ترامپ، چین، بدهیها؛ سه بمب ساعتی اقتصاد جهان در ۲۰۲۶
به گزارش نبض بورس، مجله اکونومیست سالهاست بهعنوان یکی از معتبرترین مرجعهای پیشبینی اقتصادی–سیاسی جهان شناخته میشود؛ رسانهای که تحلیلهای آن در اتاقهای فکر، دولتها، بانکهای مرکزی و بازارهای مالی دنبال میشود.
گزارش سالانه «The World Ahead» این نشریه، نه فقط مرور آینده، بلکه ترسیم نقشه ریسکهای جهانی و فرصتهای راهبردی برای سال پیشرو است.
اکونومیست امسال نیز با نگاهی دقیق و هشدارآمیز، تصویری از جهانی ارائه میدهد که اقتصاد در آن بیش از هر زمان دیگر زیر سایه سیاست، رقابت قدرتها و تنشهای فناورانه قرار گرفته است.
آیندهای که در جلد دیده میشود
نمادها حرف میزنند
جلد شماره ۲۰۲۶ مجموعهای از نشانهها را کنار هم گذاشته:
-
رنگهای قرمز و آبی که بهوضوح نماد جنگ قدرت سیاسی است،
-
وجود تانک و تجهیزات نظامی که به افزایش تنشهای امنیتی اشاره دارد،
-
حضور کابل و رباتها که رشد انفجاری هوش مصنوعی و تغییر ساختار اقتصاد را تداعی میکند،
-
تصویر انسان و دارو که ورود بیسابقۀ پزشکی و زیستفناوری به عرصه اقتصاد و اخلاق را به نمایش میگذارد.
این ترکیب، یک پیام واضح دارد:
آینده یک میدان تکبعدی نیست؛ همهچیز درهمتنیده و وابسته به یکدیگر است.
پیام برای سرمایهگذاران جهانی
جلد به زبان تصویر نشان میدهد که بازارها دیگر فقط به نرخ بهره و رشد GDP واکنش نشان نمیدهند. در سال ۲۰۲۶، هر تصمیم سیاسی، هر پیشرفت فناوری و هر تنش امنیتی میتواند قیمت کالا، نرخ ارز، سرمایهگذاری و حتی بازار نیروی کار را تغییر دهد. این یعنی دوره «تحلیل تکعاملی» تمام شده؛ دوره «تحلیل شبکهای» آغاز شده است.
سیاست؛ موتور نامطمئن اقتصاد
استندج (سردبیر مجله اکونومیست) با جمله معروف خود میگوید:
«این دنیا، دنیای ترامپ است—ما فقط در آن زندگی میکنیم.»
این جمله فقط توصیف یک رئیسجمهور نیست؛ بلکه تحلیلی از جهانی است که در آن رهبران قدرتمند با تصمیمهای شخصی و اغلب لحظهای، میتوانند سرنوشت اقتصاد جهانی را تغییر دهند.
در سال ۲۰۲۶:
-
تعرفهها تبدیل به یک سلاح اقتصادی شدهاند.
-
سیاست خارجی از مسیر دیپلماسی سنتی خارج و به سمت «معاملهگری» رفته است.
-
انتخابات آمریکا و ۲۵۰ سالگی این کشور، فضای جهانی را قطبیتر میکند.
-
کشورها بیشتر به «ائتلافهای موقت» تمایل دارند، نه توافقهای بلندمدت.
نتیجه این روند چیست؟
بیثباتیِ سیاست = بیثباتیِ اقتصاد.
فناوری؛ فرصت بزرگ یا تهدید پنهان؟
استندج بارها هشدار میدهد که رشد هوش مصنوعی دو چهره دارد:
۱) چهرهای که بهرهوری را بالا میبرد،
۲) و چهرهای که ممکن است بازار سرمایه را وارد حباب کند.
در سال ۲۰۲۶:
-
سرمایهگذاری در دیتاسنترها و انرژیِ مورد نیاز هوش مصنوعی در حال انفجار است.
-
شرکتها پول زیادی خرج زیرساخت میکنند بدون اینکه سود فوری ببینند.
-
رقابت بر سر مالکیت دادهها شدت میگیرد.
-
مشاغل تخصصی، خصوصاً مشاغل سفید، بیشترین تهدید را احساس میکنند.
در کنار AI، یک تحول دیگر در حال شکلگیری است:
داروهای جدید لاغری و تناسب اندام
این داروها برای کاهش وزن، کنترل اشتها و حتی بهبود سوختوساز طراحی شدهاند و به سرعت در حال فراگیر شدناند. ورود این داروها:
-
صنایع غذایی را تغییر میدهد،
-
شرکتهای بیمه را تحت فشار میگذارد،
-
و حتی ارزش برخی صنایع مثل نوشابه و فستفود را جابجا میکند.
اینها فقط «پیشرفت» نیستند؛ اینها اقتصاد را از داخل تغییر میدهند.
جهان بدون نقشه؛ نظم قدیم فرسوده، نظم جدید مبهم
سردبیر میگوید نظم جهانی مبتنی بر قواعد پس از جنگ سرد، دیگر کارایی سابق را ندارد.
جهان در حال ورود به دورهای است که در آن:
-
آمریکا و چین رقابت میکنند ولی وارد جنگ مستقیم نمیشوند،
-
روسیه فضای تنش را در اروپا حفظ میکند،
-
مرز میان جنگ و صلح مبهمتر از قبل شده (از سایبری تا پهپادها)،
-
کشورها دنبال «همپیمان مقطعی» هستند نه «همکار دائمی».
این روند برای اقتصاد جهانی چه معنایی دارد؟
بخشهایی مثل انرژی، بازار کالاها، بیمه، لجستیک و حتی امنیت غذایی به شدت به اتفاقات ژئوپولیتیک وابسته میشوند.
بدهیهای بزرگ، ترسهای پنهان
«کشورهای ثروتمند بیش از توان خود زندگی میکنند.»
این جمله استندج یکی از مهمترین محورهای گزارش است.
در سال ۲۰۲۶:
-
دولتها برای تأمین هزینههای خود از بدهی استفاده میکنند،
-
نرخ بهره بالا مانع کاهش این بدهیهاست،
-
احتمال بحران اوراق قرضه جدیتر از گذشته مطرح میشود،
-
بازارها نسبت به هر نشانه ضعف مالی حساستر شدهاند.
دلیل اهمیت این موضوع چیست؟
چون بحران بدهی، برخلاف بحرانهای دیگر، جهانی، سریع و عمیق است.
تجارت و تولید؛ پایان دوران ثبات
در سال ۲۰۲۶، تجارت جهانی دیگر به سمت «جهانیسازی آرام» نمیرود.
بلکه به سمت:
-
منطقهای شدن،
-
ائتلافهای کوتاهمدت،
-
تولید نزدیک به مقصد (Near-shoring)،
-
و معاملهگری هوشمندانه
حرکت میکند.
چین فرصت جدیدی برای نفوذ در جنوب جهان پیدا کرده، آمریکا سیاستهای حمایتی شدیدتر میگیرد، و اروپا میان هزینههای دفاعی و رشد اقتصادی گیر کرده است.
این یعنی: بازار جهانی وارد عصر چابکی شده، نه ثبات.
اقلیم و انرژی؛ واقعگرایی جای شعار را میگیرد
هدف ۱.۵ درجه عملاً از دست رفته، اما اینبار برخلاف سالهای قبل، شرکتها بیسروصدا در حال عمل هستند.
-
پروژههای انرژی پاک در جنوب جهانی رشد میکنند،
-
فناوری زمینگرمایی دوباره روی میز آمده،
-
شرکتها برای فرار از فشار سیاسی آمریکا کمتر درباره موفقیتهای سبزشان حرف میزنند،
-
و بازار انرژی بهجای نفت و گاز، به سمت ذخیرهسازی و انرژی محلی حرکت میکند.
نتیجهگیری: جهان در حالت گذار
اکونومیست تصویری از آینده ارائه میدهد که در آن:
-
سیاست دست بالا را دارد،
-
فناوری مرزهای قدیم اقتصاد را میشکند،
-
بدهیها بزرگترین ترس اقتصادهای ثروتمند شدهاند،
-
و نظم جهانیِ قدیم دیگر پاسخگو نیست.
تام استندج مینویسد:
«پرسشهایی که امسال مطرح میکنیم، پاسخهایی خواهند ساخت که مسیر جهان را تعیین میکنند.»
در عمل یعنی:
۲۰۲۶ سال تصمیمهای سرنوشتساز است — برای دولتها، بازارها و مردم.



