کد خبر: ۶۵۱۵۶
دکتر آلبرت بغزیان کارشناس اقتصادی در گفتگو با نبض بورس پاسخ داد:
در دهمین نمایشگاه کیش اینوکس در غرفه نبض بورس میزبان دکتر آلبرت بغزیان از اساتید برجسته اقتصاد بودیم. از او درباره این پرسیدیم که چرا می‌گویند نقدینگی رشد کرده، اما پول دست مردم کم است؟
۱۲ آذر ۱۴۰۲ - ۱۹:۵۵

به گزارش نبض بورس، در دهمین نمایشگاه کیش اینوکس در غرفه نبض بورس میزبان دکتر آلبرت بغزیان از اساتید برجسته اقتصاد بودیم. از او درباره این پرسیدیم که چرا می‌گویند نقدینگی رشد کرده، اما پول دست مردم کم است؟

چرا می‌گویند نقدینگی رشد کرده، اما پول دست مردم کم است؟

آلبرت بغزیان کارشناس اقتصادی در گفتگو با نبض بورس در پاسخ به این پرسش که چرا می گویند نقدینگی در حال رشد است اما پول دست مردم کم است، گفت: ما در اقتصاد و مباحث مالی دو تعریف برای نقدینگی داریم. یکی نقدینگی از دید اقتصاددان ها است و بانک مرکزی است که از جمع حجم پول و شبه پول به دست می آید. ولی این در حال افزایش است. یعنی کشوری را نمی توانید پیدا کنید که نقدینگی آن در حال کاهش باشد. یعنی آن پایه پولی که به عنوان پول پرقدرت ایجاد می شود و در یک ضریبی به نام ضریب افزایش پول ضرب می شود این آن نقدینگی می شود. یعنی یک ریال به چند ریال تبدیل شده است. هر چقدر سیستم بانکی قوی تر باشد و نظام بانکی به سمت اینترنتی و دیجیتالی گرایش پیدا کند و بتواند به سرعت این پول موجود را بگرداند نقدینگی افزایش می یابد. هر چقدر رشد اقتصادی بیشتر باشد و کشورهای GDP یا درآمد ملی بالاتری داشته باشند باید یک چیزی این را بچرخاند. کسی که هیکل درشت تری داشته باشد باید خون بیشتری هم در رگ ها داشته باشد. بنابراین رشد نقدینگی به نوبه خود خطرناک نیست. یا اگر نقدینگی ما بیشتر از یک کشوری است یعنی ما ضعیف تر و در خطریم تا آن، اقتصاد آن کوچک است. بنابراین نقدینگی ما که درباره آن صحبت می کنیم و خطرساز است این تعریف نقدینگی است.

ولی یک نقدینگی در حساب شرکت ها است و در صورت های مالی آن ها وجه نقد نوشته شده است، یا نوشته نقدینگی آن چیزی که می تواند تبدیل به برای پرداخت ها نقد شود. این برای شرکت ها کم است. یعنی شرکتی که با یک تورم و جهش ارزی مواجه است یا فروش کافی نکرده است برای پرداخت های خود نیاز به وجه نقد دارد. یعنی آن چیزی که شما دنبال آن می گردید که نقدینگی کو یا سر سفره مردم و جیب مردم نیست به آن پول در گردش یا وجه مورد نیاز برای گرداندان شرکت می گویند.

پس مشخص شد که شرکت ها می توانند کمبود نقدینگی داشته باشند، مجبورند قرض کنند، اوراق چاپ کنند، سرمایه گذار پیدا کنند. وقتی ما در این مجموعه ای که در آن حاضر هستید دنبال نقدینگی بگردیم آن نقدینگی است که ایجاد شده است و همان نقدینگی که مقصود اقتصاددانان است و نقدینگی که شرکت ها لازم دارند برای پروژه هاشان می شود آن تعریف حسابداری نقدینگی.

حالا این دو را می خواهیم آشتی دهیم. یعنی آن باید بیاید کمبود نقدینگی شرکت ها را برای اجرای پروژه ها، طرح های توسعه و حفظ وضع موجود را تامین کند. بنابراین در این نمایشگاه ها هدف این است.

نقدینگی زیاد است و خطرناک هم هست که اگر به سمت شرکت ها نیاید به سمت بازارهای موازی و سفته بازی می رود، همان خودروبازی، بورس بازی، ارزبازی، زمین بازی، آپارتمان بازی و ... . چیزی که تولید شده است و دست به دست می شود و معلوم است که ایجاد تورم می کند.

بنابراین هر چه ما چنین موقعیت ها را ایجاد کنیم که نیازمند به نقدینگی با دارنده نقدینگی که بانک ها و صندوق ها هستند ارتباط برقرار کنند به چند گروه کمک کرده ایم. به دولت کمک کردیم به خاطری که نقدینگی به سمت تولید رفته است، به نیازمند به نقدینگی که به جایی که بتواند با هزینه بالاتری تامین مالی کند یا بتواند تامین کند، کمک کرده ایم و به مردمی که این نقدینگی که نرفته است به سمت افزایش قیمت ها.

آیا نقدینگی به سمت بازار سرمایه بیاید می تواند خوب باشد؟

آلبرت بغزیان در پاسخ به این پرسش اظهار داشت: در ادبیات و در عمل هم حداقل دو جا برای تامین نیاز است: یا از طریق بانک است یعنی اقتصادی مبتنی بر بانک یا از طریق بازار سرمایه است یعنی اقتصاد مبتنی بر بازار سرمایه. بنابراین مردم ابتدا با بانک ها آشنا شدند و سپرده های ایجاد کردند و از این جهت بانک ها یک واسطه گری مالی برای وام دادن هستند. این وسط نرخ سود تسهیلات ایجاد می شود و بانک برای بقای خود دوست دارد کمتر بپردازد و بیشتر بگیرد. حالا هر چقدر هم بانک مرکزی این را پایش کند باز هم به بانک یاد می دهند که چگونه با مسدود کردن و قراردادهای موازی کار خود را انجام دهد.

بانک ها در کشور و گذشته ثابت کرده اند که زیاد تمایلی به وام دادن به تولید ندارند. تولیدکننده متضرر می شود و تا به خود بجنبد این تسهیلات سررسید شده است و باید اقساط پرداخت کند. یا در این چند سال اخیر خود بانک، بنگاهدار شده است و در املاک و مراکز تجاری برده است و هر کسی هم وام گرفته است و نتوانسته است پرداخت کند، بانک پروژه آن را گرفته است.

ولی اقتصاد مبتنی بر بازار سرمایه یعنی تامین مالی را بازار سرمایه انجام می دهد. خب اگر ما این سرمایه کوچک را به سمت بازار سرمایه ببریم این اتفاقاتی که در بانک ها می افتد، دیگر رخ نمی دهد. شرکت ها در عرضه اولیه تامین مالی می شوند و پروژه هاشان طبق همان انتشار اوراق و... تامین می شود و زمان خود هم بازخرید می شود و هر دو سود می برند. سومی هم اقتصاد کشور و مردم می شوند ضرری ندیده اند. بنابراین بازار سرمایه بهترین گزینه است که ما هم سرمایه گذار و سرمایه دارها را در اینجا داشته باشیم.

چرا تا الان دولت ها برای تامین مالی همگان را برای حضور در بازار سرمایه تشویق نکرده اند؟

این کارشناس اقتصادی در پاسخ به این پرسش نیز اظهار داشت: یک زمانی افراد فقط بانک را می شناختند و حتی به بانک هم اعتماد نداشتند و پول خود را در متکا می گذاشتند. تقاضای جامعه توسط یک سری پس اندازها محدود می شد و از طرفی آن که نیاز داشت پول پیدا نمی کرد و این گونه اقتصاد کوچک می شد. ولی وقتی موسساتی مثل بانک ها وسط آمد، این پس اندازها به جریان اقتصاد برگشت و اقتصادها رشد کردند.

بعد از آن مدیریت مالی آمد و تازه یک جریان جدیدی شروع شد. ولی بازارهای موازی ارز، طلا و سکه و زمین مانع می شدند که این گونه بازارهای دیگر مثل سرمایه رشد کنند، چون بازدهی زیادی داشتند و آن هایی که در بازار سرمایه بودند تلاش زیادی برای معرفی شدن نکردند. می توانست این کار از مدارس، دوره های آموزشی شروع شود و یا مدیرها آشنا نبودند.

بعد هم بازار سرمایه تازه رشد که کرد خیلی ها کد گرفتند و با بازار سرمایه آشنا شدند. سقوطی که جای بحث دارد باعث شد که سرمایه ها دیگر رقبتی نکنند و از آن به سراغ بازارهای دیگر بروند.

بنابراین چیزی که نیاز است معرفی ابزارهایی است که به شرکت ها معرفی کنند و بگویند که با این هزینه پایین و به سرعت می توانید به این مبلغ دست پیدا کنند.

پس بحث دولت است که باید در تبلیغات معرفی می کرد. بحث شرکت های تامین سرمایه است. آن هایی که به بانک ها وصل بودند بیشتر معرفی شدند تا آن هایی که به بانک ها وصل نبودند.

ولی در کل عدم آشنایی مدیران، به خصوص مدیران مالی تا کنون موجب شده که تامین مالی زیاد بر دوش بازار سرمایه نباشد. ولی خوشبختانه در سال های اخیر اکثر مدیران مالی شرکت ها فارغ التحصیل همین رشته ها هستند و بنابراین دوست دارند که از این طریق بازار سرمایه تامین مالی کنند.

 
پاسخ دهید
سایت نبض بورس از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.