جراحی یا آرایش؟ نسخه سیف برای نجات بانکها
به گزارش نبض بورس، نظام بانکی ایران سالهاست با بحرانی عمیق و ریشهدار دستوپنجه نرم میکند؛ بحرانی که بهگفته ولیالله سیف، رئیسکل پیشین بانک مرکزی، با «آرایش حسابداری» نهتنها حل نمیشود، بلکه پنهانتر و خطرناکتر میگردد. او معتقد است صورتهای مالی فعلی بانکها، تصویر دقیقی از واقعیت اقتصادی ارائه نمیدهند و همین خطای تشخیص، سیاستگذاری را به بیراهه برده است.
⚠️ تمرکز اشتباه سیاستگذاران؛ کفایت سرمایه کافی نیست
در سالهای اخیر، بسیاری از تصمیمگیران بانکی، سلامت بانکها را صرفاً با یک شاخص میسنجند: نسبت کفایت سرمایه. اما این شاخص تنها زمانی معنا دارد که داراییهای بانک واقعی، قابل نقد شدن و درست ارزشگذاری شده باشند.
در شرایطی که بخش بزرگی از داراییها شامل مطالبات مشکوکالوصول، املاک منجمد و سرمایهگذاریهای بدون بازده است، بالا بردن عدد سرمایه از طریق تجدید ارزیابی داراییها، فقط یک بازی عددی است؛ نه تقویت واقعی بانک.
تجدید ارزیابی داراییها؛ زیباسازی یا فریب؟
افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی، بدون ورود پول جدید، نه قدرت وامدهی بانک را بالا میبرد و نه توان جذب زیان را افزایش میدهد. بهگفته سیف، این روش در بهترین حالت «آرایش ظاهری ترازنامه» و در بدترین حالت «پوشاندن بحران» است.
تجربه جهانی هم نشان داده که چنین سیاستهایی فقط زمان انفجار بحران را عقب میاندازد و در نهایت، اعتماد عمومی را فرسایش میدهد.
ناترازی بانکی فقط یک مشکل نیست
سیف تأکید میکند ناترازی بانکها چندلایه است و نمیتوان آن را به سرمایه تقلیل داد. این ناترازیها در سه سطح بروز میکنند:
ناترازی نقدینگی: شکاف میان سپردههای کوتاهمدت و داراییهای بلندمدت و غیرنقد
ناترازی سود و زیان: پرداخت سود بالا به سپردهگذاران در برابر بازده واقعی پایین داراییها
ناترازی سرمایه: زیان انباشته و داراییهای کمارزش که توان بانک را برای مقابله با ریسک تضعیف میکند
جراحی واقعی بانکها از کجا شروع میشود؟
بهزعم رئیسکل پیشین بانک مرکزی، اولین گام اصلاح واقعی، ارزیابی دقیق کیفیت داراییها (AQR) است؛ فرآیندی که طی آن، تمام داراییهای بانک بهصورت مستقل و بر اساس استانداردهای بینالمللی بررسی میشوند.
نتیجه این ارزیابی مشخص میکند:
کدام داراییها واقعاً قابل وصولاند
چه میزان ذخیرهگیری لازم است
کدام بانک نیاز به افزایش سرمایه، ادغام یا بازسازی دارد
بدون این تشخیص، هر اصلاحی شبیه درمان بیماری بدون آزمایش است.
سه ستون اصلاح پایدار نظام بانکی
از نگاه سیف، بازگشت ثبات و اعتماد به نظام بانکی فقط با اصلاحات عمیق ممکن است:
بازسازی ترازنامه بر اساس واقعیت اقتصادی
حذف داراییهای موهوم، شناسایی زیانهای پنهان و افزایش سرمایه واقعی از محل آورده سهامداران
اجرای کامل استانداردهای IFRS
شفافسازی گزارشهای مالی و جلوگیری از شناسایی سودهای غیرواقعی
نظارت هوشمند و قاطع بانک مرکزی
نظارت مبتنی بر ریسک، الزام به افشای اطلاعات و برخورد با تخلفات حسابداری
جمعبندی؛ آمار زیبا، بانک سالم نمیسازد
پیام اصلی این تحلیل روشن است:
تا زمانی که صورتهای مالی بانکها بازتابدهنده واقعیت نباشند، هیچ شاخص آماری—even کفایت سرمایه—نشانه بهبود نخواهد بود. نظام بانکی ایران به جراحی واقعی نیاز دارد، نه رتوش حسابداری.
ادامه مسیر فعلی، فقط بحران را بزرگتر و پرهزینهتر به آینده منتقل میکند؛ اما پذیرش واقعیت، هرچند سخت، تنها راه نجات اعتماد و ثبات مالی است.





