به گزارش نبض بورس، در اولین روز معاملاتی هفته، بازار سرمایه با یک ریزش بیش از ۲۴ هزار واحدی شاخصکل همراه بود و شاخص هموزن نیز بیش از ۵هزار واحد افت را بهثبت رساند. برخی از فعالان و اهالی بازار سرمایه، پیشنهاد ادامه و تداوم دامنهنوسان یکدرصدی را دادند و از بازشدن دامنهنوسان به سهدرصد انتقاد کردند. یکی از موضوعات مهمی که میتواند مورد بررسی قرار بگیرد، تداوم یا عدمتداوم محدودیت دامنهنوسان است. همچنین صبح روز شنبه رضا عیوضلو، معاون نظارت بر بورسها و ناشران سازمان بورس و اوراقبهادار در گفتوگو با یکی از رسانهها، از تصمیم در مورد تغییر دوره تجدیدارزیابی خبر داد که این سیاست در انتظار تایید مجمععمومی سازمان حسابرسی است و در صورت تایید و تصویب، امکان تجدیدارزیابی سرمایهگذاریهای بلندمدت در هر ۳ یا ۵ سال یکبار فراهم میشود.
واکاوی ریزشهای زنجیرهای بورس
بهرنگ شادرو، کارشناس بازار سرمایه، علت ریزش بورس را ناامیدی بازار از کاهش نرخ بهره ارزیابی کرد و گفت: پس از اینکه دامنهنوسان در هفته گذشته به 3درصد رسید، بازار ابتدا واکنش مثبتی به این داستان داشت و صفهای خریدی را تجربه کردیم اما اصلیترین دلیل ریزش بورس در هفته گذشته و اولین روز معاملاتی هفته، میتواند به دلیل فروش سنگین اوراق باشد و بهنظر میرسد که این ریزش بیشتر به مسائل اقتصادی در داخل کشور ارتباط دارد و ارتباطی به ریسکهای سیاسی در خارج از کشور ندارد و احتمالا بازار از کاهش نرخ بهره در کوتاهمدت ناامید شدهاست، چراکه شنبه هفتهگذشته، بازار سرمایه روند مثبتی را بهثبت رساند.
شادرو در مورد تداوم یا عدمتداوم محدودیت دامنهنوسان گفت: بهنظر میرسد، محدودشدن دامنهنوسان در مواقع خاص اقدام مناسبی باشد، اما سرمایهگذاران این حق را دارند که بدانند در چه بازهای و با چه دامنهنوسانی روبهرو هستند تا بتوانند در بازه سه ماه آینده با توجه به محدوده دامنهنوسان برنامهریزی کنند. زمانیکه بازار دامنهنوسان یکدرصدی را تجربه میکرد و ریسکها و تنشهای سیاسی و نظامی کاهش پیدا کردهبود، شاهد خرید سهمهای ارزنده در بازار بودیم، در عین اینکه دامنهنوسان در محدوده یکدرصد قرار داشت و بازار جو کوتاهمدت را کنار گذاشته بود و یک دید میانمدت و حتی بلندمدت پیدا کردهبود. با توجه به اینکه پاسخ رژیم غاصب به حمله ایران در یک وضعیت مبهمی قرار دارد، بهنظر میرسد که ادامه دامنهنوسان تا زمان مشخصشدن این وضعیت، میتوانست اقدام مناسبی باشد، اما نمیتوان بررسی دقیقی داشت که دامنهنوسان اگر دوباره به کانال یکدرصدی بازگردد، چه اتفاقی رخ خواهد داد و یک موضوع پیچیده است و نمیتوان اظهارنظر دقیقی داشت.
کارشناس بازار سرمایه به مهمترین عواملی که به امنیت سرمایهگذاری کمک میکند، اشاره کرد و گفت: بیشتر از سایر موضوعاتی که ذکر شد، بازار سرمایه نیازمند ثبات، آرامش و امنیت سرمایهگذاری است تا آینده برای فعالان بازار سرمایه و سرمایهگذاران تا حدودی قابلپیشبینی باشد و تصمیمات خلقالساعهای اتخاذ نشود تا سرمایهگذار را دچار سردرگمی کند.
نحوه اثرگذاری تجدیدارزیابی سرمایهگذاری بلندمدت
اسفندیار شاهمنصوری، کارشناس بازار سرمایه در مورد تجدیدارزیابی سرمایهگذاری بلندمدت گفت: معمولا تجدیدارزیابی از دو محل صورت میگیرد، یک نوع تجدیدارزیابی از محل داراییهای ثابت انجام میشود و شرکتها در صورت تمایل و پذیرش به تجدیدارزیابی، دوره زمانی هر سه سال یکبار یا هر 5 سال یکبار برای این مساله انتخاب میکنند و طبق وحدترویه حسابداری، موظف به تکرار آن دوره سه یا پنجساله هستند. این مساله در صورتی رخ میدهد که افزایش ارزش دارایی به واسطه تورم بیش از 100درصد نشود، یعنی با فرض تورم 20 یا 25درصد سالانه، هر سه سال یکبار این تجدیدارزیابی صورت میگیرد، اما اگر در یکسالی تجدیدارزیابی صورت بگیرد و به واسطه یک تورم شدید، ارزش دارایی ثابت یک شرکت بیش از 100درصد رشد کند، شرکت موظف است که سالدیگر هم تجدیدارزیابی انجام دهد، بنابراین الزاماتی در حوزه حسابداری و استانداردهای حسابداری تجدیدارزیابی داراییها وجود دارد.
وی ادامهداد: اما در ارتباط با تجدیدارزیابی سرمایهگذاریهای بلندمدت، باید ذکر کرد که این مساله یک موضوع تخصصی است و باید دانست که به چه نوع سرمایهگذاریهایی، یک سرمایهگذاری بلندمدت گفته میشود. بهطور متعارف، در صورتی یک سرمایهگذاری در صورتهای مالی یک شرکت، بلندمدت نامیده میشود که اهداف خاصی برای بلندمدت از اکتساب یا خرید سهام آن شرکت تعریف شود و حسابرس بلندمدتبودن این سرمایهگذاری را بپذیرد. برخی از شرکتها وقتی سهام یک شرکت دیگر را خریداری میکنند و از خرید آن سهم ضرر میکنند، به علت اینکه آن را زیان شناسایی نکنند، آن را در بخش سرمایهگذاری بلندمدت صورتهای مالی خود ذکر میکنند، اما برای اینکه یک سرمایهگذاری را بلندمدت بنامیم، باید اهداف و استراتژی لازم را از بعد مدیریت شرکتهای زیرمجموعه خود یا زنجیره تامین داشتهباشد. بر این اساس شناسایی سود در بازههای زمانی کوتاهمدت در بخش سرمایهگذاریهای بلندمدت تقریبا غیرممکن است.
شاهمنصوری ادامهداد: اکنون فرض کنید که سهام شرکتی خریداریشدهاست که پس از گذشت 10سال، بهای تمامشده شرکت به صفر نزدیک شده یا ناچیز است، اما ارزش و قیمت سهم در بازار سرمایه قابلتوجه است. در این زمان، در صورتیکه تجدیدارزیابی داراییها روی سرمایهگذاری بلندمدت صورت بگیرد، ارزش دفتری سرمایهگذاری را به بهای تمامشده 10سال گذشته ثبت نمیکنیم و باید به قیمت روز آن را محاسبهکرده و به ارزش روز تجدیدارزیابیشده، در دفاتر حسابرسی بهثبت برسد و به همان نسبت حقوق صاحبان سهام یک شرکت افزایش پیدا میکند، به اینترتیب شرکت از محل تجدیدارزیابی سرمایهگذاری بلندمدت سودی را نمیتواند شناسایی یا تقسیم کند و تخصیص بدهد.
کارشناس بازار سرمایه افزود: تجدیدارزیابی سرمایهگذاری بلندمدت، سمت دارایی ترازنامه را بزرگ میکند و حقوق صاحبان سهام نیز به همان نسبت بزرگ میشود. مزیت این مساله شفافسازی و ابهامزدایی در ارزشگذاری شرکت است که باعث میشود سرمایهگذاران بهطور دقیقتری آن را تحلیل و بررسی کنند و قیمت روز داراییها و سرمایهگذاریهای بلندمدت شرکت را در اختیار سرمایهگذاران و تحلیلگران قرار میدهد. بزرگترشدن حقوق صاحبان سهام، در صورتیکه منجر به افزایش سرمایه و در نتیجه کاهش قیمت سهم انجام شود، بهمعنای آن است که تجدیدارزیابی دارایی یک مرتبه صورتگرفته و از سالبعد، با حقوق صاحبان سهامی روبهرو هستیم که بعد از تجدیدارزیابی بهدست آمده است و بهروز محاسبه شدهاست و نمیتوان از محل آن، سودی را شناسایی کرد.
منبع : دنیای اقتصاد