دانشگاه تهران در بهمن سال ۱۳۱۳ با اندیشه ایجاد مرکزی برای آموزش عالی در ایران تاسیس شد.
این دانشگاه در میان موسسات و سازمانهای وابسته به آموزشعالی کشور از هر حیث و از هر نظر از جایگاهی رفیع بهرهمند است.
در واقع اگر متغیرهایی چون سابقه و قدمت، تدریس استادان بنام و بلند مرتبه، تحصیل دانشجویان ممتاز، کثرت دانشجویان، استادان و کارکنان، ارزش مدارکتحصیلی در کشور و خارج از آن، پیوند و تعامل با دستگاههای اجرایی و موسسات و شرکتهای صنعتی، اداری، اجرایی و...، داشتن کتابخانهها و آزمایشگاهها غنی و مجهز، تعدد رشتهها و دانشکدهها و موسسات پیوسته و وابسته، واقع شدن در پایتخت و در مرکز شهر و... را از معیارهای تعیین اعتبار و اهمیت یک دانشگاه برشماریم، بیگمان دانشگاه تهران را باید معتبرترین و مهمترین دانشگاههای کشور دانست. بیجهت نیست که از این دانشگاه با تعبیر دانشگاه مادر و نماد آموزشعالی یاد شده است.
اندیشه ایجاد مرکزی برای آموزش عالی در ایران و به تعبیر دیگر دانشگاه، نخستین بار با تاسیس دارالفنون در ۱۲۳۰ شمسی به همت میرزا تقیخان امیرکبیر عملی گردید. دارالفنون گرچه توسعه نیافت اما تجربه مغتنمی پیش روی کسانی که در آرزوی آشنایی ایرانیان با دانشهای جدید و پیشرفتهای اروپائیان در صنعت، اقتصاد، سیاست و... بوده اند، قرار داد.
با عطف به این تجربه در ۱۳۰۷ ه. ش پروفسور دکتر محمود حسابی پیشنهاد راهاندازی مرکزی جامع همه یا اغلب دانشها را با وزیر وقت فرهنگ، دکتر علی اصغر حکمت، در میان نهاد.
در بهمن ماه سال ۱۳۱۲ شمسی، جلسه هیات دولت وقت تشکیل و در آن در موضوع آبادی تهران و زیبایی و شکوه ابینه، عمارات و کاخهای زیبای آن سخن به میان آمد. مرحوم فروغی که در آن روز ریاست وزراء را برعهد داشت از یک سو و دیگر وزیران از سوی دیگر زبان به تحسین و تمجید شهر گشودند و برخی از آنان برای جلب رضایت شاه در این مقال، عنان از کف بدادند.
اما در این میان مرحوم علی اصغر حکمت کفیل وزارت معارف بیآنکه پیشرفتهای پایتخت را نادیده انگارد با لحنی محتاطانه چنین گفت: البته که در آبادی و عظمت پایتخت شکی نیست ولی تنها نقص آشکار آن اینست که انیورسته ندارد و حیف است که در این شهر نوین از این حیث از دیگر بلاد بزرگ عالم، واپس ماند.
این سخنان ارزشمند تاثیر خود را بر جای نهاد و بیدرنگ مقبول همگان افتاد از این رو آنان با تخصیص بودجه اولیهای به میزان ۲۵۰.۰۰۰ تومان به وزارت معارف اجازه دادند تا زمین مناسبی برای تاسیس دانشگاه بیابد و ساختمان آن را در اسرع وقت پدید آورد. علی اصغر حکمت بی درنگ دست به کار شد و جستجو برای مکان یابی مناسب دانشگاه را با کمک و مشاوره آندره گدار، معمار چیره دست فرانسوی که در آن روزگار به عنوان مهندس در خدمت وزارت معارف بود آغاز کرد.
آنان پس از جستجوی بسیار در میان ابنیه، باغها و زمینهای فراوان آن روز اطراف تهران باغ جلالیه را برای احداث دانشگاه برگزیدن. در همین حال بر خلاف امروز که یافتن زمین مناسب در شهر تهران برای ایجاد دانشگاهی عظیم تقریباً ناممکن است، در آن روزها زمینهای فراوانی وجود داشت که صاحبان آنها نه تنها در فروش آنها امساکی نداشتند بلکه برای واگذار به چنین مؤسساتی که مسلماً سود کلانی هم بدنبال داشت، سر و دست می شکستند.
از همین رو بود که گروهی از مالکین اراضی بهجت آباد با سوء استفاده هایی نظر وزیر مالیه وقت را جلب کرده بودند که زمینهای آنها را برای تاسیس دانشگاه خریداری نماید. در حالیکه به نظر موسیو گدار عرصه آن زمینها تنگ و موقعیت آنها سیل گیر بود و برای تاسیس دانشگاه به هیچ روی مناسب نبود. با این همه مرحوم داور رجحان در جلسه هیات دولت به سختی برخرید اراضی بهجت آباد پای فشرد و نظر بیشتر اعضاء را جلب کرده و سرانجام دولتیان، بهجت آباد را برگزیدند.
در همین حال که علی اصغر حکمت دلشکسته و ناامید ناظر ماجرا بود، رضاشاه وارد شد و پس از اطلاع از موضوع با قلدری خاص خود اوضاع را برهم زد و گفت: باغ جلالیه را برگزینید. بهجت آباد ابداً شایسته نیست عرصه آن کم و اراضی آن سیل گیر است. دولتیان در برابر این سخنان قاطع، زبان در کام کشیدند و احدی دم برنیاورد.
باغ جلالیه در شمال تهران آنروز ما بین قریه امیرآباد و خندق شمالی تهران قرار داشت. این باغ زیبا که پوشیده از درختان کهنسال مثمر و غیرمثمر بود، در حدود ۱۳۰۰.ق در واپسین سالهای حکومت ناصرالدین شاه قاجار به فرمان شاهزاده ای به نام جلالالدوله بنا یافته و در آن روز در مالکیت تاجری ترک به نام حاج رحیم آقای اتحادیه تبریزی بود.
به هر حال باغ جلالیه از قرار متری ۵ ریال و جمعاً به مبلغ ۱۰۰.۰۰۰ تومان از این تاجر خریداری شد و موسیو گدار به سرعت مامور تعیین حدود، نرده گذاری، طراحی و اجرای عملیات ساختمانی در آن شد. در همین حال پانزدهم بهمن ماه ۱۳۱۳. ش لوح یادبود تاسیس دانشگاه با حضور مقامات دولتی در محلی که اکنون پلکان جنوبی دانشکده پزشکی است در دل خاک به امانت گذاشته شد.
طراحی پردیس دانشگاه را نیز همان معمار فرانسوی بر عهده گرفت. وی نخست طرح خیابانهای اطراف و داخل دانشگاه را ارائه کرد و پس از تایید در پانزدهم بهمن ۱۳۱۳، عملیات اجرایی با کاشت نهالهای درختان سایهگستر و با شکوه چنار در کنار خیابانها آغاز شد. اکنون آن نهالهای نحیف عمری به درازای دانشگاه یافته و آنان نیز ۷۰ ساله شدهاند.
تاسیس دانشگاه تهران که با آغاز آشنایی جدی ایرانیان با مغرب زمین مقارن افتاده بود این دانشگاه را به بستر اصلی ارتباط با تمدن مغرب زمین و علوم جدید تبدیل کرد. از آغاز فعالیتهای آموزشی دانشگاه تهران، تاکنون، همواره افراد شایسته و شخصیتهای برجسته و چهرههای صاحب نامی در آن به تدریس یا تحصیل پرداختهاند که در اینجا با صرف نظر از اسامی فعالان کنونی در عرصههای سیاست، اجتماع، علم و هنر، فقط به نام چند تن از درگذشتگان اشاره میشود.
استاد جلالالدین همایی، عبدالعظیم قریب، بدیعالزمان فروزانفر، پروفسور محمود حسابی، استاد علیاکبر دهخدا، دکتر محمد معین، مهندس مهدی بازرگان، شهید دکتر مصطفی چمران، دکتر یدا ... سحابی، شهید دکتر محمدمفتح، استاد شهید مرتضی مطهری، دکتر عبدالحسین زرین کوب، دکتر کریم ساعی، دکتر احمد حامی و...
پردیس دانشگاه تهران که از جنوب به خیابان انقلاب، از شمال به خیابان پورسینا و از شرق و غرب به ترتیب به خیابانهای قدس و ۱۶ آذر محدود است در سال ۱۳۱۳ ه. ش در مساحتی به وسعت ۲۱ هکتار تاسیس شد. در این مجموعه ساختمان دانشکدههای:
هنرهای زیبا، ادبیات و علوم انسانی، علوم، فنی، حقوق و علوم سیاسی، پزشکی، دندانپزشکی، داروسازی و ساختمان کتابخانهمرکزی (که از مهمترین کتابخانههای کشور به شمار میآید) و مسجد دانشگاه واقع شده است.
سازمان مرکزی دانشگاه، اداره امور دانشجویی، مرکز بهداشت و درمان دانشجویان، دانشکده محیط زیست، جغرافیا، و... نیز در خیابانهای اطراف دانشگاه قرار دارند. و دانشکدههای علوم اجتماعی، علوم تربیتی، کوی دانشگاه، اقتصاد، الهیات و معارف اسلامی به ترتیب در امیرآباد شمالی و خیابان مطهری واقع شده اند.
همچنانکه شماری دیگر از دانشکدهها و مراکز تحقیقاتی و پژوهشی دانشگاه تهران در بیرون از تهران در شهرهای قم، کرج، پاکدشت، ساری، چوکا و نشتارود واقع شده اند.
در سال۱۳۷۰ه. ش دانشکدههای: پزشکی، دندان پزشکی و داروسازی از دانشگاه تهران جدا شدند و دانشگاه علوم پزشکی تهران را تشکیل دادند.
مرکزیت علمی و آموزشی دانشگاه تهران و گستره و اهمیت آن موجب شده تا اطراف این دانشگاه بویژه خیابانهای انقلاب و ۱۶ آذر و خیابانهای منشعب از آنها به بازار اصلی خریدو فروش کتاب تبدیل شود، چنانکه میتوان گفت که خیابان انقلاب از مهمترین بازارهای کتاب در سراسر ایران به شمار میرود.
هم اکنون شمار اعضای هیات علمی دانشگاه تهران حدود ۱۵۰۰ و کارکنان اداری آن بالغ بر ۳۵۰۰ تن است. این دانشگاه از طریق آزمون سراسری در ۱۱۱ رشته کارشناسی، ۱۷۷ رشته کارشناسی ارشد و از طریق آزمون داخلی در ۱۵۶ رشته دکتری دانشجو میپذیرد. ظرفیت آموزشی دانشگاه حدود ۳۲۰۰۰ دانشجو است. همچنین اکنون ۳۴۰ دانشجوی خارجی در دانشگاه تهران در حال تحصیل اند.
نقشی که امروز به عنوان نشان رسمی دانشگاه تهران انتخاب شده، از نقوش تاریخی کشور است که سابقه ممتدی در آثار صنعتی داشته و مقام شامخی در فرهنگ ایران باستان حائز اهمیت بوده است.
آرم یا بهتر بگوییم نشان دانشگاه تهران که توسط دکتر محسن مقدم، استاد فقید دانشکده هنرهای زیبا طراحی شده است، برداشت و تقلیدی است از نقشی که به صورت گچ بری شده در محوطههای دوران ساسانی، نقش برجستهها و نقوش مهرهای این دوره دیده شده است و دراین مورد بویژه تقلیدی است از پلاک گچ بری شده مکشوفه از شهر ساسانی تیسفون.
نقوشی که به عنوان نشان از آنها یادکردیم و به ظاهر به صورت داغ احشام در بین طوایف مسکون در ایران مورد استفاده بوده است، همانی است که در شکل مغولی تمغا بدان آشنائیم و کلاً این اشکال به عنوان نشان مالکیت بود بر هر چیزی که صاحب آن بودند. در دوران ساسانی این نشانها در نقش برجستهها، سکهها و ظروف نقره به عنوان نشانهای خانوادگی به کار رفتهاند. از آنجا که در ایجاد این نشانها از حروف خط پهلوی ساسانی نیز استفاده شده طبیعت یک منوگرام را هم گرفتهاند.
آرم دانشگاه تهران از نقش گچبری شده مکشوفه از تیسفون گرفته شده است که نمونه منشاء آن در کاخ ساسانی مشکوفه از دامغان در دست است. هم در این مورد و هم در موارد مشابه آن در مهرهای ساسانی، نشانها عموماً در میان دو بال تزئینی (که میتواند بال عقاب باشد) قرار داده شدهاند که کاربرد آن را در دیگر نقوش این دوره و شکل تاجهای ساسانی مخصوصاً در اواخر این دوره شاهد هستیم. در شاهنامه فردوسی نیز این گونه تاجها با عنوان تاجهای دوپر یاد شده است.
در مورد پلاک به دست آمده از تیسفون، نقش میان بالها از ترکیب حروف خط این دوره (پهلوی ساسانی) ساخته شده است و عده ای سعی در خواندن و توجیه این نشان ها کرده اند. در مورد تیسفون نقش مورد بحث به صورت «افزوت» (امرود) به معنای فراوانی و افزونی و نیز به صورت «ایلان» (ایران) نیز به صورت «او» برای کلمه اورمزد به معنای اهورا مزدا و یا صرفاً اسم هرمزه و هرمز خوانده شده است.
استفاده دو کلمه دانشگاه تهران به شیوه نشان های دوران ساسانی (که از ترکیب حروف تشکیل می شود) در میان بال های تزئینی بر این اساس بوده است. حاشیه تزئینی که از دوایر ریز تشکیل شده نیز دوران هخامنشی به عنوان یک عامل تزئینی مخصوصاً در سکهها به کار می رفته و در دوران ساسانی نیز در سکه ها، مهرها و گچ بری مورد استفاده داشته است.
بنابهگفته دکتر مظفر بختیار، استاد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، در نشان دانشگاه در زمان ریاست جهانشاه صالح تغییراتی داده شد، نشان اصلی، مانند آرم بیشتر دانشگاههای غربی، داخل قابی به شکل سپر رومی قرار گرفت و عنوان دانشگاه تهران به خط لاتین و نیز شعار میاسای ز آموختن یک زمان برآن اضافه شد.
شکل جدید علاوه بر اینکه هیچگونه تناسبی با نقش های اصیل ایرانی نداشت، اهداف و فعالیت های گسترده دانشگاه را در شعار «آموختن» منحصر کرده یود که بار رسالت مهم تربیتی، پرورشی و انسان ساز دانشگاه مغایرت داشت؛ در حدود سال ۱۳۵۰ نیز در شکل اصلی نشان دانشگاه تغییراتی گرافیکی اعمال شد و مدتی هم با آن شکل به کار رفت، ولی به منظور حفظ اصالت نشان قدیم، مجدداً همان نشان به کار برده شده که هنوز هم پا بر جاست.
بیشک ارزش بینالمللی دانشگاه تهران، شهرت جهانی سردر اصلی آن را نیز به ارمغان آورده است. این بنای تاریخی، علاوه بر این که در سطح ملی سمبل تمام نمای علم، دانش، معرفت و نماد زندگی شیرین دانشجویی در زیر سقف مرکز نمادین علمی کشور (دانشگاه تهران) است، در خارج از ایران نیز معرف یک دانشگاه نامدار در سطح خاورمیانه است.
با یک بررسی گذرا میتوان ادعا کرد که از میان معروفترین و معتبرترین دانشگاههای دنیا، دانشگاه تهران تنها دانشگاهی است که از طریق یک بنای فرهنگی سمبلیک با مهندسی پیچیده، پیامهای ویژه معنوی، علمی و فرهنگی را به مخاطبان خود القا می کند.
برخی بر این عقیده اند که طرح سردر دانشگاه، الهام گرفته از تصویر خیالی دوپرندهای است که بالهایشان را برای اوج گرفتن و برخاستن از زمین، باز کردهاند. علم و دانش به دو بال تشبیه شده اند که ورود به دانشگاه با آن دو ممکن است و خروج از دانشگاه نیز با تقویت این بالها موجب صعود افراد بر فراز اجتماع خود و پاسداری از آن میشود.
عدهای دیگر آن را به عنوان کتابی که به صورت باز در مقابل دیدگان گذارده شده باشد میدانند که بیانگر ارزش مطالعه و تحقیق است. اما از تاریخچه و نحوه ساخت این سردر اطلاعات و اسناد کاملی به دست نیامده است.
بنابر قولی در سالهای ۴۶-۴۵ به دستور ریاست وقت دانشگاه طرحی در میان دانشجویان و طراحان مختلف به مسابقه گذاشته شد. از میان طرحهای رسیده طرح دانشجویی به نام کوروش فرزامی (از دانشکده هنرهای زیبا) به عنوان طرح برتر برگزیده شد.
کار اجرای طرح، ابتدا به یک شرکت پیمانکار سوئیسی واگذار شد که به دلیل نواقص مربوط به مراحل قالب بندی از ادامه کار توسط این شرکت ممانعت شد و یک شرکت پیمانکاری ایران به نام شرکت آرمه اجرای طرح را به عهده گرفته و به اتمام رساند.
بنابر آخرین صورتحساب و وضعیت شرکت آرمه هزینه اجرای طرح مبلغ ۲۴ هزار و۵۰۰ تومان بوده است. اگر چه تاریخ ساخت سردر را در سال های ۴۶-۴۵ میدانند، اما تا سال ۱۳۴۸ هیچ سندی در خصوص آن در آرشیو دانشگاه مشاهده نشده است.
در نشریه شماره ۲ هنر معماری (تیر، مرداد، شهریور۱۳۴۸) عکسهایی از سردر دانشگاه تهران به چاپ رسیده است در ذیل آن نام طراح و محاسب سردر آورده شده است (این منبع نیز طراح را که کوروش فرزامی و محاسب آن را سیمون سرکیسیان ذکر کرده است). علاوه بر این در کتابچه راهنمای دانشگاه تهران (۱۳۵۱) نیز عکس سردر چاپ شده است.
تا سال ۱۳۲۱ ه. ش دانشگاه تهران توسط وزیر فرهنگ مدیریت میشد. از آن تاریخ به بعد مدیریت دانشگاه بصورت مستقل و زیر نظر وزارت فرهنگ در آمد. اسامی مدیران دانشگاه از ابتدا تاکنون به شرح زیر میباشد:
۱. دکتر علی اصغر حکمت
۲. دکتر اسمعیل مرآت
۳. دکتر عیسی صدیق علم
۴. سید محمد تدین
۵. دکتر مصطفی عدل
۶. دکتر علی اکبر سیاسی
۷. دکتر منوچهر اقبال
۸. دکتر احمد فرهاد معتمد
۹. دکتر جهانشاه صالح
۱۰. دکتر پروفسور فضل ا... رضا
۱۱. دکتر علی نقی عالیخانی
۱۲. دکتر هوشنگ نهاوندی
۱۳. دکتر احمد هوشنگ شریفی
۱۴. دکتر قاسم معتمدی
۱۵. دکتر عبد الله شیبانی
۱۶. دکتر محمد ملکی
۱۷. دکتر حسن عارفی
۱۸. دکتر علی مهدی زاده شهری
۱۹. دکتر ابوالقاسم گرجی
۲۰. دکتر عباس شیبانی
۲۱. دکتر بهمن یزدی صمدی
۲۲.دکتر محمد فرهادی
۲۳. مهندس اسماعیل اوینی
۲۴. دکتر حسین فروتن
۲۵. دکتر محمد رحیمیان
۲۶. دکتر غلامعلی افروز
۲۷. دکتر محمد رضا عارف
۲۸. دکتر سید منصور خلیلی عراقی
۲۹. دکتر رضا فرجی دانا
۳۰. آیت ا... عباسعلی عمید زنجانی
۳۱. دکتر فرهاد رهبر
۳۲. محمود نیلی احمدآبادی
افتخارات عظیم و با شکوه تاریخ تمدن و فرهنگ ایران زمین، بیانگر وجود مراکز دانش، معارف، مطالعه و تحقیق در انواع علوم بوده است. مراکزی همچون: مدرسه نصیبین و مدرسه جندی شاپور، در ایالت خوزستان که در سال ۵۳۰ میلادی، به فرمان خسروانوشیروان تاسیس یافت و تا زمان عباسیان دوام داشت، دلیلی بر این مدعاست. همچنین اندیشمندان دوره اسلامی، همچون، ابنسینا، رازی، بیرونی و... در ارتقای تفکر و تعالی مدارج سیر و سلوک جامعه بشری، در سطح جهان شناخته شده هستند.
از دوران صفویه، انتقال اصول معارف جدید از اروپا آغاز شد، تا اینکه اولین مدرسه جدید در سال ۱۲۱۲ ه. ش در ارومیه آغاز به کار کرد. همچنین، در سال ۱۲۳۰ه. ش اولین مدرسه دولتی بنام ((دارالفنون)) با رشته های مهندسی، دواسازی، طب و جراحی، توپخانه، پیاده نظام، سواره نظام ومعدن شناسی تاسیس شد. دارالفنون، با تغییراتی، دارالمعلمین مرکزی نام گرفت (سال ۱۲۹۶). دارای دو سطح مقدماتی و عالی بود. سطح مقدماتی، برای تربیت دبیران مدارس ابتدایی و سطح عالی جهت تربیت دبیران مدارس دبیرستان فعالیت مینمودند.
این دو، بعدها دانشسرای مقدماتی و دانشسرای عالی را تشکیل دادند(سال ۱۳۱۲)، البته مدارس دیگری به موازات این مدارس، بوجود آمده بودند. به عنوان مثال: مدرسه سیاسی، مدرسه طب، مدرسه فلاحت و... و. در سال ۱۳۱۲ه. ش فکر تاسیس مرکزی که جامع همه یا اغلب مدارس عالیه باشد عملی شد، و قانون تاسیس دانشگاه در ۸ خرداد سال ۱۳۱۳، از تصویب مجلس شورای ملی گذشت.
شایان ذکر است که همزمان با آغاز عملیات ساختمانی و ایجاد فضاهای کالبدی دانشگاه کوشش برای تدوین سازمان و تشکیلات منظم آن که تنها در قالب ارائه و تصویب لایحه ای قانونی امکان پذیر بود؛ آغاز شد.
از همین رو بود که کمیسیونی از رجال نامی و برجسته آنروز تشکیل شد تا بدین مهم بپردازد طرفه آنکه اعضاء کمیسیون مزبور هر کدام عصاره و دست پرورده مکاتب و نظام های فکری و فرهنگی گوناگون اعم از نمایندگان مکاتب سنتی و مدرن بودند.
آنچه به عنوان پیش نویس لایحه عرضه کردند، براستی برآیندی از سنتهای علمی و آموزشی کهن ایرانی از جندی شاپور گرفته تا دارالفنون از یک سو و مدارس نوین و مدرن اروپایی از دیگر سو بود. نظری بر اسامی اعضاء آن کمیسیون که نامشان ذیلا آمده است گواه این سخن است:
۱. حاج سید نصرالله تقوی، استاد مدرسه سپهسالار
۲. بدیع الزمان فروزانفر، دانشآموخته حوزههای علمی خراسان
۳. غلامحسین رهنما، استاد ریاضیات دارالفنون
۴. میرزا علی اکبر دهخدا، رئیس مدرسه حقوق
۵. دکتر عیسی صدیق، دانش آموخته دانشگاههای اروپا و آمریکا
۶.دکتر رضازاده شفق، دانش آموخته دانشگاه برلین
۷. دکتر امیراعلم، فارغ التحصیل دانش پزشکی از لیون فرانسه
۸. دکتر لقمان الدوله ادهم، رئیس مدرسه طب و دانش آموخته اونیورسته پاریس
۹. دکتر علی اکبر سیاسی، فارغ التحصیل دانشگاه پاریس و رئیس تعلیمات عالیه آنروز
۱۰. میرزا محمدعلی خان گرگانی، رئیس وقت اداره بازنشستگی و از مدیران کاردان و نام آشنا در مسائل اداری و سازمانی
۱۱. علی اصغر حکمت، کفیل وزارت معارف
این استوانههای علمی و اداری پس از چند ماه مطالعه، تبادل نظر و بررسی، لایحه قانونی تاسیس دانشگاه را در اسفند ۱۳۱۲ به مجلس شورای ملی پیشنهاد کردند و پس از ۲ ماه بررسی و مطالعه در کمیسیون معارف پارلمان سرانجام قانون تاسیس دانشگاه تهران در هشتم خرداد ۱۳۱۳ از تصویب مجلس شورای ملی گذشت و برگی زرین در تاریخ تاسیس نهادهای آموزشی در ایران ورق خورد و اینبار قانون مزبور سرآغاز تاسیس نهادهای نوین آموزشی در تاریخ این مرز و بوم شد.
اینک نظری بر برخی مواد آن قانون: قانون تاسیس دانشگاه تهران مشتمل بر ۲۱ ماده است که تشکیلات دانشگاه، دانشکدهها، سازمان اداری، مدیریت و شوراهای عالی و چگونگی استخدام کادر آموزشی و اداری آنرا در بر میگیرد.
در ماده اول این قانون آمده است که: مجلش شورای ملی به وزارت معارف اجازه میدهد موسسه ای به نام دانشگاه برای تعلیم علوم و فنون و ادبیات و فلسفه در تهران تاسیس نماید.
در ماده دوم قانون مزبور از شعب و تشکیلات داخلی دانشگاه سخنی به میان آمده است. بر اساس این ماده: دانشگاه دارای شعب ذیل است که هر یک از آنها به دانشکده موسوم خواهد بود.
دانشکده علوم معقول و منقول
دانشکده علوم طبیعی و ریاضی
دانشکده ادبیات، فلسفه و علوم تربیتی
دانشکده طب و شعب و فروع آن
دانشکده حقوق و علوم سیاسی
دانشکده فنی و علوم مهندسی
با این حال قانون هشتم خرداد، توسعه دانشگاه را در رشتهها و فروع جدید و متناسب با زمان وزارت شمسالدین امیر علایی در وزارت کشاورزی نخستین مدرسهعالی فلاحت که ریشه در عهد مظفرالدین شاه قاجار داشت، به دانشگاه تهران ملحق شد.
این مدرسه که در قالب باغی وسیع در کرج قرار داشت به همراه لابراتوار و کتابخانه و چاپخانه ضمیمه دانشگاه تهران گردید و با وجود آنکه اکنون پس از ۷۰ سال رشته های مرتبط با پزشکی از دانشگاه تهران منفک و به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ملحق شده است.
دانشگاه تهران با داشتن ۱۷ دانشکده، ۲ مجتمع آموزش عالی، ۴ مرکز یا موسسه آموزشی - پژوهشی، ۱۴ موسسه تحقیقاتی و ۳ موسسه خدماتی اطلاع رسانی همچنان بزرگترین و وسیعترین دانشگاه ایران و به راستی مادر دانشگاههای این سرزمین و نماد آموزشی عالی کشور است.
جاذبههای دانشگاهی
اگر چه ساختمانها و بناهای اولیه دانشگاه تهران به عنوان آثار ملی به ثبت رسیده و از ارزش ملی برخورداراست ولی در میان آنها مراکزی چون باغ نگارستان، موزه مقدم و مسجد دانشگاه از جذابیت بیشتری برخوردارهستند.
این مجموعه که در زمان فتحعلی شاه قاجار احداث شده است، در سال ۱۳۰۷ به عنوان اولین مدرسهعالی و تحت عنوان دارالمعلمین عالی مورد استفاده قرار گرفت. این باغ اینک در فهرست آثارملی ایران به ثبت رسیده است.
این موزه، مجموعه ای از گنجینههای با ارزش هنری دکتر محسن مقدم، استاد دانشکده هنرهای زیباست که در منزل خویش گردآوری نموده و به دانشگاه تهران اهدا کرده است.
این مکان که از معماری زیبای اسلامی برخوردار است، برای برگزاری نماز و انجام مراسم مذهبی بناشده، و از سال ۱۳۴۵به بهرهبرداری رسیده است.