برنامه جامع اقدام مشترک (برجام): از توافق تا فروپاشی
برنامه جامع اقدام مشترک یا همان برجام، توافقی بود میان جمهوری اسلامی ایران و قدرتهای جهانی با هدف حلوفصل مناقشه هستهای ایران. این توافق در تیرماه ۱۳۹۴ (ژوئیه ۲۰۱۵) در وین اتریش پس از بیش از بیست ماه مذاکره فشرده میان ایران، اتحادیه اروپا و گروه ۱+۵ – متشکل از ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، روسیه، چین و آلمان – به سرانجام رسید. برجام را بسیاری یکی از پیچیدهترین مذاکرات دیپلماتیک قرن بیستویکم دانستهاند؛ توافقی که امید به کاهش تنشهای میان ایران و غرب را زنده کرد، اما چند سال بعد با خروج آمریکا و بازگشت تحریمها عملاً فروپاشید.
آغاز مذاکرات و مسیر رسیدن به توافق
پیشزمینه برجام به سال ۱۳۸۵ بازمیگردد؛ زمانی که ایران بهدلیل توسعه برنامه هستهای خود تحت فشار و تحریمهای بینالمللی قرار گرفت. گفتوگوهای اولیه میان ایران و قدرتهای جهانی در چارچوب معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای آغاز شد تا دو هدف اصلی دنبال شود: اطمینان جامعه جهانی از صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای ایران و حفظ حق تهران برای استفاده از انرژی اتمی در مقاصد غیرنظامی.
در سال ۲۰۱۳، پس از روی کار آمدن حسن روحانی که چهرهای میانهرو محسوب میشد، روند مذاکرات شتاب گرفت. در آذر همان سال، ایران و گروه ۱+۵ توافق موقتی در ژنو امضا کردند که گامی مهم در مسیر کاهش تنشها بود. بهموجب آن، ایران بخشی از فعالیتهای حساس هستهای خود را متوقف کرد و در مقابل، برخی تحریمهای اقتصادی تعلیق شد. این توافق موقت زمینهساز مذاکرات گستردهتر برای دستیابی به توافق نهایی شد؛ گفتوگوهایی که سرانجام در تیر ۱۳۹۴ در وین به نتیجه رسید و با عنوان «برنامه جامع اقدام مشترک» شناخته شد.
مفاد اصلی برجام
در چارچوب برجام، ایران پذیرفت فعالیتهای هستهای خود را بهطور قابلتوجهی محدود کند. این کشور موظف شد میزان ذخایر اورانیوم غنیشده را تا ۹۸ درصد کاهش دهد و غنیسازی را به سطح حداکثر ۳.۶۷ درصد محدود نماید. تعداد سانتریفیوژها نیز از حدود ۱۹ هزار به کمی بیش از ۶ هزار کاهش یافت و تنها بخشی از آنها مجاز به فعالیت در تأسیسات نطنز بودند. ایران همچنین متعهد شد رآکتور آبسنگین اراک را بازطراحی کند تا امکان تولید پلوتونیوم برای مصارف نظامی از بین برود و از ایجاد تأسیسات جدید غنیسازی خودداری کند.
در مقابل، جامعه جهانی پذیرفت تمام تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای ایران – شامل تحریمهای شورای امنیت، اتحادیه اروپا و تحریمهای ثانویه آمریکا – لغو یا تعلیق شوند. آژانس بینالمللی انرژی اتمی مسئول نظارت بر اجرای تعهدات ایران شد و مجاز بود به تمام تأسیسات هستهای این کشور دسترسی داشته باشد.
اجرای توافق و روزهای امید
پس از تصویب برجام در شورای امنیت و تأیید آن از سوی نهادهای قانونی ایران و آمریکا، توافق در دیماه ۱۳۹۴ رسماً اجرایی شد. در «روز اجرا»، آژانس تأیید کرد ایران تعهدات فنی خود را انجام داده است. در پی آن، تحریمهای بانکی، نفتی و تجاری لغو شدند و ایران توانست به بازارهای جهانی بازگردد. فضای اقتصادی کشور برای مدتی با امید به گشایش و سرمایهگذاری خارجی همراه شد. همزمان، تبادل زندانیان میان تهران و واشنگتن نیز به عنوان نشانهای از بهبود نسبی روابط دو کشور انجام گرفت.
اما با وجود اجرای موفق اولیه، بیاعتمادی عمیق میان طرفها باقی ماند. بسیاری از سیاستمداران محافظهکار در ایران نسبت به نیت واقعی غرب تردید داشتند و در آمریکا نیز منتقدان جمهوریخواه دولت اوباما توافق را «خطرناک و ناکافی» میدانستند.
خروج آمریکا و بازگشت تحریمها
در اردیبهشت ۱۳۹۷، دونالد ترامپ رئیسجمهور وقت ایالات متحده، بهطور رسمی از برجام خارج شد و اعلام کرد تحریمهای اقتصادی علیه ایران دوباره برقرار میشود. این تصمیم ضربهای جدی به توافق بود و باعث کاهش اعتماد ایران به تعهدات غرب شد. ایران در واکنش، بهصورت مرحلهای اجرای برخی از تعهدات خود را کاهش داد. در نهایت، در دی ۱۳۹۸ دولت ایران اعلام کرد دیگر هیچ محدودیتی در زمینه غنیسازی، تحقیق و توسعه یا ظرفیت هستهای نخواهد پذیرفت. از آن زمان، میزان غنیسازی اورانیوم در ایران بهطور چشمگیری افزایش یافت و گزارشهای آژانس از رشد سریع ذخایر اورانیوم با غنای بالا خبر دادند.
تلاشهای ناکام برای احیای برجام
با روی کار آمدن جو بایدن در ژانویه ۲۰۲۱، امیدها برای احیای توافق زنده شد. مذاکرات غیرمستقیم میان تهران و واشنگتن در وین آغاز شد، اما اختلافات بر سر نحوه لغو تحریمها، تضمینهای لازم و مسائل منطقهای مانع از دستیابی به نتیجه نهایی شد. در حالی که برخی از مفاد برجام بهطور خودکار در اکتبر ۲۰۲۳ منقضی شدند، آمریکا و اتحادیه اروپا همچنان تحریمهای خود علیه ایران را حفظ کردند و بهدلیل آنچه «تخطی تهران از الزامات توافق» میخواندند، حاضر به لغو محدودیتها نشدند.
فعال شدن مکانیسم ماشه و پایان رسمی برجام
در تابستان ۱۴۰۴، سه کشور اروپایی – فرانسه، بریتانیا و آلمان – به ایران هشدار دادند که در صورت پیشرفت نکردن مذاکرات، سازوکار موسوم به «مکانیسم ماشه» را فعال خواهند کرد. این سازوکار به کشورهای عضو برجام اجازه میدهد در صورت نقض تعهدات از سوی یکی از طرفها، تحریمهای شورای امنیت را بهطور خودکار بازگردانند. سرانجام در مهرماه همان سال، مکانیسم ماشه فعال شد و تمامی تحریمهای سازمان ملل علیه ایران دوباره اعمال گردید. بدین ترتیب، برجام عملاً پایان یافت.
واکنشها و پیامدها
توافق برجام در زمان امضا، با واکنشهای متفاوتی روبهرو شد. در داخل ایران، بسیاری از مردم از لغو تحریمها استقبال کردند و خیابانها شاهد جشنهای مردمی بود. دولت روحانی آن را «فتحالفتوح دیپلماسی» نامید و محمدجواد ظریف وزیر خارجه ایران گفت «دوران جدیدی از امید آغاز شده است». با این حال، رهبر جمهوری اسلامی ضمن تأیید مشروط اجرای توافق، نسبت به «بدعهدی آمریکا» هشدار داد و اجرای برجام را منوط به رعایت شروط خاصی کرد. در سوی مقابل، تندروهای سیاسی در ایران و آمریکا توافق را سازشی خطرناک دانستند و آن را تهدیدی برای منافع ملی خود خواندند.
در عرصه جهانی، سازمان ملل، اتحادیه اروپا و اغلب کشورهای جهان از توافق استقبال کردند. باراک اوباما آن را «پیروزی دیپلماسی بر جنگ» دانست و رهبران اروپا آن را الگویی برای حل مسالمتآمیز مناقشات بینالمللی خواندند. اما اسرائیل و برخی دولتهای عربی منطقه، برجام را تهدیدی برای امنیت خود دانستند و نسبت به افزایش نفوذ منطقهای ایران ابراز نگرانی کردند.
ارزیابی نهایی
برجام، تلاشی تاریخی برای حل یکی از پیچیدهترین بحرانهای سیاسی معاصر بود؛ توافقی که با امید به کاهش تنشها و بازگشت ایران به جامعه جهانی شکل گرفت، اما در سایه بیاعتمادی متقابل، تغییر دولتها و فشارهای سیاسی فروپاشید. با وجود شکست نهایی، تجربه برجام نشان داد که دیپلماسی همچنان میتواند جایگزینی برای تقابل نظامی باشد، هرچند پایداری آن نیازمند ارادهای مستمر و اعتماد دوطرفه است. امروز، در حالی که تحریمها بازگشته و روابط تهران و غرب بار دیگر تیره شده است، میراث برجام همچنان در سیاست بینالملل ایران و معادلات جهانی باقی مانده است؛ یادآور این واقعیت که حتی بلندپروازانهترین توافقها نیز بدون پایبندی متقابل، دوام نخواهند آورد.



