مرتضی بکی حسکوئی، استادیار اقتصاد و مدیردفتر مدلسازی اقتصاد ایران، دانشگاه امام صادق(ع) است. وی بر این باور است که ورود سهام عدالت به بازار سرمایه می تواند باعث رقیق شدن سهام شرکتها شود و در صورت ارتقای سطح دانش سهامداران خرد و عدم تأثیرپذیری آنها از بازارسازان، می تواند موجبات چرخش ثروت در جامعه را فراهم کند.
وی توصیه هایی به تازه واردان بورسی دارد اعم از شناخت و آگاهی کامل نسبت به ماهیت ابزارهای مالی، لزوم تشکیل سبدی از ترکیب سهامها، عدم مجذوب سهامهای با بازدهی بالاشدن به دلیل ریسک بالایشان تا ضرورت نگاه بلندمدت به بورس.
بکی معتقد به عدم تأثیر مثبت حذف صفرها از پول ملی در بازار سرمایه بوده و از احتمال دچار شدن برخی سرمایه گذاران به خصوص آنها که فاقد توان تابلوخوانی هستند به خطاهای محاسباتی در پی حذف صفرها از پول ملی یاد می کند.
دیگر نظرات وی را در ادامه در گفت وگو با تسنیم بخوانید.
به نظر شما رونق بورس چقدر می تواند به بهبود وضعیت اقتصادی کمک کند؟
اثرات رونق بورس وضعیت اقتصادی را می توان از چند منظر مورد بررسی قرار داد. اولین جنبه از رونق مبادلات در بازار سرمایه بر اقتصاد به نقش بازار سرمایه در تجهیز و تخصیص منابع مالی بستگی دارد. به عبارت دیگر نقش بازار سرمایه به عنوان واسطه مالی و بخشی از سیستم مالی اقتصاد وظیفه هدایت پس اندازهای افراد و خانوارها به سمت سرمایه گذاری را بر عهده دارد. از این نقطه نظر، بازار سرمایه و رونق در معاملات سرمایه زمانی میتواند نقش موثری بر حجم فعالیت های اقتصادی داشته باشد که ورود منابع مالی و پس انداز های خرد افراد و خانوارها چه به طور مستقیم و چه به طور غیر مستقیم باعث تامین مالی در بازار سرمایه شود. به عبارت دیگر، زمانی که منابع پس انداز شده صرف خرید عرضه های اولیه میشود تامین مالی رخ می دهد و منابع مالی به سمت فعالیتهای اقتصادی سوق می یابد چنانچه در بازار سرمایه عرضه اولیه صورت نگیرد و درصد سهام شناور شرکت ها تغییر نکند، ورود منابع جدید به بازار موجب افزایش قیمت سهام و افزایش تعهدات شرکتها به سهامداران سرمایهگذاران آنها می شود.
چنانچه از یک سو، شرکتها نتوانند از فرصت ایجاد شده در افزایش قیمت سهام خود و به عنوان یک اهرم برای افزایش حجم فعالیت ها استفاده کنند و از سوی دیگر، توان شناسایی بازدهی مناسب متناظر با افزایش قیمت سهام خود نشوند، در این صورت شاهد سقوط قیمت و به تبع آن شاهد سقوط شاخص ها خواهیم بود.
با این وجود ورود منابع مالی جدید به بازار سرمایه و افزایش ارزش داراییهای سهامداران فعلی می تواند آثار مثبتی بر تقاضای کل اقتصاد داشته باشد که پتانسیل تحریک عرضه اقتصاد را دارد این در صورتی اتفاق می افتد که رشد ارزش دارایی های مالی خانوارها بیش از شاخص عمومی قیمتها یعنی نرخ تورم باشد در این صورت افزایش ارزش دارایی ها بر مصرف آتی اثرگذار خواهد بود.
به عبارت دیگر، پس اندازهای فعلی که صرف خرید سهام در بازار سرمایه شده است چنانچه ارزش آنها بیش از سطح عمومی قیمت ها در طول زمان افزایش یابد، میتواند منجر به افزایش مصرف دورههای آتی و در نهایت تحریک تقاضای کل اقتصاد شودو افزایش در تقاضای کل اقتصاد از محل مصرف خانوار ها میتواند منجر به رشد اقتصادی در دورههای آتی شود.
آزادسازی سهام عدالت چقدر در این خصوص موثر است؟
سهام عدالت در واقع بخشی از دارایی های مردم هست که تاکنون کنترل و مدیریت آن در اختیار دولت بوده و تحت عنوان سهام عدالت به بخشی از افراد جامعه تعلق و تخصیص یافته است. چنانچه سهام عدالت آزادسازی و وارد بازار سرمایه شود، اولین پیامد آن افزایش شفافیت فعالیت 49 شرکتی است که در سبد سهام عدالت قرار می گیرند.
البته از این چهل و نه شرکت تعدادی در حال حاضر در بازار سرمایه معامله میشود. ورود سهام عدالت به بازار سرمایه میتواند باعث رقیق شدن سهام شرکتها شود. افزایش تعداد سهامداران و سرمایهگذاران در بازار سرمایه، نقطه مثبت در توسعه و تعمیق بازار سرمایه به حساب می آید. به عبارت دیگر با ورود 49 میلیون سهامدار جدید به بازار سرمایه الگوی سرمایه گذاری در جامعه تغییر پیدا میکند و این امر می تواند در آینده نقش بازار سرمایه را در تجهیز و تخصیص منابع قابل سرمایهگذاری را ارتقا بخشد. وجود تعداد زیاد سهامداران زمینه برای عرضه های اولیه در آینده را فراهم می آورد. تامین مالی از طریق بازار سرمایه را تسهیل میکند. علاوه بر این، معاملات سهام عدالت چرخش ثروت در جامعه را به همراه خواهد داشت.
اما باید توجه داشت که شرط لازم برای تحقق این شرایط افزایش سطح دانش سرمایه گذاری در جامعه و توسعه نهادهای مالی جهت ارائه خدمات قابل اتکاء سرمایه گذاری به سهامداران خرد است.
چنانچه در این شرایط ایجاد نشود و سهامداران خرد یعنی سهامداران سهام عدالت تحت تاثیر حرکت های بازارسازان در بازار قرار گیرند نه تنها ارزش داراییهای خود را از دست خواهند داد بلکه اعوجاج های ایجاد شده و نوسانات به وجود آمده در بازار سرمایه پیامدهای نامطلوبی را می تواند برای اقتصاد به همراه داشته باشد
حرکتهای اخیر دولت نشان می دهد تمایلش به بورس با نگاه مذکور بیشتر شده، ارزیابی شما چیست؟
دولت طی سال ها با اتکای به درآمدهای نفتی و تنظیم بودجه بر اساس درآمدهای نفتی باعث ایجاد اختلال در مکانیسم قیمت ها و تخصیص منابع در اقتصاد شده است. بدون شک نوسانات در درآمدهای نفتی آثار جبران ناپذیری را برای اقتصاد ایران به همراه داشته است و مانع شکل گیری یک نظام مالیاتی مقتدر شده است. این نظام مالیاتی می توانست علاوه بر تامین منابع مالی دولت تخصیص منابع در اقتصاد ایران را تصحیح کند.
به عبارت دیگر، سیاست های مالی با اتکا به درآمدهای نفتی دولت را بی نیاز از دستیابی به یک مکانیسم منطقی و علمی تخصیص منابع در اقتصاد کرده بود.
در حال حاضر که درآمدهای نفتی به شدت کاهش پیدا کرده است به نظر می رسد دولت به دنبال روش های جایگزین برای تامین مالی است و بازار سرمایه را فرصتی برای تامین مالی به شمار می آورد.
در واقع دولت با واگذاری بخشی از دارایی های خود تلاش دارد تا منابع مالیبرای بودجه جاری خود را تحصیل کنند. دارایی هایی که می توانست با مدیریت بهینه به اندازه ای درآمد داشته باشد که بودجه دولت را تامین مالی کنند، اما امروز دولت سهل ترین مسیر را در پیش گرفته است. استفاده از فرصت بازار سرمایه برای این منظور میتواند زمینه برای تعدیل ساختار شرکت های دولتی که عموما ناکارا بوده و بعضاً بنا به اظهارات مقامات دولتی موجبات مفاسد را مهیا کرده اند، و همچنین افزایش شفافیت این شرکتها را فراهم آورد.
توصیه ای در این خصوص به دولت دارید؟
پیشنهاد می کنم دولت در کنار واگذاری این بخش از دارایی ها که در قالب سهام عدالت و چه در قالب عرضه های اولیه و فروش سهام شرکتها به عموم در بازار سرمایه به انتشار اوراق به پشتوانه دارایی های خود اقدام کند. این اوراق با درآمد ثابت بوده و می تواند بخشی از پرتفوی سرمایهگذاری خانوارها را تشکیل داده و مجموعه ریسک سرمایه گذاری خانوارها را کاهش دهد. با این ساز و کار هم دولت اقدام به تامین مالی می نماید، هم بانک مرکزیمی توانند بر پایه اوراق منتشر شده توسط دولت سیاست های پولی را عملیاتی کند و هم پس انداز های خرد خانوارها به بخشی از دارایی ها اختصاص می یابند که ریسک کمتری برخوردارند. تنوع سازی در پرتفوی سرمایه گذاری خانوارها اطمینان به سرمایه گذاری در دارایی های مالی را افزایش می دهد و این تغییر در الگوی رفتاری در بلند مدت منافع زیادی را برای اقتصاد همراه خواهد داشت.
توصیه های شما به تازه واردان بورس چیست؟
اولین مسأله که باید سرمایه گذاران در بازارهای مالی به ویژه تازه واردان به بازار سهام مورد توجه قرار دهند شناخت و آگاهی کامل نسبت به ماهیت ابزارهای مالی است که در آن سرمایه گذاری می کنند. در بازار علاوه بر اوراق سهم، صندوق های سرمایه گذاری بادرآمد ثابت و صندوقهای سرمایهگذاری سهمی و همچنین اسناد خزانه و اوراق صکوک مبادله می شود، بنابراین سرمایه گذاران باید شناخت کافی به این ابزارها و تفاوتهای آنها و ریسک و بازده هر یک از این ابزار ها داشته باشند.
اگر سرمایهگذاران نو ورود شناخت کافی نسبت به ویژگی های بازار سهام ندارند از افراد خبره و مطلع و نهادهای رسمی بازار سرمایه که به منظور ارائه خدمات مالی و سرمایه گذاری شکل گرفته است استفاده کنند هرچند سرمایههای خود را نمیتوان در قالب قراردادهای سبدگردانی به شرکت های سبدگردان واگذار کرد اما سرمایه گذاران می توانند از خدمات مشاورهای نهادهای بازار سرمایه استفاده نمایند.
چنانچه بتوانند نسبت به این ابزار ها آگاهی پیدا کنند نخستین گام استفاده از اصل تنوع بخشی به دارایی ها به منظور کاهش ریسک سرمایه گذاری است . بهعبارت دیگر، سرمایهگذاران علاوه بر اوراق سهام ترکیبی از داراییهای بازار را نیز انتخاب نمایند تا ریسک سرمایه گذاری خود را حداقل کنند.
نکته بعدی توجه به مسأله ریسک و بازده است. در ادبیات مالی ریسک و بازده با یکدیگر تناظر دارند یعنی هرجا که بازدهی بالا وجود دارد، ریسک بالاتری نیز متوجه سرمایه گذار است. بر اساس این اصل، سرمایه گذاران تازه وارد نباید مجذوب بازدهی های بالای برخی از سهم ها شوند چراکه این بازدهی ها با ریسک همراه است و احتمال دارد که آنها اصل دارایی خود را نیز از دست بدهند.
نکته دیگر، این است که سرمایه گذاران تازه وارد باید متوجه جریانهای تغییر در قیمت و بازدهی سهام که توسط بازارسازان ایجاد می شود باشند . به طور معمول بازارسازان با ایجاد تقاضا و یا عرضه زیاد روند تغییرات قیمت را متناسب با سیاست های خود تغییر داده و چنانچه افراد دیگر شناخت کافی به این تغییرات نداشته باشند در شرایط افزایش قیمت اقدام به خرید سهام با قیمت بالا و در شرایط کاهش قیمت اقدام به فروش سهام خود می کنند که این امر میتواند باعث زیانهای بزرگ به این دسته از سرمایهگذاران خرد شود
بنابراین پیشنهاد من و توصیه من این است که سرمایه گذاران خود با انتخاب سهم های ارزنده و با رویکردی بلند مدت در بازار سرمایه گذاری کنند تا اسیر نوسانات کوتاه مدت بازار نشوند همچنین از اصل تنوع دارایی ها استفاده نمایند تا ریسک سرمایهگذاری خود را به حداقل ممکن برساند.
آیا حذف صفرها از پول ملی در حال و آینده بورس چه تاتیری بگذارد، نحوه اعمال آن در شاخصها چطور خواهد بود؟
حذف صفرها از پول ملی در بازار سرمایه اثر مثبت ندارد، اما می توان جنبه هایی را از نحوه اثرگذاری آن بر حسابداری معاملات و همچنین قیمت گذاری دارایی ها در بازار سرمایه برشمرد با حذف چهار صفر قیمت های دارایی های مالی در بازار سرمایه دستخوش تغییرات محاسباتی خواهند شد. این ممکن است در کوتاه مدت برخی از سرمایه گذاران را دچار خطای محاسباتی نماید به ویژه در آن دسته از سهم هایی که قیمت آنها تفاوت معناداری از قیمت اسمی ندارد. در این دسته از سهم ها نحوه محاسبه قیمت و تغییرات قیمت و همچنین بازدهی سهام می تواند برخی از سرمایهگذاران را دچار خطای محاسباتی کند البته روشن است که برای هر واحد پولی جدید واحد خورد آن نیز تعریف شده است که هر واحد پول یا جدید معادل 100 واحد خرده آن می باشد که به صورت اعشار انعکاس پیدا خواهد کرد هرچند از نظر حسابداری تفاوت معناداری در نحوه گزارش دهی قیمتها ایجاد نخواهد شد اما برخی از افراد به ویژه کسانی که با تابلوخوانی آشنایی کافی ندارند ممکن است در محاسبات ذهنی خود دچار خطا شوند.
گفت وگو از : مریم سلیمی - تسنیم
انتهای پیام/