تورم لبنیات را چه کسی ساخته؟ پاسخ در زنجیره تولید است نه تقاضا
به گزارش نبض بورس، همزمان با افزایش قیمت لبنیات، موجی از فراخوانهای مردمی برای نخریدن این محصولات در فضای مجازی شکل گرفته است؛ حرکتی اعتراضی که هدف آن شکستن قیمتها از مسیر کاهش تقاضاست.
اما دادههای رسمی تصویر دیگری نشان میدهد؛ جایی که تورم پیش از رسیدن لبنیات به فروشگاه، در دامداریها و زنجیره تولید شکل گرفته است. افزایش شدید قیمت نهادههای دامی، علوفه، دستمزد و خدمات تولید، هزینه تمامشده را به سطحی رسانده که بازار مصرف توان مهار آن را ندارد. در چنین شرایطی، تحریم مصرفکننده بیش از آنکه ابزار کنترل قیمت باشد، نشانهای از فشار معیشتی است.
این گزارش با استناد به آمار رسمی، بررسی میکند چرا گرانی لبنیات ریشه در سمت عرضه دارد، نه در رفتار خرید مردم.
گرانی از تورم تولیدکننده میآید، نه از رفتار مصرفکننده
همزمان با افزایش قیمت لبنیات، موجی از فراخوانهای مردمی برای نخریدن این محصولات در شبکههای اجتماعی شکل گرفته است؛ حرکتی اعتراضی که هدف آن وادار کردن تولیدکننده و بازار به عقبنشینی قیمتی است. با این حال، بررسی دادههای رسمی نشان میدهد مسئله گرانی لبنیات، نه در سمت تقاضا، بلکه ریشهدارتر و ساختاریتر از آن است که با تحریم مصرفکننده حل شود.
دادههای قیمتی تابستان ۱۴۰۴ تصویری روشن از اقتصاد تولید غذا در ایران ارائه میدهد: تقریباً تمام حلقههای زنجیره کشاورزی، دامداری و تأمین نهادهها با افزایشهای شدید هزینه مواجه شدهاند. افزایشی که پیش از رسیدن کالا به دست مصرفکننده، قیمت را قفل کرده است.
تورم از کجا شروع میشود؟ قبل از کارخانه و فروشگاه
در تابستان ۱۴۰۴، افزایش قیمت در محصولات پایه کشاورزی بهوضوح دیده میشود. متوسط قیمت گوجهفرنگی به ۱۰۰٬۶۰۱ ریال و پیاز به ۱۱۶٬۶۹۹ ریال رسیده که نسبت به فصل مشابه سال قبل بهترتیب ۲۵.۴ و ۸.۶ درصد افزایش داشتهاند. قیمت سیبزمینی نیز با جهشی قابل توجه به ۱۳۶٬۸۱۱ ریال رسیده که بیانگر رشد ۵۱.۱ درصدی سالانه است.
در همین بازه، قیمت خیار با افزایش ۵۷ درصدی به ۳۳۱٬۴۷۷ ریال رسیده است. این ارقام نشان میدهد فشار تورمی محدود به کالاهای خاص یا مقطعی نیست، بلکه در سطح گستردهای از تولیدات کشاورزی جریان دارد و مستقیماً هزینه تأمین خوراک خانوار را تحت تأثیر قرار داده است.
شوک نهادهها؛ ستون پنهان گرانی لبنیات
تورم در بخش غلات و حبوبات، نقش کلیدی در افزایش هزینه تولید لبنیات ایفا میکند. در تابستان ۱۴۰۴، متوسط قیمت گندم به ۲۰۳٬۱۸۸ ریال رسیده که نسبت به سال قبل ۱۷.۸ درصد افزایش نشان میدهد. اما وضعیت جو بهمراتب نگرانکنندهتر است؛ جایی که قیمت آن با جهش ۱۰۸ درصدی به ۱۹۰٬۵۴۳ ریال رسیده است.
در بخش حبوبات نیز افزایش قیمتها شدید بوده است. نخود با رشد ۸۷.۵ درصدی به ۹۱۵٬۹۷۷ ریال و عدس با افزایش ۹۲.۵ درصدی به ۱٬۱۹۳٬۹۴۹ ریال رسیدهاند. این ارقام نهتنها فشار معیشتی را افزایش میدهد، بلکه بهطور غیرمستقیم هزینه خوراک دام و جایگزینهای آن را بالا میبرد؛ عاملی که مستقیماً به قیمت شیر و لبنیات منتقل میشود.
دامداری و لبنیات؛ انتقال مستقیم تورم به سفره مردم
در بخش دامداری سنتی، متوسط قیمت هر کیلوگرم گوسفند و بره زنده به ۳٬۲۶۰٬۵۸۴ ریال و قیمت گاو پرواری زنده به ۳٬۰۱۵٬۸۹۶ ریال رسیده است. این ارقام نسبت به فصل مشابه سال قبل تا ۵۰.۸ درصد افزایش داشتهاند و نشان میدهند ماده اولیه تولید لبنیات با تورم بالا وارد چرخه تولید میشود.
این فشار هزینهای در قیمت شیر نیز کاملاً منعکس شده است. در تابستان ۱۴۰۴، قیمت شیر گوسفند ۳۸.۹ درصد و قیمت شیر گاو ۴۴ درصد نسبت به سال قبل افزایش یافته است. بنابراین افزایش قیمت لبنیات در بازار مصرف، ادامه طبیعی زنجیرهای است که از دامداری آغاز میشود.
علوفه، خدمات و دستمزد؛ مثلث فشار بر تولیدکننده
در بخش محصولات علوفهای، متوسط قیمت یونجه با افزایش ۶۰.۴ درصدی به ۱۹۰٬۹۷۱ ریال رسیده و قیمت کاه با جهشی کمسابقه ۲۰۵.۳ درصد افزایش یافته است. چنین رشدی در هزینه خوراک دام، عملاً امکان تثبیت قیمت شیر را از تولیدکننده سلب میکند.
در کنار آن، هزینه خدمات ماشینی نیز بهشدت افزایش یافته است. هزینه شخم زمین زراعی آبی ۴۷.۲ درصد و شخم زمین دیم ۴۳.۲ درصد رشد داشته است. دستمزد نیروی کار نیز از این روند جدا نبوده؛ بهطوری که دستمزد روزانه کارگران کشاورزی، بسته به نوع فعالیت، بین ۳۵ تا ۴۸ درصد افزایش یافته است.
این ترکیب از افزایش نهاده، خدمات و دستمزد، نشان میدهد تولیدکننده حتی پیش از فروش محصول، با تورمی چندلایه مواجه است.
چرا تحریم مصرفکننده قیمت را پایین نمیآورد؟
از منظر اقتصادی، تورم لبنیات در ایران از نوع تورم فشاری از سمت عرضه است. در چنین شرایطی، کاهش تقاضا الزاماً به کاهش قیمت منجر نمیشود. برعکس، کاهش فروش میتواند تولید را غیراقتصادی کرده و به افت عرضه، تعطیلی واحدها یا کاهش کیفیت منجر شود؛ مسیری که در نهایت زمینه جهشهای قیمتی بعدی را فراهم میکند.
به بیان ساده، وقتی هزینه تولید بالا مانده است، نخریدن مصرفکننده تنها حجم فروش را کم میکند، نه قیمت تمامشده را.
جمعبندی نهایی
بررسی دادههای رسمی نشان میدهد گرانی لبنیات، نه نتیجه رفتار مصرفکننده، بلکه پیامد مستقیم تورم سنگین در بخش تولید است. تورمی که از نهادههای دامی، علوفه، دستمزد و خدمات آغاز شده و به قیمت نهایی رسیده است.
در چنین شرایطی، تحریم مصرف شاید یک پیام اعتراضی اجتماعی باشد، اما ابزار مؤثری برای کنترل قیمت نیست. تا زمانی که ریشههای تورم تولیدکننده اصلاح نشود، انتظار کاهش قیمت لبنیات از مسیر نخریدن، بیش از آنکه اقتصادی باشد، خوشبینانه است.





