
آیا استقلال صنعت عناصر نادر خاکی در کشورهای غربی به سرانجام میرسد؟

به گزارش نبض بورس، از معادن استعماری میانمار (برمه) تا مراکز صنعتی در منطقه مغولستان داخلی، سلطه چین بر عناصر نادر خاکی، این فلزات کمتر شناخته شده را به ابزاری برای نفوذ ژئوپلیتیکی این کشور بدل ساخته و زیربنای در اختیار داشتن قدرت در حوزه فناوری، نظامی و ساختار تجارت جهانی را دستخوش تغییراتی کرده است. اکنون بیش از هر زمان دیگری میتوان این پرسشها را مطرح کرد که در حال حاضر کدام کشور زیربنای اقتصاد را در قرن بیستویکم را در اختیار دارد؟ کدام کشورها توان آن را دارند عرضه مواد معدنی حیاتی که ستونهای سامانههای دفاعی نوین، فناوریهای مبتنی بر انرژیهای تجدیدپذیر و زیرساخت دیجیتال را به خود اختصاص میدهند، تحت کنترل گرفته و شرایط مد نظر خود را بر آن دیکته کنند؟ چگونه تنها یک کشور مانند چین توانسته است بازار جهانی مواد معدنی حیاتی را که برای جاهطلبیهای صنایع تولیدی و نظامی غرب حیاتی به شمار میرود، تحت سلطه خود درآورد؟
به نقل از روزنامه «Daily Pioneer»، بررسی اسناد تاریخی به دست آمده نشان میدهد سرمایه حاصل از استخراج تنگستن از سوی دولت ژاپن، در جنگ جهانی دوم به طور مستقیم برای تامین مالی تسلیحاتی این کشور استفاده شد. این اتفاق را میتوان نمونهای آشکار از کنترل کشورها بر مواد معدنی حیاتی و استفاده از آن برای حفظ برتری خود در صنایع نظامی عنوان کرد.
سررشته چنین اتفاقی از میانمار آغاز میشود؛ کشوری که از گذشته تا به امروز از ذخایر غنی قلع، تنگستن و عناصر نادر خاکی برخوردار بوده است. در دوران استعمار این کشور، ابتدا بریتانیا و سپس ژاپن این منابع معدنی را با بیتوجهی به نیاز و خواسته جوامع بومی و محیط زیست استخراج میکردند. با این حال، حتی در همان سالها نیز استخراج و انتقال این عناصر با پیچیدگیهای ژئوپلیتیکی از جمله جنگلهای صعبالعبور، خطوط ریلی شکننده و مقاومت جوامع بومی همراه بود که موجب میشد ظرفیت واقعی این ذخایر معدنی به طور کامل مورد بهرهبرداری قرار نگیرد. چنین رخدادهایی سبب شد در ادامه الگویی از استثمار و رقابت جهانی در صنعت مواد معدنی حیاتی شکل بگیرد و به نوعی در دهههای بعدی نیز به شیوههایی دیگر این اتفافات تکرار شود.
عناصر نادر خاکی؛ فلزاتی کمیاب اما حیاتی
عناصر نادر خاکی گروهی متشکل از ۱۷ فلز و شبه فلز شامل نئودیمیوم، دیسپروزیوم، پرازئودیمیوم و دیگر عناصر هستند که در تولید آهنرباهای دائمی، تلفنهای هوشمند، خودروهای الکتریکی و جنگندههای پیشرفته نقشی حیاتی دارند. با وجود بیش از یک دهه تلاش غرب برای کاهش وابستگی به چین، این کشور همچنان قدرت بلامنازع در صنعت جهانی عناصر نادر خاکی باقی مانده است.
بازدید شی جینپینگ، رئیس جمهور چین از یک کارخانه تولید آهنربای دائمی مبتنی بر عناصر نادر خاکی در استان جیانگشی در سال ۲۰۱۹، در مطبوعات غربی به عنوان نمایش قدرت تعبیر شد. برخی از تحلیلگران بازدید رئیس جمهور چین از این کارخانه را به منزله نشان دادن میزان وابستگی آمریکا به چین در صنعت عناصر نادر خاکی تفسیر کردند.
چشمانداز بازار جهانی عناصر نادر خاکی تحت سلطه چین
دیدگاه راهبردی دولت چین در خصوص مواد معدنی حیاتی به دهه ۱۹۹۰ و سخنان دنگ شیائوپینگ، سیاستمدار پیشین این کشور نسبت داده شده که در آن زمان، پیشبینی دقیقی را از شکلگیری یک اکوسیستم صنعتی منسجم شامل استخراج، جداسازی، فرآوری و تولید عناصر نادر خاکی در چین ارائه داده بود.
دولت چین با قدم نهادن در این مسیر از طریق ادغام هزاران شرکت معدنی کوچکمقیاس و یکپارچهسازی زنجیره ارزش داخلی، ذخایر غنی از مواد معدنی حیاتی خود را به اهرمی ژئوپلیتیکی تبدیل کرد.
در همین رابطه، مدیرعامل شرکت «Rising Nonferrous Metals» تاکید کرد: بازارهای جهانی در آینده قابل پیشبینی نیز همچنان به زنجیره تامین عناصر نادر خاکی چین وابسته خواهند بود.
واکنش غرب به سلطه چین بر صنعت عناصر نادر خاکی
تسلط چین بر بازار جهانی عناصر نادر خاکی، غرب را به واکنش واداشته است. لازم به ذکر است که تنها یک معدن فعال عناصر نادر خاکی به نام «Mountain Pass» در ایالت کالیفرنیا آمریکا فعال است که از آن، نئودیمیوم و پرازئودیمیوم استخراج میشود؛ این در حالی بوده که این کشور در بخش فرآوری عناصر مذکور همچنان به چین متکی است.
سرمایهگذاری مستقیم ۴۰۰ میلیون دلاری پنتاگون در شرکت «MP Materials» برای احداث تاسیسات تولید آهنربای دائمی در آمریکا، تلاشی کمسابقه برای تسریع روند استقلال زنجیره تامین عناصر نادر خاکی در این کشور محسوب میشود.
باید در نظر داشت که چنین اقداماتی، با موانعی همچون چالشهای اقتصادی و حتی دسترسی به فناوریهای لازم برای این کار روبهرو است؛ چراکه چین نه تنها فرایند استخراج بلکه تمامی صنایع پاییندستی فرآوری و تولید آهنربای دائمی را در اختیار دارد.
طبق ارزیابیهای صورت گرفته، چین سهم حدود ۷۰ درصدی از استخراج، ۹۰ درصدی از فرایند جداسازی و فرآوری و حدود ۹۳ درصدی از تولید آهنربای دائمی در مقیاس جهانی را به خود اختصاص داده است.
آمریکا به دنبال استقلال در صنعت عناصر نادر خاکی است
کشورهای غربی همچنان تلاش میکنند در راستای کاهش وابستگی خود، مواد معدنی حیاتی مورد نیاز را از دیگر کشورهای تولیدکننده تامین کنند. در همین رابطه، گرینلند با برخورداری از ذخایر بکر عظیم عناصر نادر خاکی، توجه ایالات متحده آمریکا را به خود جلب کرده است. همچنین، پروژه معدنی «Tanbreez» واقع در جنوبغرب گرینلند با هدف استخراج تانتالوم، نیوبیوم، زیرکونیوم و عناصر نادر خاکی راهاندازی شده است.
در کنار راهاندازی این پروژه قرار است زیرساختهای راهاندازی یک بندر شناور در آبهای عمیق برای پهلوگیری کشتیهای اقیانوسپیما ایجاد شود. به علاوه، اسکان کارگران و توسعه زیرساختهای انرژی در مقیاس گسترده به همراه این پروژه انجام خواهد شد.
در همین راستا، مدیرعامل شرکت «Critical Metals» تصریح کرد: هدف اصلی ترامپ نه تملک کشور گرینلند بلکه امضای قراردادهایی برای بهرهمندی از منابع مواد معدنی حیاتی به نفع تولیدکنندگان و پیمانکاران دفاعی آمریکا است.
از سوی دیگر، تمایل آمریکا به استخراج مواد معدنی حیاتی از باطلههای معدنی در خاک این کشور افزایش یافته است. در همین رابطه، پژوهشی در سال ۲۰۲۵ از سوی دانشگاه «Colorado School of Mines» صورت گرفت که در آن مشخص شد بازیافت حتی مقادیر اندک محصولات جانبی از عملیات معدنی در آمریکا میتواند وابستگی این کشور به واردات بسیاری از مواد معدنی حیاتی را به طور چشمگیری کاهش دهد.
طبق نتایج این مطالعه انجام شده، بازیافت تنها کمتر از یک درصد از باطلههای ۱۵ ماده معدنی حیاتی از جمله عناصر نادر خاکی، گالیوم و ژرمانیوم در داخل نیاز به واردات این مواد معدنی را رفع خواهد کرد. با این وجود، به نظر میرسد پیادهسازی یافتههای این تحقیق در فاز تجاری، مستلزم پژوهشهای بیشتر و تعیین سیاستگذاریهایی در همین جهت و در مقیاس گسترده خواهد بود.
چین به راحتی سلطه خود بر بازار جهانی مواد معدنی حیاتی را از دست نخواهد داد
چین بارها نشان داده است که قصدی برای واگذاری جایگاه خود در صنعت جهانی مواد معدنی حیاتی به دیگر کشورها نخواهد داشت. در همین رابطه و در ماه آوریل ۲۰۲۳، چین به طور موقت صادرات هفت عنصر نادر خاکی را محدود کرد؛ این اقدام باعث شد زنجیرههای تامین آمریکا و ژاپن مختل شود. آمریکا در اقدامی متقابل، تعرفههایی را بر واردات تعدادی از کالاها از مبدا چین وضع کرد.
کارشناسان مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی بر این باورند که چین برای حفظ سلطه خود بر بازار جهانی مواد معدنی حیاتی، ظرفیت تولید داخلی را به منظور افزایش قیمتها کاهش نمیدهد و قصد دارد نفوذ خود در این بازار را به ابزاری ژئوپلیتیکی تبدیل کند.
چنین اقداماتی نشان میدهد عناصر نادر خاکی صرفا کالاها یا مواد معدنی نیستند بلکه ابزارهایی هستند که به کمک آنها میتوان در روابط میان کشورها و تاثیرگذاری بر شبکههای تامین و قواعد تجارت بینالمللی تغییراتی را ایجاد کرد.
فرصتها، محدودیتها و واکنشهای غرب در برابر اقدامات چین
واکنش کشورهای غربی در برابر سلطه چین بر صنعت عناصر نادر خاکی متفاوت بوده است. ایالات متحده آمریکا با سرمایهگذاری در پروژههای تحت حمایت پنتاگون، اعمال تعرفههای تجاری و ایجاد مشارکتهای بینالمللی به این چالشها پاسخ داده است. در مقابل، اتحادیه اروپا و ژاپن بیشتر بر توسعه صنعت بازیافت، انباشت ذخایر و توسعه داخلی صنایع مواد معدنی حیاتی متمرکز شدهاند.
در همین راستا، گروه هفت (G7) در طرح توسعه مواد معدنی حیاتی خود، بر تنوعبخشی در منابع تامین، قابلیت رهگیری منشا تولید مواد معدنی، استخراج پایدار و بهکارگیری نوآوری در عملیات معدنی تاکید کرده و به تهدیدهای به وجود آمده در زنجیره تامین مواد معدنی حیاتی ناشی از اعمال سیاستگذاریهای جدید و اجرای رویههای غیرمرتبط در بازار در بخش مذکور اشاره کرده است.
گرت هچ، بنیانگذار مرکز پژوهشی «Technology Materials Research» در همین رابطه عنوان کرد: شرکتهای غربی همواره تلاش میکنند هزینهکردهای خود را به هر قیمتی کاهش دهند.
تلاش برای بازتولید توان صنعتی چین در گذشته، با موانعی همچون دسترسی به فناوریهای مورد نیاز روبهرو بوده است. به گزارش خبرگزاری بلومبرگ، فرایند جداسازی ماده حلالی که برای جداسازی عناصر نادر خاکی مورد استفاده قرار میگرفت و در اصل در ایالات متحده آمریکا توسعه یافته بود، به دلیل محدودیتهای زیستمحیطی و مقرراتی در آمریکا کنار گذاشته شد.
همین امر برای مهندسان چینی فرصتی فراهم کرد تا طی چندین سال بتوانند این فناوری را به مرحله تکامل برسانند. تنها بین سالهای ۱۹۵۰ تا ۲۰۱۸، در چین بیش از ۲۵ هزار حق ثبت اختراع در صنعت عناصر نادر خاکی به ثبت رسید؛ رقمی که ۱۵۰ درصد بیش از ثبت اختراعات مشابه در ایالات متحده آمریکا بوده است.
از سوی دیگر، فناوریهای نوین زیستی و سبز نظیر پروژه «EMBER» تحت حمایت آژانس پروژههای پژوهشی پیشرفته دفاعی آمریکا (DARPA) که از میکروارگانیسمها برای فرآوری عناصر نادر خاکی استفاده میکند، هنوز سالها با مرحله مقیاسپذیری صنعتی مشابه آنچه در چین استفاده میشود، فاصله دارد.
حتی در شرایطی که آمریکا بر دستیابی به ذخایر معدنی گرینلند و توسعه صنعت مواد معدنی حیاتی داخلی خود تمرکز کرده است، چین با وضع قوانینی جدید در حوزه صدور مجوز و گزارشدهی که به ظاهر در چارچوب حفاظت از محیط زیست معرفی میشوند، سلطه خود بر بازار جهانی مواد معدنی حیاتی را بیش از پیش افزایش داده است.
وضعیت به وجود آمده، یک تناقض بنیادین را آشکار میکند و آن اینکه در اختیار داشتن ذخایر غنی مواد معدنی حیاتی به تنهایی به معنای استقلال در آن صنعت تفسیر نمیشود.
در حقیقت اهرم واقعی قدرت در اختیار کسانی است که بر حوزههای فرآوری، فناوری و زنجیره تامین مواد معدنی حیاتی تسلط داشته باشند؛ حوزههایی که چین به شکلی نظاممند در آنها سرمایهگذاری کرده و دانش تخصصی خود را به شدت افزایش داده است.
امروزه عناصر نادر خاکی در نقطه تلاقی فناوری، تجارت و قدرت نظامی به ابزاری برای نفوذ ژئوپلیتیکی تبدیل شدهاند. برخی از تحلیلگران بر این باورند که از بین بردن سلطه چین بر بازار جهانی مواد معدنی حیاتی کاری بسیار دشوار خواهد بود؛ چراکه این کشور با برنامهریزی در طول سالهای گذشته توانسته است به اهداف مد نظر خود دست پیدا کند.
به نظر میرسد مداخلات ایالات متحده آمریکا از جمله تعیین سیاستگذاریهایی به منظور تثبیت قیمتها در بازار و حتی ارائه راهکارهایی از سوی گروه هفت نیز نتوانسته است سلطه چین در بازار جهانی مواد معدنی حیاتی را کاهش دهد.
از دستیابی به ذخایر معدنی گرینلند تا توسعه معدن «Mountain Pass» و سرمایهگذاری پنتاگون در شرکت «MP Materials»، همه و همه به این نکته مهم ختم خواهد شد که در صنعت عناصر نادر خاکی، زنجیرههای تامین مواد معدنی با سیاست خارجی کشورها در هم تنیدهاند؛ از همین رو در اختیار داشتن فناوریهای نوین و دانش مرتبط با آن به معنای نفوذ و برتری ژئوپلیتیکی کشورها خواهد بود.