به گزارش نبض بورس، نویسنده: مجتبی کاتب | اهمیت تجارت دریایی به عنوان ستون فقرات اقتصاد جهانی بر هیچ کس پوشیده نیست. دریا از دیرباز به عنوان اصلی ترین مسیر جهت انجام مبادلات اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی بین ملل مختلف دنیا مورد استفاده قرار میگرفته . به همین جهت امروزه شاهد آن هستیم که توسعه یافته ترین اقتصاد های جهان ، دارای بزرگترین و پیشرفته ترین بنادر و شهر های بندرگاهی هستند. در جهان کنونی ، بیش از ۸۰ درصد از مبادلات تجاری از طریق مسیر های آبی و دریایی صورت میپذیرند و کشور های توسعه یافته نظیر چین و آمریکا به طور میانگین بیش از ۵۵ درصد صادرات و ۶۱ درصد واردات خود را بر مبنای تجارت دریایی انجام میدهند دلیل این وابستگی نیز به صرفه بودن تجارت و تبادلات از طریق کشتی رانی و مسیر های آبی است.
از این رو ، توسعه بنادر در کشور میتواند نقش مهمی در رشد اقتصادی ، ایجاد اشتغال و ارتقای جایگاه بین المللی ایران یا به تعبیری افزایش قدرت چانه زنی در عرصه های جهانی را به ارمغان آورد.
بندر چابهار ، به عنوان تنها بندر اقیانوسی ایران با ظرفیت پهلو دهی کشتی های غول پیکر اقیانوس پیما تا عمق ۱۶/۵ متر و همچنین ویژگی های استراتژیک و ژئوپاتیک منحصر به فرد ، همچون نگینی درخشان در جنوب شرق ایران میدرخشد.
با وجود اقدامات صورت پذیرفته و تاسیس دو بندرگاه بزرگ و مجهز شهید بهشتی و شهید کلانتری و توسعه آن ها برای پذیرش سالانه ۸/۵ میلیون تن کالا در سال؛ که حدود ۶۰ % از ترانزیت کالا در کشور را شامل میشود ؛ اما ظرفیت های ژئو استراتژیک و ژئو اکونومیک منطقه چابهار ، که توانایی اثرگذاری در ابعاد بین المللی تجارت جهانی را دارد ، شایسته توجه ویژه و برنامه ریزی های دقیق تری میباشد.
یکی از بزرگترین معضلات توسعه نامطلوب این منطقه ، فقدان برنامهای جامع و دارای ضمانت اجرایی برای تمامی دولت ها در خصوص این سرمایه بزرگ ملی است. به همین خاطر با جا به جایی دولت ها ، طرح های توسعه چابهار یا دستخوش تغییرات اساسی میشوند و با به صورت کلی رها شده و نیمه تمام باقی میمانند. حال آنکه در عرصه رقابت جهانی ، بازیگران بزرگ اقتصاد دنیا همچون چین و هند ، هرگز پروژه های کلان خود را قربانی تعلل و سهل انگاری ما نخواهند کرد و به برای پیش برد اهداف مد نظر خود ، راه های دیگری را جست و جو کرده و اجرا میکنند.
به عنوان مثال کشور چین در سال های اخیر با وجود مزیت های نسبی بندر چابهار در مقایسه با بندر گوادر پاکستان ، در موارد مختلفی همچون قیمت انرژی ، سهولت دسترسی و وسعت چابهار جهت طرح های توسعه آتی ، به دلیل فقدان برنامه ریزی مناسب و نبود عظم راسخ برای توسعه و بهره برداری از بندر چابهار ، حجم زیادی از سرمایه خود را به اقتصاد پاکستان تزریق کردند تا گوادر را جایگزین چابهار کند.
حال آنکه در دهه گذشته ، مذاکرات طولانی و بی حاصلی میان ایران و چین بر سر ورود ایران به طرح زنجیره مروارید چین ( جاده ابریشم جدید ) صورت پذیرفت و سر و صدای رسانهای زیادی هم در خصوص توافقنامه های امضا شده برپا شد اما در نهایت هیچ اقدام مفیدی انجام نشد و تمام آن مذاکرات و جنجال های رسانهای به دست فراموشی سپرده شد.
در کنار توسعه ظرفیت بندرگاهی و بار انداز های منطقه چابهار ، فقدان زیر ساخت در حوزه های ارتباطی (زمینی ، ریلی و هوایی ) از دیگر مسائلی است که مانع از شکوفایی و بهره برداری از ظرفیت های بالقوه این منطقه شده است. حال آنکه مسیر ایران ، امن ترین و نزدیک ترین گذرگاه جهت دسترسی کشور های محصور در خشکی افغانستان و آسیای میانه به آب های آزاد میباشد.
در کنار این موارد امکان توسعه اقتصادی و ایجاد اشتغال از طریق صنایع وابسته به کشتی رانی ، مانند بانکرینگ و تعمیرات ، با توسعه بندر چابهار امکان پذیر است و کمک شایانی به پویایی اقتصادی و رفع معضل بیکاری خصوصا در استان سیستان و بلوچستان خواهد کرد.
عدم برنامه ریزی برای اجرای یک دیپلماسی اقتصادی پویا با همسایگان و کشور های منطقه با محوریت چابهار ، به منظور ایجاد منافع مشترک با آنها ، از دیگر مواردی است که باید به آن توجه داشت. حال آنکه نیک میدانیم ، در دنیای امروز معضلات امنیتی و ایجاد امنیت پایدار ، از مجرای دیپلماسی اقتصادی و ایجاد توافق نامه های مشترک اقتصادی قابل دسترس خواهد بود.
در جهان کنونی ، ژئو اکونومی ، نقشی کلیدی و بی بدیل در توسعه و پویایی اقتصادی و سیاسی کشور ها ایفا میکنند و کشور ایران با بهره مندی از موقعیت استراتژیک بی نظیر دریایی ، در صورت برنامه ریزی و مدیریت صحیح امکانات ، قادر به تغییر معنادار جایگاه خود در عرصه سیاست و اقتصاد جهانی خواهد بود.