به گزارش نبض بورس، مسعود زارع | این روزها بازار سرمایه چالشهای مختلفی را پیش روی خود دارد. چالشهایی که برخی مربوط به درون بازار و برخی مربوط به بیرون از بازار هستند و این بازار را تهدید میکنند. در گفتگو با ۲۱ کارشناس خبره بازار به این پرسش پاسخ داده ایم که مهمترین چالش امروز بازار سرمایه چیست؟
در این نظرسنجی اساتید بزرگواری چون حمیدرضا جیهانی، عظیم ثابت، مصطفی صفاری، علی سامانی فرد، مهدی سوری، نیما میرزایی، احمد اشتیاقی، عباسعلی حقانی نسب، ابراهیم سماوی، محمدعلی احمدزاد، حسین نصیری، حسین خزلی، سیاوش وکیلی، پیام الیاس کردی، شهیر محمدنیا، شاهین احمدی، یاسر مهرآور، بهنام بهزادفر، برزو حق شناس، همایون دارابی و یاسر فلاح شرکت داشتند.
بررسی نظرات همه کارشناسان نشان می داد که اکثر آن ها معتقدند که مهمترین چالش امروز بازار سرمایه به دولت و دخالت های آن به خصوص در زمینه قیمت گذاری دستوری باز می گردد.
مهمترین چالش امروز و همیشهی بازار سرمایه، هرگونه دخالت دولت و ریسکهای سیستماتیک ناشی از آن بوده و هست از جمله تعدد دستگاه های دخالتکننده، دستکاری در قوانین، دخالت در قیمتگذاری و اقتصاد دستوری و هرگونه حمایت برخلاف ضوابط.
بی اعتمادی و سرخوردگی سهامداران بدلیل قیمت گذاری های دستوری، عدم پیش بینی پذیری روندهای آتی و نیز عدم تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه در قیاس با سایر بازارهای موازی.
برگشتن به ١٠ فرماني كه قبلاً وزير اقتصاد تصويب نموده اند.
ضعف مدیریت کلان اقتصادی کشور در یک جمله مهمترین چالش بازار سرمایه کشور است.
۱- از دست رفتن اعتماد عمومی ۲- عدم مشاهده رفتار با ثبات و سنجیده از سوی سیاستگذاران اقتصادی ۳- نگرانی از افت بازارهای جهانی
چالش اول بورس ترس از ادامه ریزش قیمت های جهانی و رکود است. در بعد داخلی سیاست های اتخاذ شده پولی (نرخ بهره و ارز) بیشتر از تصمیمات وزارت صمت ، سهامداران را اذیت می کند.
به نظر بنده عمده ترین دلیل ، سیاست انقباضی بانک مرکزی در راستای کنترل حجم نقدینگی باعث عدم پرداخت مطالبات صندوق های بازنشستگی از سوی دولت گردیده که این امر منجر به فروشنده بودن صندوق های مذکور در بازار شده که در نهایت باعث کمبود نقدینگی در بازار سرمایه شده است.
موانع بیرونی بورس: نرخ ربای بانکی بالا، قیمت گذاری دستوری و جذابیت مالیاتی بازارهای سوداگرانی
موانع داخلی بورس: عدم شفافیت حداکثری و عدم اهتمام مدیران شرکت ها و بازار سرمایه به حمایت از سهام در دامنه ارزش ذاتی بعلاوه مقررات کنترلی کوتاه مدت و سطحی نگرانه.
مهمترین چالش بازار سرمایه در ابعاد کلان بلاتکلیفی خط مشی اقتصادی دولت چه در داخل و چه در حوزه بینالمللی است که پول را به سمت بازارهای کم ریسک و امن سوق داده است.
بورس بیشتر از متغیرهای برون زا و ریسک های سیستماتیک متأثر است مثل مشخص نبودن تکلیف برجام، کسری بودجه دولت، شیوه حکمرانی غلط، دولت بی تجربه و ناآگاه به علم خصوصا اقتصاد، نرخ بهره، رشدپایه پولی، رشد نقدینگی همگی حکایت از بی اهمیتی بازار سرمایه برای دولتمردان است. همچنین بیافزایید مشکلات درونی مثل خروج نقدینگی مستمر از بورس، عدم حمایت مؤثر از بورس، قیمت گذاری دستوری و….
به نظرم مهمترین چالش بازار سرمایه سیاست های انقباضی پولی دولت و افزایش نرخ سود بین بانکی است. مهمترین مسئله همان سیاست های انقباضی دولت است که اثراتش را بر روی رکود اقتصادی، بالطبع از طرف شرکت ها و بخش واقعی اقتصاد و از طرفی هم با جمع کردن نقدینگی باعث شده است که بازار سرمایه وارد رکود شود. علاوه بر این رکود حاکم باعث شده است تا بسیاری از شرکت های دولتی برای پرداخت هزینه های خود اقدام به فروش سهام برای دادن حقوق و دستمزد و پرداخت سودهای معوق خود در سنوات گذشته کنند. صندوق های درآمد ثابت اولویت چندم و خیلی موضوع موثری نیست.
نبود روحیه و روان مثبت و چشمانداز خوب برای آینده اقتصاد ایران
اکثریت قریب به اتفاق عوامل منفی کننده وضعیت بازار اقدامات و تصمیمات خارج از اکوسیستم بازار سرمایه و مشخصا دولت است که سبب کاهش یا تردید در سود آوری آتی شرکتهای بورسی شده است.
مهمترین چالش این روزهای بورس بحث قیمت گذاری دستوری و عدم وجود آزادی عمل در شرکتها است. دولت با قیمت گذاری دستوری باعث می شود که شرکتها عملا بخش عمده ای از سود خود را که باید برای توسعه و سرمایه درگردش صرف کنند از دست داده و بعضا نظیر شرکتهای خودرویی با زیان های هنگفتی مواجه شوند.
به نظرم بزرگترین چالش این روز های بورس عدم اعتماد سرمایه گذاران به تصمیمات دولت چه در بخش صنایع و چه در بخش اقتصادی و چه در بخش سیاست خارجه می باشد. متاسفانه ثبات لازم و پیش بینی پذیر بودن اقتصاد و در مرتبه دوم بورس فعلا در دسترس ما نیست علت کم معامله بودن بازار سهام همین مطلب است.
از نظر من علاوه بر قیمت گذاری دستوری و ... مشکل و چالش اصلی بازار در میان مدت و بلندمدت ریسک سیستماتیک برجام می باشد. بعد از آن نیز عدم اعتمادی است که به وجود آمده است.
مهمترین چالش این روزهای بازار سرمایه مداخله دولت و اقتصاد دولتی است.
مهمترین چالش بورس ایران در یک جمله از نظر بنده این است: توافق بر روی شاخص های درست اندازه گیری بازارها همانند (p/e) بین بازارهای مختلف و صنایع است.
بزرگترین چالش بازار سرمایه نبود بازار دو طرفه قوی است.
مداخلات دولت و دست كردن در جيب شركتها
نا اطمینانی از شرایط آینده، ثابت نبودن برابری انواع ارزها با ریال (نوسان نرخ ارز)، دخالت و قیمت گذاری دستوری بوسیله دولت در بسیاری از بنگاه ها؛ این عوامل باعث خروج پول از بازار و بی اعتمادی بخشی از سرمایه گذاران به بازار سرمایه شده است.
الف - فروش اوراق خزانه دولت از خرداد ماه دوباره شروع شد که باعث منفی شدن بورس از خرداد ماه شد.وزارت اقتصاد جلوی فروش اوراق خزانه را بگیرد.حجم فروش اوراق خیلی زیاد شده و هر هفته دارند فروش میزنند.برای همین صندوق ها ترجیح میدهند بجای سهام بروند اوراق دولت را خریداری کنند.وزارت اقتصاد پاسخگو سهامداران باشد.
ب - سهام استقلال و پرسپولیس باید بازگشایی شود و معاملاتش انجام شود.حواستون باشه گفتن هفته بعد باز میشود باور نکنید. وعده زیاد میدهند 6 ماه از پذیره نویسی گذشته.قرار بود اردیبهشت بازگشایی شود بعد گفتن خرداد.بعد تیر.بعد مرداد.فعلا هم خبری از بازگشایی نشده.پیگیر باشید.
ج - اساسنامه دارایکم و پالایش بعد از 2 سال خاک خوردن در دولت سابق و دولت فعلی و وعدهای تلویزیونی رئیس بورس و وزیر اقتصاد و وزیر نفت باید در هیئت دولت تصویب و به تایید مجلس هم برسد تا کسی نتواند زیرش بزند.تا اساسنامه تصویب نشده و قیمت هر دو صندوق با ناو نرسیده سهامداران در ضرر می مانند.تا این دو صندوق وضعش درست نشده روند صعودی بازار شروع نمیشود.پیگیر اساسنامه باشید.بخدا سهامداران نابود شدن.
د - قیمتگذاری دستوری و وضع مالیات و عوارض های یک شبه توسط وزارت صنعت در حوزه خودرو سیمان فولاد معادن مس و روی و آهن و مواد غذایی و دارویی متوقف و طبق ماده 90 قانون سیاستهای کلی اصل 44 تمام ضرر و زیان شرکتها و سهامدارانی که از قیمتگذاری دستوری دولت در 20 سال گذشته متضرر شده اند پرداخت گردد.اینم انجام نشده پیگیر باشید.
س - نرخ دلار نیمایی سریعا به نرخ توافقی برسد و بمرور با نرخ بازار یکی شود و تک نرخی شود.اینم انجام نشده.
ش - سود سنواتی سالهای گذشته سهامداران فوری پرداخت گردد.ماده 240 قانون تجارت اصلاح گردد و پرداخت سود ظرف یکماه بعد مجمع پرداخت گردد.چرا 8 ماه سود سهامداران در حساب شرکتها می ماند و کسی پیگیر اصلاح این قانون فساد انگیز در دولت و مجلس نیست؟