به گزارش نبض بورس، روز گذشته ۱۰ آبان سیداحسان خاندوزی جلسهای را قبل از شروع معاملات بورس با مدیران هلدینگ ها، تامین سرمایهها و برخی شرکتهای بزرگ برگزار کرد. همچنین مجید عشقی رئیس سازمان بورس در برنامههای متعددی حضور یافت و از بازار سرمایه گفت.
پرسش این است که این جلسات و صحبتها چقدر میتواند برای بهبود اوضاع بازار سرمایه مفید باشد؟ در گفتگو با علی سعدوندی کارشناس ارشد مسائل اقتصادی و تحلیلگر سرمایه گذاری بین الملل به این پرسش پاسخ داده شد.
علی سعدوندی در گفتگو با خبرنگار نبض بورس در این باره اظهار داشت: برای پاسخ به این پرسش باید گفت که بستگی به این دارد که چه تصمیماتی در این جلسه اتخاذ شده باشد و در نهایت نهادهای بالادستی تا چه اندازه از بازار سرمایه حمایت کنند.
وی ادامه داد: واقعیت این است که اعتماد سهامداران به سیاستگذاران بازار سرمایه کاملا از بین رفته است. نمونه هم این است که اعلام میکنند که چهل روز است اوراق نفروخته ایم، ولی افراد با شایعه پراکنی میتوانند این مسئله را معکوس جلوه دهند.
این استاد بانکداری و اقتصاد کلان در پاسخ به این پرسش که چرا اعتماد از بین رفته است، گفت: دلیل این است که انتصابات از یک گروه و جناح خاص و یک جمع کوچک بوده است و این طبیعی است که یک جمع کوچک توانایی ارتباط با کل بدنه اقتصاد یک کشور ۸۵ میلیون نفری را نخواهد داشت؛ بنابراین یک مشکل ساختاری به خصوص در بدنه وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و سازمان بورس به وجود آمده است. همه با هم همسو هستند، ولی متاسفانه ارتباطی با جامعه و اقتصاد ندارند و نیاز به کسب وجهه دارند. برای اینکه وجهه کسب کنند باید با افراد دیگر از جمله فعالان بازار، اساتید اقتصاد، مدیران بخش خصوصی و ... در ارتباط باشند و تعامل جدی صورت گیرد. فعلا به نظر نمیرسد که این قضیه مورد پذیرش وزارت اقتصاد و بانک مرکزی قرار گرفته باشد؛ بنابراین نکته اول اینکه نیاز است تا این مسیر تغییر کند تا بتوانند با جامعه تعامل برقرار کنند و سخن خود را به گوش مخاطب برسانند. نکته دوم این است که در این سه ماهی که دولت بر مسند امور بوده است، نقطه نظراتی درباره اقتصاد و سیاست گذاریهای اقتصادی اعلام شده است که به شدت فعالان بازار را ترسانده است. سعدوندی ادامه داد: به طور ویژه میتوانم به نقطه نظرات وزیر صمت اشاره کنم که بیشتر با اقتصادهای دستوری و کنترل کامل دولت در اقتصاد و مداخله در طول زنجیره تولید همسو است.
علی سعدوندی افزود: نکته خوبی که روز گذشته وزیر اقتصاد به آن اشاره کردند و من به ایشان توصیه اکید میکنم که تا آخر همین هفته این مسئله را به اجرا در آورند، درباره قیمت گذاری خودرو بود. اگر از خودرو شروع کنند و به تدریج این مسئله به ده تا پانزده صنعت بورسی تعمیم یابد واقعا امید هست که اقتصاد کشور بر روی مسیر درستی قرار بگیرد و بازار سرمایه هم تا حدی آرامش پیدا کند. به جای گفتاردرمانی باید به سوی عمل حرکت کنند.
این کارشناس مسائل اقتصادی درباره تامین کسری بودجه از طریق مولدسازی و فروش اموال و داراییهای مازاد هم گفت: وزیر اقتصاد دو موضوع را همزمان مطرح کردند که یکی مولدسازی داراییها بود و دیگری فروش اموال و داراییهای مازاد. در زمینه مولدسازی دارایی ها، دولت حتی یک نفر در استخدام خود ندارد و اینکه چگونه میخواهد یک سازمانی در راستای مولدسازی داراییها به وجود آورد که این کار را انجام دهد، جای پرسش است. به باور بنده این مسئله مولدسازی داراییها در ایران یک پروژه ده تا بیست ساله است. اگر کسی میتواند بیاید و این کار را انجام دهد. من بعید میدانم که کسی در این کشور بتواند مولدسازی داراییها را در عرض شش ماه به حدی برساند که تامین کسری بودجه دولت از این محل انجام شود. وی ادامه داد: نکته بعدی این است که اگر از محل فروش اموال دولت بخواهد کسری بودجه تامین شود و همزمان سیاستهای ضدتورمی نیز دنبال شود، رکود بر بازار داراییها حاکم خواهد شد و خیلی به سختی بتوانند اموال دولت را بفروش برسانند. اگر این اموال دولت فروشی بودند که دولتهای گذشته تاکنون آن را انجام میدادند. پس مشکلات جدی بر سر این راه وجود دارد.
سعدوندی اظهار داشت: بهترین راه تامین کسری بودجه همین انتشار اوراق میباشد. متاسفانه انگار یک سناریو یا پروژهای موجب شد تا یک اوراق هراسی در اقتصاد ایران شکل بگیرد. وی ادامه داد: با قطعیت اعلام میکنم بیشتر آنچه که درباره اوراق گفته شد افسانهای بیش نبود و واقعیت خارجی نداشت. یا اگر هم واقعیت خارجی داشت در این سطحی که عنوان میشود نبوده است. به عنوان مثال نرخ بهره بین بانکی وقتی از ۲۰ درصد برسد به ۲۲ درصد، این در شرایط تورمی که نرخ تورم انتظاری ۴۵ درصد میباشد اصلا مسئله مهمی نیست و تاثیرگذار نخواهد بود. چرا؟ برای اینکه در تحلیلهای اقتصادی نرخ بهره واقعی که ماحصل کسر نرخ بهره اسمی از نرخ تورم است را مورد استفاده قرار میدهیم؛ بنابراین اگر بانکها (نه به اجبار که به اختیار) در حال خرید اوراق باشند اتفاقا این به نفع بازار سرمایه است، چون به نحوی این مسئله در حال ایجاد خلق پول است که البته این خلق پول باید با حساب و کتاب باشد. سعدوندی تاکید کرد: به هر حال این خرید اوراق توسط بانکها به ضرر بازار سرمایه نبوده است و ضرر این اوراق هراسی را سهامداران خرد با خروج شدید پول حقیقی از بازار میدهند. این خروج پول حقیقی به این معناست که ما فرآیند معکوس خصوصی سازی را آغاز کردیم و در نهایت این حقوقیهای بازار هستند که برنده خواهند بود، چون بسیاری از سهامهایی که از روز گذشته به فروش میرسد برعکس سال گذشته بسیار ارزان است. در واقع یک بازتوزیع ثروت در کشور در حال انجام است.
بیشتر بخوانید:
کردند هرچند بازاری را متلاطم میکنند،از اوایل
سال ۹۹ بورس را هدف قرار داده پول کلانی هم
در اون مقطع به جیب زدند ،حالا هم با احساسی کردن،سیگنال ترس اندک مانده سهامدار خردرا بازیچه امیال خود کرده اند
متولیان ناظرین ،هم تماشاچی این جریان،،،،
خلاصه اینکه بذار برو تو اینکاره نیستی