به گزارش نبض بورس، آرمان خالقی، دبیر کل خانه صنعت، معدن و تجارت ایران درمورد حذف ارز نیمایی و تکنرخی شدن ارز بیان کرد: یکی از پرسشهای مطرح شده درمورد تکنرخی شدن ارز این است که پس از اجرایی شدن آن چه اتفاقی میافتد؟ واقعیت این است که در همه این سالها، فاصله زیادی بین نرخ ارز نیمایی و بازار آزاد وجود داشته است. در نتیجه، روند نرخ ارز به گونهای بود که از عدد پایینتر به بالا حرکت کرد و با توجه به این که نرخ ارز افزایش پیدا کرد شاهد کاهش ارزش پول ملی کشور بودیم و در بازار، ارزی تحت عنوان نیما عرضه میشد که یا با سوبسید دولتی و یا با نرخگذاری دستوری به برخی از متقاضیان ارز عرضه میشد تا بتوانند واردات انجام دهند و کالاهای خریداری شده با ارز نیمایی هم، که وارد کشور میشدند تابع یک سری از مقررات بودند و اگر قرار بود کنترل درستی بر آنها انجام شود باید کالاهایی که بدست مردم میرسیدند و متأثر از نرخ ارز نیمایی بودند پایینتر از محاسبات حاصل از نرخ ارز بازار آزاد تعیین میشدند.
خالقی تصریح کرد: زمانی که ارز نیمایی به ارز توافقی تبدیل شده و نرخ آن به نرخ بازار آزاد نزدیک شود مابهالتفاوت نرخ این دو ارز موجب میشود کالاها و مایحتاج مردم که با ارز نیمایی خریداری میکردند گرانتر شوند و همین امر باعث گرانی کالاها در کشور خواهد شد و این موضوع متأثر از تغییر قیمت ارز است و با توجه به این که بر معیشت و قدرت خرید مردم تأثیرگذار خواهد بود در نتیجه، طبیعی است که آثار منفی و گرانی را به همراه داشته باشد.
یکی از پرسشهای مطرح شده دیگر این است که آیا حذف ارز نیمایی میتواند اقدام درستی باشد؟ مسئلهای که در حال حاضر با آن روبهرو هستیم نتیجهی سیاستهای سرکوب قیمتی یا کنترل نرخها به صورت دستوری توسط دولت در طول این سالها بوده است. چون دولت همواره در سالهای گذشته به صورت چندباره این کار را انجام داده و همیشه در بازار دخالت کرده است. به همین خاطر، به این شکل میخواهد که به تزریق سوبسید در بازار بپردازد. به طور مثال؛ نرخ ارز را به صورت مصنوعی و غیرواقعی پایین نگه میدارد که همین موضوع، باعث ایجاد تراکم میشود و زمانی که نرخ آن آزاد میشود نتایج منفی زیادی به همراه دارد؛ به طوریکه تأثیرات منفی بیشتر از این است که نرخ آن بخواهد واقعی شود.
دبیر کل خانه صنعت، معدن و تجارت ایران تأکید کرد: نبودن ارز مورد نیاز موضوع اصلی و قیمت آن، مسئله دیگر است. با فرض این که نرخ ارز واقعی شود آیا واقعاً در حال حاضر، ارز کافی برای عرضه وجود دارد؟ اگر ارز کافی در دسترس است و قبلاً در اختیار تولیدکننده قرار داده نمیشده است تا مواد اولیه و مایحتاج خود را تهیه کند باید دید سازمانی که ارز را در دست داشته است مثل دولت و بانک مرکزی و یا هر نهاد دیگر، ارزی را احتکار کرده یا اصلاً ارزی وجود نداشته و ارزان عرضه میشده است. در نتیجه، تغییر روش یعنی ارزی که به میزان کم به بازار تزریق میشده و ارزان فروخته میشده است الان با قیمت بالا فروخته شود.
خالقی گفت: تنها چیزی که اتفاق افتاده این است که در حال حاضر، تلاش دولت برای این که خودش را به بازار آزاد نزدیک کند این است که ارز خود را گرانتر بفروشد تا درآمدش را افزایش دهد و درواقع، مثل یک فعال اقتصادی رفتار کرده است و در این میان، امیدوار هستیم که در آینده، دولت به طور مجدد ارز را چندنرخی نکند. چون بالاخره بازار باید تابع عرضه و تقاضا باشد و سیستم تکنرخی شدن ارز میتواند در بلندمدت با یک سری شروط در اقتصاد ما اقدام مثبتی باشد و باعث شود تا در اقتصاد کشور، تحرک به وجود آید و صادرات بیشتری اتفاق بیفتد و درآمد سرانه کشور افزایش پیدا کند تا بعداً در بلندمدت، خسارت وارد شده به مردم کشور جبران شود و درواقع، آنها قدرت خرید بیشتری پیدا کنند.
دبیر کل خانه صنعت، معدن و تجارت ایران مطرح کرد: اگر قیمت ارزی که قبلاً از صادرکننده ارزان خریداری میشد و در مقابل، به واردکننده گرانتر فروخته میشد به هم نزدیکتر شوند تا با یکدیگر در تعامل و تهاتر باشند قاعدتاً جذابیت برای کار صادرات افزایش پیدا میکند. چون صادرکننده بر این عقیده است که صادرات را انجام میداده ولی مجبور بوده است تا ارز خود را به نرخ نیمایی عرضه کند در حالی که ارز نرخ دیگری داشت. این در حالی است که وقتی درآمد ارزی برای صادرکننده جذابیت بیشتری داشته باشد افرادی در زمینه صادرات ورود خواهند کرد که در این زمینه، توانایی بیشتری داشته باشند و همین امر باعث افزایش صادرات کشور و هموار شدن راه آن خواهد شد.
او ادامه داد: بنده موافق هستم که ارز چندنرخی نباشد. چون در این صورت به یک عده میرسد و به عدهای دیگر نمیرسد و برخی از افرادی که ارز نیمایی دریافت نمیکنند بر این باور هستند این نوع ارز به دست افرادی میرسد که دارای ارتباطات خاص هستند و همیشه نگران هستند. در نتیجه، امیدوارم تکنرخی شدن ارز یک سری شفافیت به همراه داشته باشد. چون در حوزه ارز تخصیصی نیمایی شفافیت زیادی نداشتهایم؛ به طوریکه گفته نمیشد به چه کسی و به چه میزان و چرا ارز نیمایی داده شد و وقتی هم موضوع آن مطرح میشد، گفته میشد که این اطلاعات محرمانه هستند و در صورت افشای آن به زیان شرکت تمام خواهد شد.
دبیر کل خانه صنعت، معدن و تجارت ایران یادآور شد: واقعیت این است که فضای غیرشفاف و گنگ باعث میشود حتی نتوان به این موضوع پی برد که چرا ارز نیمایی صرفاً به برخی از افراد اختصاص پیدا میکند. زیرا وقتی نرخ ارز پایین نگه داشته شود به نوعی سوبسید داده میشود. اما نکته اینجاست ارزی که به واردکننده داده میشود و با آن، ۱۰۰ واحد کالا وارد میکند چه تضمینی دارد که این میزان کالا به دست جامعه هدف برسد؟ و چه مقدار امکان دارد به دستشان نرسد؟
خالقی افزود: میتوان جامعه هدف و قشرهای آسیبپذیر را بر اساس هدفمندی یارانهها شناسایی کرد و منابع را به خود افراد داد؛ نه این که منابع در یک کانال قرار داده شده و بعضی از افراد و شرکتها از این موهبت برخوردار شوند و عدهای دیگر بهرهمند نشوند. زیرا در غیر این صورت اثری که باید، برای جامعه هدف نخواهد داشت.