به گزارش نبض بورس، حدود دو سال از آغاز ریزش بازار سرمایه می گذرد و در این دو سال سهامداران روزگار تلخی را پشت سر گذاشتند. همه ما باید از این ریزش سنگین درس هایی بگیریم.
نبض بورس در گفتگو با ۱۸ کارشناس بازار سرمایه به این پرسش پاسخ داد که:
عباسعلی حقانی نسب:
باید تصمیم گیری مسئولین و سرمایه گذاران مبتنی بر ارزش ذاتی بازار و شرکتها باشد و رفتار سرمایه گذاری بلند مدت داشته باشیم.
یوسف امین داور:
مگر میشود بازار بدون تلاطم باشد. ما زنده از آنیم که آرام نگیریم | موجیم که آسودگی ما عدم ماست.
مصطفی صفاری:
رونق و رکود جزء ادوار تجاری برای هر بازاری محسوب میشود. برای بعضی از بازارها این سیکل تجاری کم است مانند صنعت مرغداری و بعضی بسیار طولانی است مانند بازار مسکن. روند گذشته ٢٠ ساله نشان میدهد بازار بورس عموماً دو سال رونق و دو سال رکود داشته است. بر این اساس باید منتظر رشد بورس بود البته بعضی اوقات دخالت بازار پول با تغییر نرخ بهره این دوره تجاری را طولانیتر کرده است.
یاسر فلاح:
عدم دخالت دولت در رویهها و فرایندهای بورس از طریق به رسمیت شناختن نقش رگولاتور و نهاد نظارتی بازار سرمایه و ارتقاء جایگاه آن در شورای اقتصادی دولت.
حمیدرضا میرمعینی:
"به رسمیت شناختن نقش و جایگاه بازار سرمایه در سیاستگذاریهای کلان سیاسی اقتصادی"
بازار سرمایه به مثابه آیینه تمام نما و منعکس کننده رویکرد و نگاه حاکمیت به اقتصاد است و برای راه اندازی نهضت سرمایه گذاری، حتما نیاز هست ساختارهای سیاستگذاری کلان برای سرمایه گذاری جهت دهی شوند که همین امر باعث الزام متولی بازار سرمایه به اجرای استانداردها و محورهای توسعه بازار سرمایه پیشرفته خواهد شد که در آن علاوه بر ایجاد امنیت مناسب برای سرمایه گذاری، تامین مالی بنگاههای اقتصادی هم به درستی انجام خواهد شد.
علی بهشتی روی:
متاسفانه ما در این مدت هیچ درسی از آن اتفاقات سال ۹۸ و ۹۹ نگرفتیم، چرا که توسعه زیرساختهای بازار سرمایه و آموزش را اصلا انجام ندادیم و فرهنگ سازی نکردیم. درباره توسعه زیرساختها باید گفت در شرکت سپرده گذاری، شرکت مدیریت فناوری، بحثهای پست ترید هیچ کاری انجام ندادیم. اگر با آن حجم از معاملات سال ۹۹ مواجه شویم دوباره سامانه معاملات با مشکل مواجه خواهد شد. برای فرهنگسازی و آموزش هم کاری نکردیم و یاد نگرفتیم که به هر کسی کد آنلاین ندهیم و سرمایه گذاری غیرمستقیم را توسعه ندادیم.
احمد اشتیاقی:
عمق بخشدن به بازارسرمایه با بالا بردن سطح شناوری بازار سرمایه و افزایش حجم منابع صندوقهای توسعه و تثبیت و توسعه بازارگردانی سهام و افزایش سطح جذب سرمایه توسط شرکتهای سبدگردان و همچنین توسعه ابزارهای نوین و دو طرفه نمودن بازار سرمایه.
فردین آقابزرگی:
مسلما بدلیل افزایش قابل توجه تعداد سهامداران بخصوص از سال ۹۹ نحوه انعکاس مطالبات و خواستههای فعالان و ذینفعان بازار دگرگون خواهد بود و لازم است نسبت به پراکنده و موجز بودن این گونه درخواستها اقدامی سزاوار و عادلانه صورت گیرد.
با پیش آمدن هر مانع بر سر راه صنایع و شرکتها که ناشی از سلطه مطلق دولت بر اقتصاد و بازار سرمایه است، توسعه بازار سرمایه محدود و به کندی صورت میگیرد بنابراین:
حمایت از تشکلهای خود انتظام و حضور قانونی نمایندگان آنها در شورای عالی بورس براساس ماده ۳۳ قانون بازار اوراق بهادار. یکی از تمهیداتی خواهد بود که حمایت بیشتر و کاملتری از سازمان بورس و نهاد ناظر را در پی خواهد داشت.
شهیر محمدنیا:
تلاش برای بازگرداندن اعتماد از دست رفته با داشتن نگاهی اصولی جهت تامین مالی مولد از بازار سرمایه نه محلی برای جبران نیازهای مالی دولتی مانند کسری بودجه.
شاهین احمدی:
آزادسازی اقتصاد
یاسر مهرآور:
یکی از نشانههایی که برای جلوگیری از رشد حبابی بازار میتوانیم استفاده کنیم این است که p/e بازار نهایتا بیشتر از ۲ واحد نسبت به p/e اخزا نباشد.
علی سامانی فرد:
توصیه میکنم یاد بگیریم که باید قبل از هر کاری یاد بگیریم.
سلمان نصیرزاده:
تغییر نگاه حاکمیت به بازار سرمایه، شفافیت اطلاعات و خروج از نظام قیمت گذاری مبتنی بر عرضه و تقاضا، استقلال سازمان بورس از بدنه دولتی و افزایش تعامل با صنعت و ارکان اقتصادی، توسعه ابزارهای معاملاتی نظیر معاملاتی دوطرفه و ...
حسن حسین نیا:
کاهش درصد سهامداری و دخالت دولت و ارگانهای خاص میتواند از اتفاقات تلخ گذشته جلوگیری کند.
نیما میرزایی:
گسیل سهامداران خرد به سمت سرمایه گذاری غیر مستقیم و پیش بینی پذیر و با ثبات کردن روند متغیرهای اقتصادی.
حمیدمرتضی کوشکی:
ساختار اقتصادی ایران به گونهای است که سرمایه گذاران (افرادی با افق بلند مدت) بیشترین بازدهی را کسب میکنند. انتخاب خوب و صبر تنها تجویز من هست.
پیام الیاس کردی:
هنوز که هنوز است ما یک استراتژی کلی برای آینده نداریم مثلا میخواهیم مردم مستقیم به بورس وارد شوند یا غیر مستقیم؟ تعیین استراتژی گام اول هست و سپس گسترش نهادهای مالی و برداشتن انحصار و رقابت پذیر کردن این بخش به نفع مردم.
حسین نصیری:
دو تا مطلب میشود بیان کرد: اول پایبندی بودن به اصول علم اقتصاد و اصول بازار سرمایه. در زمانی که بازارها دچار رکود میشوند ما باید خارج شویم و زمانی رونق میشوند باید ورود کنیم. اینکه چرا بازارها دچار رونق و رکود میشوند باید گفت غیر از سیکل تجاری دارد بستگی به شرایط اقتصادی دارد. ما در سنوات گذشته اقتصاد مناسبی نداشتیم و در نتیجه انتظار رشد بازار شاید متصور نباشد. دوم بازارهای مالی بازارهایی نیستند که بخواهند دولتها در آن دخالت کنند. متاسفانه اقتصاد ایران دچار دولت زدگی شده است و دخالتهایی که دولت به عنوان یک متولی ارائه خدمات عمومی در یک نگاه کاسبانه به بازار سرمایه داشته و دارد. نه به این معنا که از عمد و یک عقل عاقلهای این تصمیم را گرفته است. وقتی نگاهها به این سمت میرود که بسیاری از این شرکتها که در بازار سرمایه هستند به نوعی خصولتی و وابسته به دولت هستند و تصمیم میگیرند که خواسته یا ناخواسته سیاستهای دولت را اجرا کنند. به عنوان یک نمونه یک تعدادی از این شرکتهایی که دولتی هستند برای بازپرداخت سودهای خود به خصوص برای شرکتهایی که وابسته به صندوقهای بازنشستگی میشوند یا شرکتهایی که مجبور هستند که سهام خود را توزیع کنند در این بازار اقدام به فروش سهام میکنند و همین فشار فروش باعث کاهش بیشتر بازار سرمایه میشود. اینکه چرا به این نقطه رسیده اند بخاطر رکود اقتصادی است. این چرخ دواری است که در دو الی سه سال گذشته باعث این وضعیت برای بازار سرمایه شده است. امیدوارم بازارهای مالی وظیفه و اصول اصلی خود که تامین سرمایه بلندمدت شرکتها هست را به نحو احسن عمل کنند و در بخش بورس کالایی به معنای کلمه بازاری باشند برای تامین قیمت و نه برای سیاسی بودن و اینکه ما بازاری هم داریم.