به گزارش نبض بورس، چند روزی است که طرح اصلاح قانون بازار سرمایه انتقاداتی را به همراه داشته و یک بند از این طرح که به مسائلی چون آموزش می پردازد با هجمه سنگین کارشناسان و فعالان بازار سرمایه رو به رو شده است.
به همین منظور هم فعالان بازار سرمایه هشتک سهامدار مجرم نیست را در شبکه های اجتماعی راه انداخته اند تا صدای اعتراض خود را به گوش مسئولان برسانند.
در همین زمینه و جهت بررسی نظرات کارشناسان بازار سرمایه نبض بورس گفتگویی را با این کارشناسان ترتیب داده است و در ادامه نظرات کارشناسان در این زمینه گردآوری شده است.
سیاوش وکیلی:
پیش نویس طرح اصلاح قانون اوراق بهادار بزرگترین مشکل اش عدم استفاده از نظرات اکثریت فعالان بازار سرمایه در تدوین اش است.
نظارت امری اجتنابناپذیر است، اما اقتضای شفافیت و آزادی عمل برای جذب و نگهداشت سرمایهگذار امری حیاتی و ضروری است. لذا قانون بازار سرمایه بایستی مبتنی بر نگاه نظارتی حاکمیتی و تنظیمگری حمایتی باشد و نه مانعسازی و مجرمسازی از سرمایهگذاران و فعالان و بانیان رونق آن.
ما هر جوری که از برخورد قهری استفاده می کنیم، جز آسیب زدن و ترساندن بازار و دور کردن فعالین بازار کار جدیدی را انجام ندادیم. نیاز دارد که ما به جای اینکه برخوردمان برخورد قهری باشد بیشتر باید به سمت استفاده از کارشناسان فعلی حرکت کنیم. هیچ کس منکر برخورد با متخلفین نمی شود اما اینکه ما سعی کنیم همه را با یک چوب برانیم و اینکه حتی کسی که دارد فرهنگ سازی می کند و آموزش می دهد را به عنوان مجرم تلقی کنیم و جرم انگاری انجام دهیم به نظر نمی رسد اتفاق اتفاق مهمی باشد. اتفاقا دوستانی که این روزها دارند به بازار سرمایه کمک می کنند افراد شناخته شده و شناسنامه دار و دارای مشخصات دقیق هستند. ولی متاسفانه با یک مجموعه اقدامات مخصوصا این قوانین جدید دارند به این افراد اعلام می کنند که از بازار سرمایه فاصله بگیرند و به سراغ آموزش و فرهنگ سازی نروند. هر چقدر بتوان فضا را برای فعالیت ها هموارتر بکنند می توانند مفیدتر باشد. مثلا در بازار رمزارزها اگر دقت کنید حدود 12.5 میلیون ایرانی به گفته آمار وارد این بازار شده اند. چرا؟ چون مجوزها در آن کمتر است. متاسفانه ما بجای اینکه بخواهیم یک دید نظارتی داشته باشیم و دیدمان اینجوری باشد که افرادی دارند کار می کنند را تنبیه کنیم تا تشویق کنیم متاسفانه شرایط بازارمان هم شرایط بازار خوبی نخواهد شد. من امیدوارم حتما دوستان اصلاح و پیگیری کنند و سعی کنند در جهت اینکه یک آشتی بین سهامداران و سازمان ایجاد شود قدم بردارند و این قطعا می تواند به بازار ما هم کمک کند.
بعد از سلطان سکه دلار و خودرو نوبت به پیدا کردن سلطان های بورس است، طبیعی است که تقصیرات باید گردن شخص یا افرادی بیفتد تا از پولشویی مرداد سال گذشته پرده برداری نشود شاید آن ناجی که برای نمایش نجات بازار سرمایه به میدان آمده احتیاج به چند قربانی در فضای مجازی داشته باشد تا کمی از آلام سرمایه گذاران خرد کاسته شود.
شهیر محمدنیا:
یکی از اصلی ترین و مهمترین مشکلات بازار سرمایه عمق کم بازار است که این عمق کم باعث ایجاد کلکسیونی از مشکلات در بازار سرمایه است که فساد و انحراف بازار از یک بازار کارا جز این دست مشکلات است. وظیفه سازمان بورس بعنوان رگلاتور، ایجاد یک بازار کارا است که این امر از طریق توسعه بازار و افزایش فعالان حقیقی ممکن است و صد البته پیش نیاز توسعه نیز اعتماد سازی، آموزش و تشویق به سرمایه گذاری است. رقیب اصلی بازار سرمایه، بازارهای موازیی از جمله رمز ارزها هستند که فعالان آن حوزه بدون هیچ گونه محدودیتی قادر به آموزش، تولید محتوا و حتی فعالیت های سیگنال فروشی که به وضوح خلاف محسوب می شود، هستند. حال اینکه این بازارهای موازی بشدت پر ریسک تر بوده و قطعا و بدون شک برآیند فعالان در آن حوزه منجر به خروج سرمایه از کشور خواهد شد اما فعالان بازار سرمایه بعنوان بازاری که مولد و بسیار کم ریسک تر است و نه تنها اجازه چنین فعالیت های ندارند بلکه حتي حق تحلیل سهام را ندارند. خیلی بدیهی است که چرخش سرمایه به طرف بازار های موازی ادامه دار خواهد بود و روز به روز شاهد فرار سرمایه از بازار داخلی خواهیم بود. در همه جای دنیا بازار سرمایه در کنار بانک ها بعنوان اصلی ترین منبع های تامین مالی استفاده می شود اما در ایران متاسفانه روز به روز بازار سرمایه بیشتر سرکوب شده و فعالان آن دلسرد می شوند. امیدواریم تا دیر نشده است اصلاحات جدی در برخی از بندهای این پیشنویس صورت پذیرد.
سارا فلاح:
برخی بندها در این پیشنویس لازم و ضروريست اما برخی از بندهای گفته شده بطور واضح و مشخص باعث فرار سرمایه از بازار خواهد شد و تنها این شبهه را بوجود میآورد آیا عدهایی میخواهند که بازار به سالهای قبل باز گردد؟ سالهایی که عامه مردم بورس را قمارخانه میدانستند و عده کمی هم که فعالیت داشتند بدون تجربه و آموزش لازم بودند و سود اصلی را تنها عدهایی خاص میبردند.
مگر نه این است بازار سرمایه باعث رونق اقتصادی میشود؟ مگر نه این است که شرکتها از طریق بازار سرمایه تامین مالی میکنند و میتوانند به فعالیت خود ادامه دهند؟ مگر نه این است که بزرگترین شرکت های کشور در بازار سرمایه فعال هستند و اشتغال زایی می کنند؟ پس این بندهای جرم انگارانه در پیش نویس قانون بازار سرمایه چیست؟
در بند ۳۶ این پیشنویس به صراحت گفته شده هر کس در مورد بازار سرمایه تولید محتوا آموزش کند مجرم است و فعالین بازار سرمایه را به ۱۵ سال حبس محکوم میکند. و جالبتر آنکه طبق ماده ۲۳ ناظرين بورس مصونیت قضایی دارند و کسی حق طرح دعوی علیه آنان را ندارد
چرا نمیتوان از ناظرين شکایت کرد؟ مگر غیر از این است که تا به امروز در بسیاری از مواقع با رفتارهای سلیقهایی باعث زیان هزاران سهامدار خرد شده اند؟
عمق ایراد این پیشنویس در ماده ۳۸ است که طبق آن حتی اگر بیم تخلف وجود داشته باشد کد معاملاتی فرد خاطی بسته میشود. یعنی حتی پیش از اثبات جرم کد معاملاتی فرد بسته شده و زیان هنگفتی به وی وارد میشود.
این پیشنویس حتی اگر تصویب هم نرسد ضربه بدی به بازار سرمایه وارد کرده است و همین اندک اعتماد بازمانده از وقایع سال ۹۹ از بین خواهد رفت.
این پیشنویس ما را به یاد بیتی از حافظ میاندازد:
دیدی که یار جز سر جور و ستم نداشت
بشکست عهد وز غم ما هیچ غم نداشت
هلن عصمت پناه:
با وجود اشارات مثبت به بحث سواد مالی و آموزش در بازار، افشای صورت های مالی، معافیت مالیاتی ناشی از افزایش سرمایه از محل سود تقسیم نشده و … آنقدر بی عدالتی و بی انصافی در تدوین قانون دیده می شود که نکات مثبت را خود به خود کم وزن کرده است.
دولت باید بداند بازار سرمایه متعلق به همه سهامداران و همه اقشار فعال در بازار است و خودش هم جزیی از این جامعه می باشد و همه به یک اندازه در تصمیم گیری حق و حقوق دارند.
چطور وقتی سواد و آگاهی در تدوین منصفانه قانون دیده نمی شود، چطور وقتی عدم تخصص و دانش بازار در برخی اقشار دولتی و نهاد های مالی همچنان پابرجاست و کسی سر جای خودش نیست، بحث آموزش و آگاهی باید محدود شود و از فعالان و خبرگان بسیار آگاهی که در بخش خصوصی فعالند، استفاده ای انجام نپذیرد؟
آن هم وقتی در همین شرایط سخت بازار همین فعالان خصوصی زیر بال و پر هم را گرفتند، در کنار هم حضور پر رنگ داشتند و به هم علم و آگاهی دادند!
عدم رعایت انصاف، عدل و عدم رعایت بسیاری از قوانین اساسی در این تدوین کاملا واضح است، چه در مورد صنایع، چه سهامداران، چه فعالین بخش خصوصی، چه کلیت بازار و …. و مهم ترین نکته که بسیار جای مباحثه دارد بحث قوانین مجازات ها است که بسیار بسیار نابخردانه و بدون فکر و تخصص طراحی شده است.
هیچ سهامداری مخالف برخورد و مجازات متخلفان بازار سرمایه نیست ولی اینکه قانونی وضع شود که تر و خشک با هم سوخته شوند برای آنها مجازات تعزیری درجه ۳ صادر شود و دست سازمان برای جرم سازی باز باشد مورد تایید هیچ سهامداری نیست.
پیشنویس بخش دوم اصلاحیه بازار اوراق بهادار بر خلاف انتظارات، نگاه پلیسی و جرم انگاری را در بازار سرمایه گسترش داده و خطر عملکرد سلیقه ای در برابر فعالین را یادآور می شود چرا که عملا تعیین مصادیق و نحوه برخورد با آن در کنار بندهایی که می تواند رانت زا باشد عملکرد ضعیف نویسندگان آن را نشان می دهد و در عمل فعالیت های ماه های گذشته در راستای برگشت اعتماد به بازار سرمایه را بی اثر می کند.
ساماندهی فضای مجازی و تفاوت قایل شدن بین پیج ها و کلاس های معتبر و غیر معتبر اقدام بسیار خوبیه، منتهی به شرطی که اصل آزادی بیان رعایت بشود و جلوی اطلاع رسانی ها گرفته نشود و بازار تبدیل به پادگان و حیات خلوت یک سری برای جولان راحت تر نگردد.
بهارستان نشینان فقط نشستند و اگر کاری میکردند وضعیت اقتصاد این نبود. صحبت کردن در مورد قانونی که بر علیه سهامداران است بی فایده است.
به نظر من قوانین خیلی سختگیرانه و به ضرر فعالین بازار خواهد بود (البته باید آئین نامه را دید) و از طرفی به نفع ناظرین بازار خواهد بود و آنها را از هر گونه انتقاد مبرا میکند حتی به حق.
نیما میرزایی:
طرح خامی است که بعید میدانم به این شکل تبدیل به قانون شود تنها ممکن است به تلاش های دلگرم کننده آسیب برساند.
بازار بورس همانند دماسنجی است که نشان دهنده وضعیت اقتصاد کشور می باشد. معمولا تا یک پدیده ناخوشایندی به وجود می آید، به سراغ اصلاح قوانین می رویم. اصلاح روند و ریل گذاری درست بازار سرمایه صرفا با اصلاح قوانین اتفاق نمی افتد. اصلاح ساختار اقتصاد کلان کشور و پرداختن به اصلاح مواردی همچون کنار گذاشتن قیمت گذاری دستوری می تواند کمک شایانی در جهت بهبود حال بازار سرمایه داشته باشد. رویکرد مناسب در خصوص فرهنگ بازار سرمایه نیاز به یک نگاه درست و منطقی در جهت توسعه آن دارد تا یک نگاه امنیتی حاکم بر فعالیت و کارشناسان بازار. در حوزه تلاطم بازار دلار دنبال جمشید بسم الله ها می گردیم و امیدوارم در ریزش بازار نیز به جای رویکرد درست و منطقی به اهالی بازار دنبال حاکم کردن نظارت های سلیقه ای نباشیم. آدرس غلط در خصوص در ریزش بازار این است که تقصیر را بر گردن چند کانال و گروه تلگرامی انداخته و از دلایل واقعی ریزش بازار چشم پوشی نماییم. اینجانب مخالف نظارت بر اپلیکیشن های در جهت منافع بازار نیستم بلکه مخالف برخوردهای سلیقه ای رایج در نحوه قانون گذاری، نظارت و اعطای مجوز فعالیت می باشد. یکی از قوانین موجود بازار سرمایه برخورد با کسانی است که بر اساس اخبار نهانی دست به معامله زده اند. شفافیت برخورد با این موضوع در ریزش گذشته بازار که سبب خسارت های زیادی به سهامداران خرد گردیده از اهمیت بالایی برخوردار است تا اعتماد عمومی به بازار برگردد تا اینکه دست به یک سری اقدامات شکلی در جهت تغییر قوانین بازار سرمایه بزنیم. مواردی چون ارتقا جایگاه رئیس سازمان بورس بدون افزایش سطح اختیارات ایشان تاثیر چندانی بر نحوه عملکرد بازار نخواهد داشت. امید است تغییر قوانین بازار با استفاده از تمام یا اکثریت کارشناسان بازار سرمایه و بر اساس کارگروه های کارشناسی صورت گیرد تا قوانین به صورت سلیقه ای طرح و تصویب نگردد. وجود اقدامات تنبیهی صرف و عدم توجه به بخش خصوصی در گسترش فرهنگ آموزش و عدم توجه به استقلال سازمان بورس و اوراق بهادار از ضعف های مشهود پیش نویس مطروحه میباشد. جرم انگاری در خصوص آموزش بازار سرمایه موجب رونق آموزش در دیگر بازارهای موازی مالی گردیده و سبب کوچ کردن مدرسان به بازارهایی همچون بازار رمز ارز ها و بازار فارکس می گردد.
شما که ملت را فریب دادید وزندگی مردم را نابود کردید اندک سرمایه باقی مانده ملت را هم بدزدید وخیال خودتان ومردم را راحت کنید لعنت بر امواتان حرمزاده های نجاست خوار