به گزارش نبض بورس، هابیل خاوری | با توجه به رونق و ایجاد تب سرمایه گذاری در بازارهای مالی که عامه مردم از سال ۹۹ درگیر آن شدند، تفکرات و سبکهای تحلیلی و آموزش آنها نیز گسترش پیدا کرد، به خصوص دیدگاه تکنیکی، دیدگاهی که اکثریت قریب به اتفاق بازاریها و فعالین بازار از آن تبعیت میکنند، آنهم به واسطه سادگی و قابل درک بودن ان، اما سوال مهمی که باید پرسید اینست که آیا تمام چارتها تحلیل پذیرند؟! آیا تحلیل تکنیکال در بورس ایران کارایی دارد یا خیر؟
واجب است که از زاویه جدیدی به این موضوع چالشی و بحث برانگیز در بورس ایران نگاهی داشته باشیم، تا همه چیز برای یکبار مشخص شود که تحلیل تکنیکال آیا در بورس ایران جوابگوست یا خیر!
کسی نیست که این جملات را نشنیده باشد که کل بازار ما رانتی است، بازار ما دست دولت است، بازار ما حقوقی محور یا بازیگر محور است، بازار بورس ایران دستوری است و... . بعد از این صحبتها استنباط میکنند که بنابراین تحلیل جواب نمیدهد و بورس ایران تحلیل پذیر نیست؟! و معامله گران تازه وارد به واسطه همین حرفها به بازارهای موازی کوچ میکنند؟!
بگذارید قبل از اینکه صحیح بودن یا نبودن گذارههای فوق را توضیح دهیم به چند اصل اساسی اشاره کنیم!
باید توجه کنیم که هر سبک تحلیلی قاعده و قوانین خاص خودش را دارد، اما تحلیل تکنیکال نیز پیچیدگیهای خاص خودش را دارد و مقالات علمی متعددی در این حوزه به چاپ رسیده است. در تئوریهای تحلیل تکنیکال به وضوح تاکید شده است که صرفا نمودارهایی که اولا مربوط به کالاهای بدون تاریخ انقضا باشد را باید مورد بررسی قرار داد (ارزش یک سبد میوه در گذر زمان و نزدیک شدن به فساد تغییر میکند یا مثلا بازار آپشن که دارای ارزش زمانی هستند)؛ و ثانیا بر اساس درک ارزش بازار توسط توده مردم شکل گرفته باشد، در تئوریهای تکنیکال موضوع بحث خواهند بود و از اهمیت بالایی برخوردارند.
مفهوم توده در اینجا به معنی تکثرِ افراد و مخالفِ تجمع قدرتِ معامله گران است. یعنی چه؟ تصور کنید دو بازار با ارزش یکسان ۱۰۰۰ میلیارد تومن توسط دو گروه مدیریت میشود. در بازار اول ۱۰۰ معامله گر ثروتمند حضور دارند و در بازار دوم ده هزار نفر که مجموع ثروت آنها روی هم به اندازه آن صد نفر است. در اینجا تئوریهای تکنیکال میگوید نمودارِ قیمتِ بازار اول به مراتب قابلیت تحلیل کمتری دارد تا بازار دوم!
حال در بورس ایران، سهمی را تصور کنید که کل ارزش بازار آن مثلا ۵ میلیارد تومن است و شناوری سهام آن کمتر از ۱۰ درصد باشد؛ چنین سهمی مستعدِ تحلیل تکنیکال نیست و وقت تلف کردن است که چنین سهمی را تحلیل کنیم؟!
تحلیل پذیرترین چارتها متعلق به سهامی است که عامل موثر صعود و نزول قیمت، درک تودهها باشد نه تصمیم سازانِ ثروتمند (بخوانید حقوقی یا درصدی یا رانت داران!)؛ بنابراین تحلیل پذیرترین سهمهای بازار بورس ایران آنهایی هستند که بیشترین ارزش بازار و بالاترین شناوری سهام را داشته باشند و تحلیل ناپذیرترین آنها سهامِ با کمترین ارزش بازار و کمترین درصد شناوری است.
پس شدت تحلیل پذیر بودن سهمهای بازار متفاوت است، پس لذا در سهمهایی که از خصوصیتهای کارایی بازار تبعیت نمیکنند نمیتوان به عنوان سهمهای تحلیل پذیر یاد نمود، اما با همین استدلالهای بازار سرمایه ایران کاملا تکنیکال پذیر است.