بانک سپه
برچسب منتخب
جدیدترین اخبار
پربازدید های هفته
بیشترین نظر
وب گردی
بسته‌های ویژه خبری
اخبار چهره‌ها
اخبار نهادها و سازمان‌ها

تحلیل بین‌بازاری و تأثیر آن بر تصمیمات بورسی

۱۲:۰۸ - ۲۰ مرداد ۱۴۰۴

تحلیل بین‌بازاری یا Intermarket Analysis یکی از روش‌های پیشرفته و جامع در تحلیل بازارهای مالی است که به بررسی رابطه میان بازارهای مختلف می‌پردازد. در این روش، تحلیل‌گر فقط به رفتار یک بازار خاص مثل بورس توجه نمی‌کند، بلکه روابط و تأثیرات متقابل بین بازارهایی مثل طلا، نفت، ارز، اوراق قرضه و حتی رمزارزها را نیز بررسی می‌کند.

تحلیل بین‌بازاری به دنبال درک این است که چگونه تغییرات در یک بازار می‌تواند به تغییراتی در بازار دیگر منجر شود. برای مثال، رشد قیمت نفت معمولاً روی سهام شرکت‌های پتروشیمی و پالایشی اثرگذار است. یا افزایش نرخ بهره ممکن است سرمایه‌گذاران را از بازار سهام به سمت بازار اوراق جذب کند. این نوع تحلیل، دیدی چندبعدی به سرمایه‌گذار می‌دهد و به او کمک می‌کند تا بتواند تصمیمات آگاهانه‌تری بگیرد.

*    تفاوت تحلیل بین‌بازاری با تحلیل تکنیکال و بنیادی سنتی

تحلیل تکنیکال بیشتر بر پایه نمودار قیمت و الگوهای گذشته حرکت قیمت یک دارایی تمرکز دارد. تحلیل بنیادی نیز روی ارزش‌گذاری دارایی‌ها با استفاده از اطلاعات مالی، اقتصادی یا صنعتی تمرکز می‌کند. اما تحلیل بین‌بازاری فراتر از این دو می‌رود.

در واقع، تحلیل بین‌بازاری به جای تمرکز صرف بر یک دارایی یا یک بازار، به ارتباط میان بازارها توجه دارد. مثلاً تحلیل‌گر ممکن است ببیند که قیمت دلار در حال افزایش است، قیمت جهانی مس افت کرده، و در عین حال شاخص بورس تهران نیز نوسان دارد. حال با کنار هم قرار دادن این اطلاعات، بهتر می‌تواند بفهمد آیا این نوسان در بورس موقتی است یا پشتوانه واقعی دارد.

برخلاف تحلیل تکنیکال که بیشتر به ابزارهایی مانند اندیکاتورها و نمودارها متکی است، تحلیل بین‌بازاری بیشتر به مفاهیم کلان اقتصادی، جریان سرمایه و اثرات متقابل بازارها می‌پردازد. همچنین نسبت به تحلیل بنیادی، تحلیلی پویاتر و وابسته به شرایط لحظه‌ای بازارهاست.

*    اهمیت تحلیل بین‌بازاری برای معامله‌گران حرفه‌ای

در دنیای امروزی، بازارها به شدت به هم وابسته شده‌اند. دیگر نمی‌توان بدون توجه به نرخ بهره آمریکا، قیمت نفت یا نرخ ارز جهانی، رفتار بورس تهران را تحلیل کرد. معامله‌گران حرفه‌ای که در بازارهای سرمایه فعالیت می‌کنند، باید بتوانند این روابط بین‌بازاری را بشناسند و از آن‌ها در تحلیل‌های خود بهره بگیرند.

چند دلیل اصلی برای اهمیت تحلیل بین‌بازاری:

۱. درک بهتر از شرایط کلان بازار:

تحلیل‌گر متوجه می‌شود رشد یا افت بازار بورس، آیا از درون خود بازار نشأت می‌گیرد یا حاصل تغییرات در بازارهای دیگر است.

۲. کاهش ریسک تصمیم‌گیری:

وقتی چند بازار با هم بررسی شوند، احتمال فریب خوردن از یک سیگنال اشتباه کاهش می‌یابد. مثلاً ممکن است بورس به ظاهر در حال رشد باشد، اما اگر طلا، ارز و اوراق هم‌زمان در حال سقوط باشند، تحلیل‌گر محتاط‌تر عمل می‌کند.

۳. پیش‌بینی بهتر چرخش‌های قیمتی:

خیلی وقت‌ها تغییرات در یک بازار زودتر از بقیه اتفاق می‌افتد و نقش هشداردهنده دارد. تحلیل بین‌بازاری می‌تواند به معامله‌گر کمک کند تا زودتر از دیگران تغییرات را شناسایی کند.

۴. استفاده از فرصت‌های بین‌بازاری:

گاهی می‌توان از اختلاف بین رفتار بازارها برای طراحی استراتژی‌های معاملاتی استفاده کرد. مثلاً اگر تحلیل‌گر ببیند قیمت نفت به‌شدت رشد کرده اما سهام پالایشی هنوز واکنش نشان نداده، ممکن است آن را فرصت خرید تلقی کند.

۵. طراحی پرتفوی متنوع و مقاوم در برابر شوک‌ها:

با شناخت روابط بین بازارها، می‌توان سبد سرمایه‌گذاری‌ای طراحی کرد که به جای تمرکز روی یک بازار، در چند بازار هم‌زمان توزیع شده باشد و این باعث کاهش ریسک کلی می‌شود.

میتوان نتیجه گرفت که تحلیل بین‌بازاری، نه‌تنها یک روش تحلیل کمکی نیست، بلکه در بسیاری موارد، پیش‌نیازی برای تحلیل درست بازارهای مالی است. اگر تحلیل‌گر فقط به یک بازار تمرکز کند، ممکن است درک ناقص و تصمیمات نادرستی بگیرد. اما با تحلیل بین‌بازاری می‌تواند روندها را بهتر بشناسد، نقاط ورود و خروج دقیق‌تری بیابد و عملکرد سرمایه‌گذاری خود را ارتقاء دهد.