرد را کاهش منابع مالی تهران در حوزههای منطقهای و برنامه هستهای عنوان کرده است. بااینحال، سخنان دونالد ترامپ نشاندهنده رویکردی مبهم است که احتمالا از نبود یک راهبرد مشخص در برابر ایران حکایت دارد. کاخ سفید در یک یادداشت ریاستجمهوری اعلام کرد که مقابله با آنچه «فعالیتهای مخرب» ایران خوانده است را در دستور کار دارد و از نهادهای دولتی خواسته است اقدامات لازم را برای تحقق این هدف به کار گیرند.
در همین حال، دونالد ترامپ در مراسم امضای این سند اظهار کرد که تمایل دارد روابطی مسالمتآمیز با دیگر کشورها برقرار کند و تاکید کرد که ترجیح میدهد از اختیارات جدید خود استفاده نکند. تناقضهای موجود در سیاستهای اعلامی و اظهارات شفاهی ترامپ، ناظران را سردرگم کرده است. گریگوری برو، تحلیلگر مسائل ایران در گروه اوراسیا، معتقد است که محتوای یادداشت ریاستجمهوری با سخنان ترامپ همخوانی ندارد. به گفته او، این سند سیاستی سختگیرانهتر از آنچه ترامپ بیان کرده نشان میدهد، و این تفاوت در لحن و محتوای سیاست، پرسشهایی درباره اهداف واقعی او در قبال ایران ایجاد کرده است. هرچند یادداشت ترامپ به دلایلی مانند انقلاب اسلامی ۱۹۷۹، فعالیتهای منطقهای ایران و برنامه هستهای این کشور برای اعمال فشار بیشتر اشاره کرده، اما فاقد جزئیات مشخص برای تبدیل این اهداف به سیاستی عملی و اجرایی است.
یادداشت ریاستجمهوری بر اجرای کامل تحریمهای موجود و بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل مرتبط با نقض پروتکلهای توافق هستهای ۲۰۱۵ تاکید دارد. همچنین توقیف محمولههای نفت ایران در آبهای آزاد را خواستار شده است. بااینحال، منتقدان میگویند که چنین اقداماتی پیشتر نیز انجام شده است. آنان بر این باورند که رویکرد فعلی فاقد ابزارهای اجرایی است که بتواند سیاست «فشار حداکثری» را به سطح بالاتری برساند.صادرات نفت ایران، که بهطور عمده به چین انجام میشود، همچنان ادامه دارد و اقتصاد ایران را تغذیه میکند. روزانه حدود 1.7میلیون بشکه نفت صادر میشود و بیش از ۹۰درصد این مقدار به چین میرود. این وضعیت نشان میدهد که یادداشت ترامپ، بدون اقدامات عملی جدید و کارآمد برای محدود کردن این جریان، نمیتواند تاثیر معناداری بر رفتار تهران بگذارد. گریگوری برو، تحلیلگر مسائل ایران، با اشاره به همین نکته تاکید کرده است که این یادداشت ارزش عملی چندانی نخواهد داشت.
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ادعا کرده است که ایران در روند غنیسازی اورانیوم با غنای بالا بهسرعت پیش میرود. طبق توافق هستهای ۲۰۱۵، غنیسازی ایران نباید از سطح 3.67درصد فراتر میرفت، اما تهران اکنون حدود ۲۰۰کیلوگرم اورانیوم با غنای ۶۰درصد ذخیره کرده است. درحالیکه برآوردهای توافق ۲۰۱۵فاصله ایران تا ساخت بمب را یک سال یا بیشتر تخمین میزد، آنتونی بلینکن، وزیر خارجه سابق آمریکا، ادعا کرده که این بازه ممکن است به یک یا دو هفته کاهش یافته باشد.
نیسان رفعتی، تحلیلگر ارشد ایران در گروه بینالمللی بحران، تاکید دارد که مدتزمان «گریز هستهای» ایران از ماهها و سالها به روزها کاهش یافته است. بااینحال، وی خاطرنشان میکند که هنوز فاصله قابلتوجهی میان داشتن مواد شکافتپذیر کافی و ساخت یک سلاح هستهای کامل وجود دارد. برآوردهای رایج نشان میدهند که ایران، حتی در صورت تصمیمگیری برای تولید سلاح هستهای، همچنان به یک تا دو سال زمان نیاز خواهد داشت تا بتواند یک کلاهک عملیاتی و قابلحمل را تکمیل کند. متیو رید، معاون شرکت مشاوره انرژی «فارین ریپورتز»، معتقد است که استفاده از قانونSHIP میتواند صادرات نفت ایران را محدود کند.
نقش چین در این ماجرا چالشی بزرگ برای دولت ترامپ محسوب میشود. پالایشگاههای مستقل چینی، که در شرایط مالی دشواری به سر میبرند، بزرگترین خریداران نفت ایران هستند. این امر کاخ سفید را با یک معمای استراتژیک روبهرو کرده است: چگونه میتوان بدون تحریک چین بهعنوان بزرگترین واردکننده نفت ایران، فشار بر تهران را افزایش داد؟ رید، این وضعیت را «بازی پیچیدهای میان تعقیبکننده و اهداف متحرک» توصیف کرده است. تعقیبکننده، خزانهداری ایالات متحده است که به دنبال اجرای تحریمهاست و اهداف متحرک، شرکتها و کشتیهایی هستند که در تلاشند این تحریمها را دور بزنند. | خبرگزاری ایران جیب