از هشدار عبده تبریزی تا تجربه آرژانتین و اکوادور؛ ایران چقدر با دلاریزهشدن فاصله دارد؟
به گزارش نبض بورس، تورم مزمن و بیانضباطی مالی، پیشدرآمد فروپاشی اعتماد به پول ملی در بسیاری از اقتصادها بوده است. هشدار اخیر درباره احتمال جهش تورم، بار دیگر نگاهها را به پدیدهای جلب کرده که صندوق بینالمللی پول آن را «دلاریزهشدن تدریجی» مینامد. بررسی تجربه کشورهایی مانند آرژانتین و اکوادور نشان میدهد این مسیر، اغلب پیش از هر تصمیم رسمی آغاز میشود.
اقتصاد ایران چقدر با دلاریزهشدن فاصله دارد؟
هشدار داخلی: نقطه آغاز دلاریزهشدن، فروپاشی اعتماد پولی است
اظهارات اخیر دکتر حسین عبده تبریزی درباره خطر جهش تورم از حدود ۶۰ درصد به سطوحی تا ۳۰۰۰ درصد، یک هشدار معمولی نیست؛ بلکه توصیف دقیق مرحلهای است که صندوق بینالمللی پول آن را آغاز دلاریزهشدن غیررسمی اقتصاد مینامد.
عبده تبریزی تأکید کرده است که در صورت تداوم تورمهای بالا و خروج بودجه از چارچوب انضباط مالی، بیاعتمادی به پول ملی تشدید شده و اقتصاد وارد مرحلهای میشود که رفتار مردم و بنگاهها پیش از هر تصمیم رسمی تغییر میکند.
بر اساس تعریف IMF، دلاریزهشدن زمانی آغاز میشود که پول ملی دیگر نتواند نقش خود را بهعنوان ذخیره ارزش ایفا کند. حتی اگر هنوز ابزار رسمی پرداخت باقی مانده باشد. این دقیقاً همان وضعیتی است که هشدار عبده تبریزی بر آن تمرکز دارد: فروپاشی تدریجی اعتماد، نه اعلام رسمی تغییر واحد پول.
تجربه تلخ آمریکای لاتین از تورم های مزمن
کشورهای آمریکای لاتین به سبب تورم های مزمن و پایدار به مرز فروپاشی اقتصادی رسیدند. مطالعه جامع صندوق بینالمللی پول درباره دلاریزهشدن در آمریکای لاتین، سه شاخص کلیدی را بهعنوان پیششرطهای ورود اقتصادها به این مسیر معرفی میکند:
-
تورم مزمن و پایدار بالا
-
کسری بودجه ساختاری و تأمین مالی از طریق پولیسازی کسری
-
ضعف اعتبار نهادی سیاست پولی و مالی
IMF تصریح میکند که در چنین شرایطی، اقتصادها ابتدا وارد فاز دلاریزهشدن غیررسمی میشوند؛ یعنی:
-
افزایش سپردههای دلاری
-
قیمتگذاری داراییها و قراردادها بر اساس دلار
-
شکلگیری بدهیهای دلاری در بخش خصوصی
این مرحله، از نگاه صندوق، خطرناکترین بخش مسیر است؛ زیرا بدون مهار تورم، بهتدریج بازگشتناپذیر میشود. مطالعات نشان میدهد کشورهایی که چند سال متوالی تورم بالای ۴۰ تا ۵۰ درصد را تجربه کردهاند، حتی بدون تصمیم رسمی، بهطور عملی وارد این فاز شدهاند.
آرژانتین: دلاریزهشدن بهعنوان وعده سیاسی در اقتصاد دلاریزهشده غیررسمی
بر اساس گزارش صندوق بینالمللی پول، آرژانتین پیش از آنکه بحث دلاریشدن رسمی مطرح شود، سالها درگیر دلاریزهشدن غیررسمی گسترده بوده است. سپردههای دلاری، قیمتگذاری مسکن و داراییها بر اساس دلار و وابستگی شدید انتظارات تورمی به نرخ ارز، از دههها قبل در این کشور ریشه دوانده است.
در سال ۲۰۲۳، با رسیدن تورم سالانه به حدود ۱۸۰ تا ۱۹۰ درصد، خاویر میلی ایده دلاریشدن رسمی را مطرح کرد. اما تحلیل IMF نشان میدهد مشکل اصلی آرژانتین نه انتخاب ارز، بلکه نبود ذخایر ارزی کافی برای پشتیبانی از پایه پولی است.
دلاریشدن رسمی تنها زمانی میتواند تورم را مهار کند که:
-
کشور بتواند کل پول در گردش را با ارز خارجی بازخرید کند
-
نظام مالی بدون اتکا به بانک مرکزی تأمین مالی شود
در غیر این صورت، دلاریشدن میتواند بحران بدهی، رکود و ناپایداری مالی را تشدید کند؛ تجربهای که آرژانتین هنوز در آستانه آن قرار دارد.
اکوادور: دلاریشدن رسمی؛ مهار تورم با بهای سنگین
اقتصاد اکوادور در سال ۲۰۰۰ دلاریزه شد، یعنی دلار جایگزین پول ملی شد و دلایل آن عبارت بود از:
-
تورم سالانه بالای ۶۰ درصد بود
-
رشد اقتصادی به منفی ۷.۳ درصد سقوط کرده بود
-
بدهی عمومی به حدود ۹۹ درصد تولید ناخالص داخلی رسیده بود
اما نتایج کوتاهمدت سیاست های تثبیت و اصلاحات اقتصادی، طبق دادههای صندوق، قابلتوجه بود:
-
کاهش تورم به میانگین ۳.۲ درصد
-
بازیابی اعتماد به نظام بانکی
-
افزایش رشد واقعی GDP
اما هزینه این سیاست ها بهصراحت هزینههای این اصلاحات را برجسته میکند:
-
از دست رفتن کامل حقالضرب و عدم چاپ پول بدون پشتوانه
-
قرار گرفتن اقتصاد در معرض سیاستهای پولی فدرال رزرو
-
افزایش آسیبپذیری در برابر شوکهای خارجی
-
و در سالهای بعد، تشدید جرایم سازمانیافته و پولشویی
صندوق بینالمللی پول نتیجه میگیرد که دلاریشدن در اکوادور اگرچه تورم را مهار کرد، اما قدرت سیاستگذاری اقتصادی کشور را بهشدت محدود ساخت و خروج از این نظام را به گزینهای بسیار پرهزینه تبدیل کرد.
نتیجهگیری و هشدار نهایی: نقطهای که «هزینهساز و برگشتناپذیر» است
دلاریزهشدن، چه بهصورت رسمی و چه غیررسمی، معمولاً واکنش اقتصاد به شکست در مهار تورم مزمن و بیانضباطی مالی است، نه یک راهبرد توسعهای از پیش طراحیشده. تجربه کشورهایی مانند اکوادور و السالوادور نشان میدهد هرچند دلاریشدن میتواند در کوتاهمدت ثبات قیمتی ایجاد کند، اما این ثبات به بهای از دست رفتن کامل سیاست پولی، واگذاری حقالضرب و افزایش آسیبپذیری اقتصاد در برابر شوکهای خارجی به دست میآید.
صندوق بینالمللی پول هشدار میدهد کشورهایی که وارد فاز دلاریزهشدن غیررسمی میشوند، در صورت تداوم تورمهای بالا و ضعف انضباط بودجهای، بهتدریج با وضعیتی مواجه میشوند که بازگشت به پول ملی پرهزینه و از نظر سیاسی و اقتصادی دشوار خواهد بود. در این مرحله، حتی اگر دلاریشدن رسمی اجرا نشود، رفتار اقتصادی جامعه عملاً آن را محقق کرده است.
بر اساس همین تجربهها، پیام هشدارآمیز IMF برای اقتصادهایی مانند ایران روشن است: پیشگیری از دلاریزهشدن، تنها از مسیر مهار پایدار تورم، بازسازی اعتماد به پول ملی و پایبندی سختگیرانه به انضباط مالی ممکن است. تأخیر در این مسیر، خطر ورود به نقطهای را افزایش میدهد که انتخابها محدود و هزینهها بهمراتب سنگینتر خواهند بود.





