نرخ تورم یکی از آشناترین شاخصهای اقتصادی برای عموم مردم کشور است.
از سالیان دور، بالا و پایین رفتن نرخ تورم با واکنش فوری افکار عمومی مواجه بوده است. به همین دلیل است که دولتهای مختلف بر تلاش بر کاهش نرخ تورم، تاکید دارند؛ هرچند که با نگاهی گذرا به تورم سالهای مختلف نمیتوان دولتی را در ایران نام برد که در مهار نرخ تورم یا تک رقمی کردن آن، موفق بوده باشد. با وجود اینکه نرخ تورم، واژهای آشنا برای عموم شهروندان است، اما بیگمان اکثر آنان از نحوه محاسبه نرخ تورم مطلع نیستند. مطلب ذیل، نگاهی گذرا به نحوه محاسبه نرخ تورم از سوی بانک مرکزی دارد.
کالاها و خدمات مشمول شاخص تورم با توجه به الگوی مصرف خانوارها تعیین میشود. در سال ۱۳۸۳ با استفاده از نتایج بررسی بودجه خانوارهای شهری تجدیدنظری در انتخاب کالاها و خدمات صورت گرفت و از بین کالاها و خدماتی که خانوارهای ساکن در شهرها مصرف میکردند تعداد ۳۵۹ قلم کالا و خدمت شامل ۲۷۲ قلم کالا و ۸۷ قلم خدمت با توجه به اهمیت آنها به طریق علمیانتخاب شدند. هزینه این اقلام، بیش از ۸۵درصد کل هزینه اقلام مصرفی خانوارها را شامل میشود.
۳۵۹ قلم کالا و خدمت مشمول بررسی به ۱۲ گروه اصلی ذیل تقسیم شدهاند:
هریک از گروههای اصلی هزینه نیز به زیرگروههایی تقسیم میشوند که هر یک از زیرگروهها به تنهایی شامل چندین کالا یا خدمت با خصوصیات مشابه براساس طبقهبندی هستند. بهطور مثال گروه خوراکیها و آشامیدنیها شامل گروههای مختلفی از کالاها است که عمدهترین آنها به شرح ذیل هستند:
کالاهای مشمول شاخص از ۱۰۰ قلم کالای گروه خوراکیها و آشامیدنیها و ۲۵۹ قلم کالای غیرخوراکی و خدمت تشکیل میشود.
گستردگی جغرافیایی شاخص به میزان قابل توجهی تعیینکننده درجه درستی و اعتبار شاخص است. بدیهی است فرهنگ مصرفی و سلیقه افراد تا حدودی میتواند ناشی از شرایط اقلیمی و خصوصیات جغرافیایی هر منطقه باشد، لذا جهت پوشش مناسب جغرافیایی در کلیه مناطق شهری کشور، ۷۵ شهر نمونه در سطح استانهای مختلف کشور به طریق علمی طوری انتخاب شده که تغییرات قیمت در آنها نشانگر تغییرات در کل مناطق شهری و در هر استان باشد. در نهایت شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در سطح ۳۰ استان بهصورت مستقل محاسبه و از ترکیب استانهای مختلف شاخص کل مناطق شهری کشور به دست میآید.
در سال ۱۳۸۳ پس از انتخاب شهرها، حدود ۱۲۰۰۰ خانوار به طریق علمی از بین خانوارهای ساکن در ۷۵ شهر (که ۷۰درصد جمعیت کل مناطق شهری را شامل میشود) انتخاب شدند که متوسط هزینه آنها، نماینده متوسط هزینه کلیه خانوارهای ساکن در شهرهای ایران است. خانوارهای نمونه همه نوع خانوار با درآمدها و الگوهای مصرف متفاوت را شامل میشود. پس از انتخاب خانوارها، با مراجعه مستقیم، ریز اقلام و هزینه آنها استفسار و به کل خانوارهای ساکن در هر استان و سپس به کل مناطق شهری تعمیم داده میشود تا هزینه خانوارها برای کلیه کالاها و خدمات که در طول سال خریداری و به مصرف میرسانند مشخص شود.
شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی و معینی از کالاها و خدمات است که توسط خانوارهای شهرنشین ایرانی به مصرف میرسد. این شاخص بهعنوان وسیلهای برای اندازهگیری سطح عمومیقیمت کالاها و خدمات مورد مصرف خانوارها، یکی از بهترین معیارهای سنجش تغییر قدرت خرید پول داخل کشور به شمار میرود. کاربرد این شاخص برای تعدیل مزد و حقوق در قراردادهای دوجانبه و نیز دعاوی حقوقی و همچنین بهعنوان مهمترین معیار سنجش میزان تورم در اقتصاد ایران اهمیت فراوان دارد. اداره آمار اقتصادی بانک مرکزی متصدی محاسبه شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در ایران است.
جمعآوری اطلاعات مربوط به قیمت کالاها و خدمات در کلیه شهرهای مورد بررسی از طریق مراجعه مستقیم آمارگیران بانک مرکزی به منابع اطلاعاتی و مصاحبه با آنها صورت میگیرد. در واقع برای دستیابی به قیمتهای واقعی، آمارگیران اقتصادی بانک مرکزی هر ماه به حدود
۴۰ هزار منبع اطلاعاتی مراجعه و قیمت جاری بیش از ۱۲۱ هزار واحد کالاها و خدمات را پرسش کرده و درصورتی که قیمت کالا یا خدمتی در ماه قیمتگیری نسبت به ماه گذشته افزایش یا کاهش داشته باشد، دلایل این نوسان بررسی و ثبت میشود. در جمعآوری اطلاعات همواره سعی میشود قیمتهای عملی حاکم بر بازار هر شهر جمعآوری و گزارش شود و لیکن بهدلیل چند نرخیبودن کالاها و خدمات در بازار، در حال حاضر قیمت آنها بهطرق زیر جمعآوری میشود:
تعداد بسیار کمی از کالاهای اساسی مورد مصرف خانوارها که معمولا با پرداخت یارانه از سوی دولت همراه است مانند آب و برق با قیمتهای دولتی یکسان در شهرهای کشور توزیع میشود.
قیمت کالاها و خدماتی که از طریق بازار آزاد توسط شهروندان خریداری میشود.
پس از جمعآوری قیمتها، برای محاسبه شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی فرمول شاخص قیمت موسوم به «لاسپیرز» (نام ابداعکننده این فرمول لاسپیرز است) به کار میرود که از این فرمول برای محاسبه میزان تورم در سطح هر یک از استانها و سپس کل کشور استفاده میشود. در این روش، معمولا یک سال بهعنوان سال پایه انتخاب و در آن سال براساس آمارگیری از خانوارهای نمونه شهری و بر مبنای سبد هزینه خانوار، اهمیت هر یک از کالاها و خدمات که نسبت هزینه آن قلم به کل هزینه خانوار است تعیین میشود. بدین ترتیب میزان تاثیر هر یک از کالاها و خدمات در محاسبه تورم متناسب با اهمیت آنها تعیین میشود.
برای محاسبه شاخص با توجه به فرمول لاسپیرز تغییرات قیمت کالاها و خدمات مصرفی خانوارها در هر زمان نسبت به زمان پایه سنجیده میشود؛ به این صورت که مقدار مصرف تعیین شده هر یک از کالاها و خدمات در سال پایه در قیمت جدید ضرب و درهزینه جدید زمان مورد نظر بهدست میآید. با جمع کلیه هزینههای جدید اقلام سبد خانوار، مجموع هزینه خانوارهای شهری براساس قیمتهای جدید محاسبه میشود. سپس این هزینه بر هزینه خانوار در سال پایه تقسیم شده و عدد حاصل در ۱۰۰ ضرب میشود، به این ترتیب شاخص در زمان مورد نظر به دست میآید.
نکته مهم آن است که در محاسبه نرخ تورم، سطح عمومی قیمتها در یک دوره زمانی ۲۴ماهه مورد محاسبه قرار میگیرد. مثلا برای محاسبه نرخ تورم در آبانماه ۱۳۸۷ متوسط سطح عمومی قیمتها (شاخص کل بهای کالاها و خدمات مصرفی در مناطق شهری) در ۱۲ماهه منتهی به آبان ۱۳۸۷ بر متوسط سطح عمومی قیمتها در ۱۲ماهه منتهی به آبان سال قبل یعنی سال ۱۳۸۶ تقسیم میشود و عدد به دست آمده بیانگر نرخ تورم در آبان ۱۳۸۷ است.
این در حالی است که افکار عمومی نوسانات و جهشهای قیمتی در زمان حاضر را نرخ تورم میدانند. مثلا اگر قیمت گوشت در آبان ماه نسبت به ماه قبل ۵۰ درصد افزایش یافته باشد، یک نگاه سادهانگارانه آن است که نرخ تورم گوشت ۵۰ درصد اعلام شود، اما محاسبه نرخ تورم واقعی در ۲۴ماه یادشده، ممکن است نرخ تورم این کالا را مثلا ۴درصد ذکر کند. این مسئله موجب میشود که افکار عمومی گمان کنند بانک مرکزی، عامدانه شاخص تورم را پایین اعلام کرده، در حالی که اینگونه نیست و آنچه در ادبیات علم اقتصاد به آن «تورم» گفته میشود، همان ۴درصد است، نه ۵۰درصد.